الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ شَهِیدٌ (9)

همان کسى که حکومت آسمانها و زمین از آن اوست و خداوند بر همه چیز گواه است!

منعمی که به ثواب او امید می‌رود، شایسته‌ی ایمان آوردن و پرستش است.

 

قمی: سبب (شأن) نزول:

ذونواس کسی بود که حبشه را برای جنگ یمن به هیجان درآورد، ذونواس آخرین پادشاه حمیر بود که یهودی شد وگروهی با او یهودی شدند و خود را یوسف نامید، مدتی را با این وضعیت حکومت کرد، سپس خبردار شد که در نجران گروهی بر دین مسیحیت باقی مانده‌اند، ایشان بر دین عیسی بوده و بر انجیل حکم می‌کنند و رئیس این دین عبد الله بن برناس بود، پس اهل دینش (اطرافیان ذونواس) او را وادار کردند که به سوی عبدالله بن برناس و اطرافیانش لشکر کشی کرده و به دین یهودیت وادار کنند، ذونواس به سمت ایشان حرکت کرد تا به نجران رسید و افرادی را که بر دین مسیحیت بودند جمع کرده و دین یهودیت و دخول به آن‌را بر ایشان عرضه کرد، ولی آن‌ها خوداری کردند، ذونواسیان با ایشان مجادله کرده و باعرضه‌ی دین و تمامی تشویقی که به کار بستند، برناسیان خوداری کرده و از یهودیت امتناع ورزیدند و کشته شدن را ترجیح دادند.

ذونواس گودالی کند و در آن هیزم جمع کرده و آتشی برافروخت. گروهی را با آتش سوزاند و گروهی را با شمشیر کشته و تکه تکه کرد، در نتیجه تعداد کسانی که کشته شدند و با آتش سوختند به 20 هزار نفر رساند.

از میان ایشان مردی که دوس ذوثعلبان خوانده می‌شد، با اسبی تندرو فرار کرد، به دنبال او رفتند تا این که شنزار ایشان را ناتوان کرد و ذونواس بازگشت به دلیل هلاکتی که در سپاهش افتاد، پس خداوند فرمود: «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ»

روضه کافی: امام صادقعلیه السلام: قبل از شما گروهی کشته شدند و سوزانده شدند و با اره‌ها بریده شدند تا آن‌جا که زمین با تمامی گستردگی آن بر ایشان تنگ آمد،‌ ولی چیزی ایشان را از نظرشان بازنگرداند، از ظلم‌هایی که بر ایشان ردیف شد و اذیت‌هایی که بر ایشان وارد شد.

بلکه «ما نقموا منهم إلّا أن یؤمنوا باللّه العزیز الحمید» از ایشان انتقام نگرفتند مگر به خاطر این‌ که بخدای عزیز ستوده ایمان آوردند.

پس از پروردگارتان درجات ایشان را درخواست نمایید و بر سختی‌های روزگارتان صبر کنید تا سعی و تلاش ایشان را درک کنید. (به سعی و تلاش ایشان برسید).

 

إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ ثُمَّ لَمْ یَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ لَهُمْ عَذابُ الْحَرِیقِ (10)

فرق بین الافتنان والاختبار و الابتلاء و الامتحان. «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‏9، ص: 24»

الافتنان: هو ما یوجب اختلالا مع اضطراب. فما أوجب هذین الامرین فهو فتنة.

الاختبار: من الخبر و بمعنى الاطّلاع النافذ، و أخذه.

 الابتلاء: من البلو بمعنى إیجاد التحوّل و التقلّب، و الأخذ به.

 الامتحان: من المحن و هو دأب و جدّ فی العمل حتّى یتحصّل الخبر والنتیجة.

«إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ »: کسانى که مردان و زنان باایمان را شکنجه دادند، با آزار ایشان را مبتلا ساختند.

«ثُمَّ لَمْ یَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذابُ جَهَنَّمَ »: سپس توبه نکردند، برای ایشان عذاب جهنم است، به سبب کفرشان

«وَ لَهُمْ عَذابُ الْحَرِیقِ»: برای ایشان عذاب سوزان است، عذابی اضافه در سوزاندن به سبب فتنه‌ی ایشان.

قیل: مراد از «الَّذِینَ فَتَنُوا » اصحاب اخدود و «عَذابُ الْحَرِیقِ » آتشی که بر روی ایشان واژگون می‌شود و ایشان را می‌سوزاند.

جوامع الجامع: اصحاب اخدود  را به آتش می‌سوزاند و عذاب می‌کند و برای ایشان در آخرت به واسطه‌ی کفرشان عذاب جهنم است و برای ایشان عذا ب سوزان است و آن آتش عظیم دیگری در آخرت است به واسطه‌ی این‌ که مؤمنین را سوزانند، به واسطه‌ی اینکه روایت شده که آتش بر ایشان واژگون شده و ایشان را می‌سوزاند.

 

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ذلِکَ الْفَوْزُ الْکَبِیرُ (11)

و براى کسانى که ایمان آوردند و اعمال شایسته انجام دادند، باغهایى از بهشت است که نهرها زیر درختانش جارى است؛ و این کامیابی بزرگ است! زیرا دنیا و آن‌چه در آن است، غیر دنیا (باقی امور) را کوچک می‌شمارد.

شرح آیات الباهره: ‌صباح الازرق می‌گوید: از امام صادقعلیه السلام شنیدم که در مورد آیه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ...» می‌فرماید: ایشان امیر‌المؤمنین و شیعیان او هستند.

إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ (12)

گرفتن قهرآمیز و مجازات پروردگارت به یقین بسیار شدید است!

مفردات:

بطش: اخذ بعنف = گرفتن به زور

الْبَطْشُ‏: تناول الشی‏ء بصولة، «مفردات راغب» و الأخذ الشدید فی کل شی‏ء«العین و لسان العرب»: حمله کردن و چیزى را با حمله بدست آوردن‏ و سخت گرفتن در هر چیزی.

تفسیر:

خشونت و شدت او چند برابر است.

 

إِنَّهُ هُوَ یُبْدِئُ وَ یُعِیدُ (13)

اوست که آغاز مى‏کند و بازمى‏گرداند.

1. او آفرینش را آغاز می‌کند و برمی‌گرداند.

2. او گرفتن قهر آمیز و عقاب کافران را در دنیا آغاز می‌کند و گرفتن قهر آمیز را در آخرت باز می‌گرداند (تکرار می‌کند).

 

وَ هُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ (14)

و او آمرزنده و دوستدار (مطیعان) است،

 «وَ هُوَ الْغَفُورُ »: و او آمرزنده‌‌ی کسی است که توبه کند.

«الْوَدُودُ »: دوستدار کسی است که اطاعت کند.



موضوع :