احزاب: 28 ـ 34:
 یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ زِینَتَها فَتَعالَیْنَ أُمَتِّعْکُنَّ وَ أُسَرِّحْکُنَّ سَراحاً جَمِیلاً (28)
  وَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِناتِ مِنْکُنَّ أَجْراً عَظِیماً (29)
  یا نِساءَ النَّبِیِّ مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ یُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَیْنِ وَ کانَ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیراً (30)
  وَ مَنْ یَقْنُتْ مِنْکُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صالِحاً نُؤْتِها أَجْرَها مَرَّتَیْنِ وَ أَعْتَدْنا لَها رِزْقاً کَرِیماً (31)
  یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً (32)
 وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولى‏ وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتِینَ الزَّکاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً (33)

 

 وَ اذْکُرْنَ ما یُتْلى‏ فِی بُیُوتِکُنَّ مِنْ آیاتِ اللَّهِ وَ الْحِکْمَةِ إِنَّ اللَّهَ کانَ لَطِیفاً خَبِیراً (34)
درآمد

سوره احزاب: مدنی، نودمین سوره نازل شده قرآن

آیه 33، معروف به آیه تطهیر: آیه شناخته شده بوده و مضمون آن پیش از نزول به عنوان دعای پیامبر مورد توجه پیامبر، اهل بیت، همسران پیامبر، صحابه،تابعین، بسیاری از دانشمندان حدیث، تفسیر، کلام، تاریخ بوده است.

تعداد احادیث نوشته شده:

1. یک قول 138 روایت

2.  اکثر من تحصی: بیش از حد شمارش

نکته در سیاق آیات: دستور به همسران پیامبر در غفلت نکردن از آیات و معارف الهی که در خانه پیامبر نازل می شود. «وَ اذْکُرْنَ ما یُتْلى‏ فِی بُیُوتِکُنَّ مِنْ آیاتِ اللَّهِ وَ الْحِکْمَةِ» 34/احزاب

آیه تطهیر: تابلوی حقانیت تشیع  پایه امامت اهل بیت استوار بر عصمت،   مقوله امامت در دایره‌ی موضوع این آیه 

آغاز امامت= امیر المؤمنین، آخر الزمان = حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف.        

مهدی این امت از اهل بیت است، همان اهل بیت در آیه‌ی تطهیر که خدا اراده کرده پاک و معصوم باشند.

 

تحلیل واژگان
إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً(33)

 انما: ادات حصر= اثبات بعد از آن و نفی غیر آن
 اراده‌ی خدا بر این تعلق گرفته که هر گونه رجس و پلیدی را فقط از شما اهل بیت دور کند و تنها شما را پاک و پاکیزه گرداند.
 یرید: اراده= خواستن، اراده خدا= فعل خدا، شامل دو نوع اراده: تشریعی و تکوینی
 اراده تشریعی: غیر حتمی است و امکان تخلف دارد، زیرا به فعل انسان تعلق می‌گیرد که امکان تخلف از آن هست.
 مثال:‌ خدا به وضو، غسل، تیمم دستور داده: «ما یُریدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لکِنْ یُریدُ لِیُطَهِّرَکُم‏»: مائده/6 (خدا نمی‌خواهد {با مقرر کردن وضو و غسل و تیمم} شما را در تنگنا قرار دهد، بلکه می‌خواهد شما را پاک کند).
 اراده تشریعی تنها در شرایع و تکالیف مولوی به کار می‌رود = امرها و نهی‌های الهی
 هدف از اراده تشریعی: به سعادت رسیدن انسان‌ها

 

  اراده تکوینی: تخلف ناپذیر
 زیرا علت تامه برای ایجاد فعل است و نتیجه = وقوع مراد خدا (عدم مانع در تحقق یافتن آن)
 «وَ کانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولا» : 37/احزاب
 نمونه ی اراده تکوینی: «قُلْنا یا نارُ کُونی‏ بَرْداً وَ سَلاماً عَلى‏ إِبْراهیم‏»: 69/انبیا
 امام علیg: خداوند هر چه را اراده کند، به آن می گوید: باش و آن چیز بدون درنگ موجود می شود. اما کلام به (آنکه می گوید: باش) نه صوتی است که در گوش ها نشیند، نه فریادی که شنیده شود. انما کلامه سبحانه فعل منه أنشأه: همان سخن خداوند سبحان همان فعل اوست که ایجاد می کند.
 متعلق اراده تکوینی: افعال بدون واسطه‌ی خداوند است. خدا بدون صوت می‌فرماید: باش و می‌شود.
 
 «لِیُذْهِبَ عَنْکُم»
 1. لام: زائده = تأکید (زمخشری در «یرید الله لیبین لکم» و ابن هشام)
 أن یذهب = تأویل به مصدر إذهاب
 2. لام فعل «یذهب» را تأویل به مصدر می‌برد. (فرّا، کوفیان به نقل از شیخ طوسی)
 نتیجه هر دو: فعل «یذهب» به مصدر «إذهاب» و فعل «یطهر» به مصدر «تطهیر» تأویل شده و مفعول «یرید الله» قرار می‌گیرد.
 معنای ذهاب:
 ابن منظور: سیر و مرور، إذهاب: ازاله
 ابن فارس: مضی = گذشتن ، گذراندن که برای رفع و از بین بردن چیزی است، پس از آنکه تحقق یافته است.
 یذهب + عن = برای مجاوزه به کار می‌رود. (دور نماید).
 یذهب + عن = برای مجاوزه به کار می‌رود = دور نمودن
  مثل: «اللهم اذهب عنه الحر و البرد: دعای پیامبر در حق امیر‌المؤمنین: «خدایا نگذار سرما و گرما به وی برسد»، نه اینکه سرما و  گرما به او برسد و سپس از او زائل شود..
 «إن مصیب? فلان اذهب عنی النوم: مصیبت فلانی خواب را از من گرفت»، منظور این نیست که اول خوابم برد، بعد خوابم پرید.
 «من إطعم أخاه حلاو? إذهب الله عنه مرار? الموت: هر کس کام برادر مؤمن خود را شیرین سازد، خداوند تلخی مرگ را از وی دور گرداند».
 
 الرجس: چیز پلید، آنچه پلید شمرده شود.
 مصادیق رجس: خوک، وسوسه شیطان، چیز حرام، شک و ...
 کاربردهای رجس در قرآن: شراب، قمار، بت ها، تیرهای مخصوص قمار، عذاب، بیماری قلبی و ...   رجس وجه مشترک بین این مصادیق است.
 آلوسی: «و الرحس فی الاصل الشیء القذر... و قیل أن الرجس یقع علی الاثم و علی العذاب و علی النجاس? و علی النقائص و المراد به هنا ما یعم ذلک .. و الف و لام فیه للجنس او للاستغراق».
 ابن عطیه اندلسی: « الرجس اسم یقع علی الاثم و علی العذاب و علی النجاسات و النقائص، فاذهب الله جمیع ذلک عن اهل البیت»
 تصریح ابوحیان اندلسی و دیگران بر این مطلب بوده است.
 امام حسن مجتبیعلیه السلام: « ... و الرجس هو الشک فال نشک فی الله الحق و یدنه و طهرنا من کل أفن و غی?: رجس، شک است؛ هرگز در خداوند ـ حق محض ـ و آیین او شک نخواهیم داشت؛ خداوند ما را از هر کمبود و نقصان و گمراهی پاک ساخت».
 امام باقر علیه السلام : «الرجس هو الشک و الله لا نشک فی ربنا» و قال الصادق : «الرِّجْسُ‏ هُوَ الشَّکُ‏»
 امام علیعلیه السلا م : «ما شککتُ فی الحق مذ اُریتُه: از آن زمان که حق به من نشان داده شد، هرگز در آن شک نکردم». عدم شک= یقین
 سه گونه اهل بیت
 1. اهل بیت سکونت: شامل ساکنان خانه پیامبر، از جمله همسران ایشان
 2. اهل بیت قرابت: همه س کسانی که با پیامبر پیوند خویشاوندی دارند.
 3. اهل بیت نبوت: افراد مشخصی که در لسان پیامبر معین شده و با اوصاف منحصر به فرد یاد شده‌اند.
 اهل در قرآن:
 اهل می تواند شامل همسر انسان گردد.
 عنکبوت/33: «إِنَّا مُنَجُّوکَ‏ وَ أَهْلَکَ إِلاَّ امْرَأَتَکَ کانَتْ مِنَ الْغابِرین‏» استثنای « امرأتک» از « اهلک» نشانگر شمول همسر در اهل است، پس نیازی نیست که آنرا استثنای منقطع بدانیم.
 قصص/29: «قالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا»، حضرت موسی به همسر خود فرمود: در اینجا توقف کنید.
 
 واژه اهل البیت در قرآن:
 1. اهل البیت: شامل همسر می گردد، «قالُوا أَ تَعْجَبینَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ‏ الْبَیْتِ‏ إِنَّهُ حَمیدٌ مَجیدٌ»: هود/73
 ولی با «ال» شامل اهل بیت نبوت است و کسانی که با بیت نبوت تناسب داشته باشند.
 تعبیر «اهل بیت» در سه آیه قرآن به کار رفته:
 1.آیه تطهیر
 2. آیه هود، خطاب به همسر ابراهیمg: «قالُوا أَ تَعْجَبینَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ‏ الْبَیْتِ‏ إِنَّهُ حَمیدٌ مَجیدٌ»: هود/73
 3. خواهر حضرت موسیg به فرعونیان: «هَلْ أَدُلُّکُمْ‏ عَلى‏ أَهْلِ بَیْتٍ یَکْفُلُونَهُ لَکُمْ وَ هُمْ لَهُ ناصِحُون‏»: قصص/12  اهل بیت در اینجا بدون «ال» آمده
 گفتار خواهر حضرت موسیg در آنجا برای تکریم اهل بیت نیست، بلکه تنها برای معرفی مادری از خانه‌ای ناشناخته است.
 
 اهل البیت در  دو آیه با «ال»
 ال: عهد حضوری = مراد اهل بیت نبوت
 شاهد: حضور حضرت ابراهیم در خانه‌ای بوده که فرشتگان وارد شده و به پاس احترام ایشان،
 1. ضمیر خطاب به همسر ابراهیمg را به صورت جمع مذکر که کار بردند: «رَحْمَتُ‏ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ» هود/73
 2. جار و مجرور «علیکم» را بر اهل بیت مقدم داشتند   تا اختصاص رحمت و بررکات را به بیت نبوت نشان دهند.
 داخل شدن همسر حضرت ابراهیمg در این خطاب به دلیل شایستگی ایشان به بیت نبوت و ارزش‌هایی این بانو بوده است.
 
 احتمالا زمخشری از واژه اهل البیت، همین معنا را دریافته می‌گوید:
 «إنما أنکرت‏ علیها الملائکة تعجبها فقالُوا أَ تَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ‏ لأنها کانت فی بیت الآیات و مهبط المعجزات و الأمور الخارقة للعادات، فکان علیها أن تتوقر، ...، و إلى ذلک أشارت الملائکة صلوات اللّه علیهم فی قولهم‏ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ‏ أرادوا أن هذه و أمثالها مما یکرمکم به رب العزة و یخصکم بالإنعام به یا أهل بیت النبوّة، فلیست بمکان عجب‏».
 علت برخورد اعتراض گونه فرشتگان با تعجب همسر ابراهیم (ساره) این بوده که چون وی در بیت آیات و مرکز معجزات و امور خارق العاده زندگی می‌کرده، هرگز نباید این امر را غیر عادی بیند که در دوران فرتوتی، باردار می‌شود، فرشتگان به همین امر اشاره دارند که می‌گویند: رحمت خدا و برکات او بر شما اهل بیت به طور ویژه است. منظور آنان این است که امر بارداری و مانند آن از اموری است که خداوند شما را با آنها گرامی داشته و با آنها نعمت‌های خاص خود را به شما ارزانی نموده است. چون شما اهل بیت نبوت هستید، پس جایی برای تعجب نیست.
 اهل بیت در آیه تطهیر نیز به معنای اهل بیت نبوت است که منصوب بر مدح آمده و تنها افرادی خاص با اوصاف ویژه را در بر می‌گیرد.
 
 «یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً»
 طهارت: پاکی و پاکیزگی، پاکی از دنس و چرکی و پاکی از نجاست و ناپاکی
 راغب: طهارت بر دو قسم است: 1. طهارت جسم 2. طهارت نفس
 التحقیق فی کلمات القرآن الکریم (مصطفوی): 1. پاکی از نجاست و از پلیدی ظاهری «وَ یُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِیُطَهِّرَکُمْ‏ بِهِ»: انفال/11  2. پاکی معنوی: «یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ‏»
 نتیجه: هر گاه طهارت به صورت مطلق بیاید، شامل همه پاکی های مادی و معنوی، جسمی و روحی میشود.    در آیه تطهیر چون مفعول دوم «یطهرکم» نیامده، اطلاق طهارت را می‌فهماند.
 نکات قابل توجه قرآن پژوهان درباره تطهیر در این آیه:
 الف) تطهیر= باب تفعیل، ظهور در معنای تعدیه: پاک قرار دادن (معانی باب تفعیل: تعدیه، تکثیر، ازاله و نسبت)
 ب) به قرینه اینکه آیه در مقام تکریم اهل بیت است + روایات دال بر عصمت اهل بیت از آغاز تولد: تطهیر = ایجاد پاکی از آغاز زندگی   شاهد: اسم مفعول ماده طهارت در قرآن در مورد همسران بهشتی و صحیفه‌های قرآن به کار رفته.
 « لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ»: بقره/25. نساء/75 و «فی‏ صُحُفٍ مُکَرَّمَةٍ، مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَة»: عبس/ 13ـ 14.
 پس تطهیر مستلزم وجود پلیدی در محل تطهیر نیست، بلکه در به وجود آوردن شیء یا شخص با طهارت نیز کاربرد دارد.
 ج) «تطهیرا» مفعول مطلق تأکیدی است.
 تنوین: تعظیم ، مفاد: مفعول مطلق نوعی: خداوند اراده کرده تطهیر عظیم و خاصی را نصیب شما گرداند.
 ابن حجر مکی از اهل سنت: «و حکم? ختم اللای? بتطهیر، البالغ? فی وصولهم لأعلاه و فی رفع التجوز عنه ثم تنوینه تنوین التعظیم و الاعجاب المفید الی انه لیس من جنس ما یتعارف و یؤلف: حکمت پایان دادن آیه با واژه تطهیر، برای مبالغه در وصول اهل بیتD به اعلا مراتب تطهیر است. تنوین آن هم از باب تنوین تعظیم و تکثیر و اعجاب است، که این معنا را برساند که این تطهیر از نوع متعارف آن و مأنوس در اذهان مردم نیست.» هیتمی، الصواعق المحرقه، ج2، ص 427.
 
تفسیر آیه از نظر شیعه
 آیه تطهیر بنا به ادله‌ی درون متن و برون متن مستقل از آیات قبل و بعد، ویژه‌ی اهل بیت به معنای اصطلاحی آن است.
 خداوند با اراده تکوینی خود هر گونه پلیدی را از اهل بیت دور ساخته است.
 قال الرضاg: «وَ هَذَا الْفَضْلُ الَّذِی‏ لَا یَجْهَلُهُ‏ أَحَدٌ إِلَّا مُعَانِدٌ ضَالُّ لِأَنَّهُ فَضْلٌ بَعْدَ طَهَارَةٍ تُنْتَظَر».
 مبانی دیدگاه شیعه:
 الف) انما: دلالت بر دو حصر؛ 1. خداوند فقط اذهاب رجس و تطهیر را می خواهد. 2. آن دو را فقط برای اهل بیت خواسته است.
 ب) یرید الله: در اینجا اراده تکوینی است، یعنی خواست حتمی خدا بر دور کردن پلیدی از اهل بیت و تطهیر؛ که این امر تحقق یافته است.
 ج) إذهاب: برای دفع رجس است، نه رفع آن. یعنی همانطور که تاکنون رجس از اهل بیت دور مانده، هم اکنون نیز دور می ماند.
 د) الرجس: به صورت مطلق و بدون قرینه آمده و «ال» جنس است= همه‌ی پلیدی‌ها. خدا همه‌ی پلیدی‌ها را از ایشان دور کرده که شاهد عملی و عینی آن در سیره و منش ایشان یافت می‌شود.
 د) اهل البیت: اهل بیت نبوت است.
 و) تطهیر: طهارت ویژه بوده و شامل پاکی از همه‌ی پلیدی‌ها و نقصان است.

تحلیل درون متن آیه
 دیدگاه شیعه بر اساس ساختار و محتوای آیه
 1. خدا برای همسران پیامبر در آیات 28ـ32 از تعبیر «یا نساء النبی» به کار برده، اما در آیه تطهیر از «اهل البیت» استفاده کرده.
 2. لحن آیات قبل و بعد آیه تطهیر، تهدید و تشویق و بیان تکالیف است، اما لحن آیه تطهیر، تکریم و بزرگداشت است.
 3. ضمایر در سیاق همه آیات قبل و بعد از تطهیر، خطاب به همسران حضرت جمع مؤنث آمده، اما در آیه تطهیر جمع مذکر است.
 پس مخاطبان آیه تطهیر غیر از مخاطبان جمله‌های قبل و بعد از آن هستند.
§اساس ادله درون متنی مبتنی بر وجود پیامبر بین مخاطبان است، تا ضمایر جمع مذکر صحیح باشد. مانند آیه 73 هود که خطاب به همسر ابراهیم است ولی با جمع مذکر آمده که به لحاظ وجود حضرت ابراهیم در این خانه است.«رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ‏ الْبَیْت»
§اگر پیامبرn جزء آیه تطهیر است، باید اراده تطهیر در سطحی باشد که مناسب ساحت پیامبر باشد، پیامبر پیش از نزول سوره احزاب (مدنی) در مکه هم از تطهیر ویژه برخوردار بوده. «إِنَّکَ لَعَلى‏ خُلُقٍ‏ عَظیمٍ‏»: قلم/4. 
  
 قرطبی:
 «قال جمهور من الفقهاء من‏ أصحاب‏ مالک‏ و- أبی‏ حنیفة و- الشافعی: إنهم معصومون من الصغائر کلها کعصمتهم من الکبائر أجمعها، لأنا أمرنا باتباعهم فی أفعالهم و- آثارهم و- سیرهم أمرا مطلقا من غیر التزام قرینة، فلو جوزنا علیهم الصغائر لم یمکن الاقتداء بهم،... الأستاذ أبو إسحاق الاسفراینی: و- اختلفوا فی الصغائر، و- الذی علیه الأکثر أن ذلک غیر جائز علیهم، و- صار بعضهم إلى تجویزها، و- لا أصل لهذه المقالة: همه فقها از اصحاب مالک و ابوحنیفه و شافعی می گویند: انبیا از همه گناهان کوچک مانند گناهان بزرگ معصوم‌اند، چون ما مأموریم از افعال، آثار و سیره آنان به طور مطلق و بدون قید و شرط پیروی کنیم، پس اگر کناهان صفیره را بر آنان روا بدانیم، اقتدا به آنان به طور مطلق امکان پذیر نخواهد بود... استاد اسفراینی می گوید: {قطعا انبیا از گناهان کبیره معصوم‌اند} اما دانشمندان درباره گناهان صغیره اختلاف کرده‌اند، آنچه که بیشتر اندیشمندان بر آنند این است که گناهان صغیره نیز بر انبیا روا نیست و اگر برخی آن را روا دانسته‌اند، دلیلی بر دیدگاه آنان در دست نیست.»
 اشکال: اگر اراده تشریعی و اذهاب رجس= رفع باشد:
 1. گویا پیامبرn دچار رجس بوده تا خدا ایشان را با همسران پاک گرداند.به همین دلیل عذاب و پاداش بیشتر برای عمل به تکالیف در نظر گرفته است.
 2. خدا به همسران پیامبر دستور اطاعت داده و پاداش و عذاب ایشان را در برابر فرمانبری و نافرمانی دو برابر می کند. آیا معقول است خدا به اطاعت محض از پیامبرn داده، آنگاه بفرماید: این دستورها برای آن است که پیامبرش را تطهیر کند.   اگر پیامبر مطهر نباشد، قرآن به اطاعت محض او دستور نمی دهد.
 اشکال1: اراده تطهیر برای همسران پیامبر نیز، اراده تکوینی و اذهاب رجس آنان برای دفع است تا عصمت به اثبات برسد.
 جواب: 1. هیچ کس حتی خود همسران پیامبر، ادعای معصومیت همسران پیامبر را ندارند.
 2. معصومیت همسران پیامبر، با دستورهای الهی تهافت پیدا می کنند و در کلام خدا لغو لازم می‌آید، «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ‏ لِأَزْواجِکَ‏ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ زینَتَها فَتَعالَیْنَ أُمَتِّعْکُنَّ وَ أُسَرِّحْکُنَّ سَراحاً جَمیلا».
 3. اگر معصومیت همسران پیامبر درست باشد، قرآن نباید درباره دو تن از همسران پیامبر بفرماید: «إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ‏ قُلُوبُکُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْریلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمَلائِکَةُ بَعْدَ ذلِکَ ظَهیر».
 اشکال 2. در آیه تطهیر پیامبرn وجود نداشته و وجود ضمایر جمع مذکر به دلیل دیگر خویشاوندان پیامبرn مانند امام علی وحسنینb یا همه خویشاوندان مانند آل علی، آل عباس، آل عقیل و دیگران است. (گویا خدا فرموده: هر کس منسوب به پیامبرn خداست، باید مراقب رفتار خود باشند تا مبادا مردم، رفتار او را به حساب پیامبر گذاشته و موجب ضعف ایمان آنان گردد.)
 1. این احتمال خلاف فرض است.
 فرض: آیه تطهیر با سیاق و قرائن درون متن باید معنا شود، که الف) سیاق آیات در مورد زنان پیامبر است، یا ب) در مورد شخص پیامبر

      افراد دیگر باید با ادله‌ای غیر سیاق مستند شوند، که بعد با تحلیل برون متن بحث خواهد شد).

این نظریه با مبنای ای ادله ناسازگار است، باید مفاد این ادله بررسی شود:

2. طبق این نظریه هر کس خویشاوند پیامبر است، با گناه دو برابر عذاب و با عمل صالح دو برابر پاداش می‌گیرد = ادعای بی دلیل، زیرا خطاب تنها به همسران پیامبر است.

 

 
  حاصل:
 اگر همسران پیامبرn پیش از نزول آیه از هر گناهی پاک بوده‌اند، و آیه در مقام دفع رجس به اراده تکوینی است، پس زنان هم نباید دچار لغزش شوند، حال آنکه:
 1. الف) خود زنان چنین ادعایی ندارند. ب) شواهد قرآنی حکایت از لغزش ایشان در افشای راز پیامبر دارد.
 2. اگر اراده تشریعی است و در مقام رفع رجس، و بناست همسران پیامبر پاک شوند،   با ساحت پیامبر سازگار نیست، چون لازمه‌اش عدم تطهیر رسول‌اللهn است.
 احتمال دیگر: ضمایر مذکر به دلیل لفظ اهل بیت است نه معنای آن،       احتمال دارد مراد از اهل بیت، همسران پیامبر باشند.
 جواب: 1. باید ادله برون متن ملاحظه شوند که بر چه اشخاصی تطبیق شده است.
 2. تطهیر در این فرض امتیاز محسوب نمی‌شود و آیه در مقام تکریم نخواهد بود، حال آنکه ادله برون متن می‌رساند،
  الف) آیه در بیان تکریم اهل بیت بوده و ب) همسران پیامبر از مفاد آیه بیرون هستند.
 

 

 



موضوع :