درس چهاردهم
غریزه  جنسی و ازدواج، مسکن، لباس، زینت و جمال


یکی از مجاری لذّت انسان، ارضای غریزة جنسی است.

اصل این میل، لازمه‌ی روح انسان و فطری است که نه ارزش اخلاقیِ مثبت دارد و نه منفی.

 

کیفیّت و کمیّت ارضای این میل و جهت اِعمال آن در قلمرو اخلاق قرار گرفته و بار ارزشی خواهد داشت.

 

دیدگاه قرآن درباره‌یغریزه جنسی و ازدواج

دلالت برخی آیات: همسردوستی و رابطه‌یجنسی در نهاد انسان نهفته است.

تکثیر نسل و بقای نوع، از راه همسرگیری و زاد و ولد تحقق‌پذیر خواهد بود.

تعابیر آیات قرآن کریم در این زمینه متفاوت است:
همسر انسان از جنس خود او قرار داده شده و این یک تدبیر تکوینیِ الهی است برای اینکه نوع انسان باقی بماند:

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَاوَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیراً وَنِسَاءً؛(نساء/1) 

وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیراً وَنِسَاءً: انتشار افراد انسان بر اثر ارتباط دو همسر و برای تکثیر نسل در نهاد انسان هست.

حکمت ازدواج درآرامش و سکون دو همسر در کنار یکدیگر:

وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛ (روم/21)

رد نظریه پلید و شیطانی بودن ازدواج: در قرآن ـ کتاب آسمانی فطرت ـ جایی ندارد و باطل است.

محدودیت‌های فطری غریزه‌ی جنسی
از دیدگاه قرآن، گرایش به جنس موافق، خلاف فطرت و نظام آفرینشو نوعی انحراف  است.
انحراف در ارضای غریزه‌ی جنسی از مسیر طبیعی نکوهیده است که از راه مستقیم فطرت الهی منحرف شده است.
قرآنکریم ضمن بیان داستان قوم لوط، بر زشتی این عمل و انحراف آن از مسیر فطرت تأکید شده است:
وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ أَزْوَاجِکُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ؛(شعراء/166)
«خَلَقَ لَکُمْ رَبُّکُمْ»: خداوند گرایش به جنس مخالفرا در انسان قرار داده است.
خدا گرایش مرد به مرد یا زن به زن را در فطرت و آفرینش انسان قرار نداده و در قلمرو«مَا خَلَقَ لَکُم» قرار نگرفته است.
گرایش به جنس مخالف تحت تأثیر عوامل مختلف انحراف و از کارهای پلید است.

 

 

 

وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّن الْعَالَمِینَ * إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ؛(اعراف/80-81)

سه محدودیت در غریزه‌ی جنسی

.1محدود به جنس مخالف وگرنه خلاف فطرت عمل کرده است.
.2رعایت محدودیتهای قوانین زناشویی در شرع مقدس که مصالح جامعه برای افراد اقتضا می‌کند.
.3محدودیتهای خاص برای زوجین در روابط زناشویی که در حالات خاص پیش می‌آید.
ارزش‌های اخلاقی در ازدواج
طبق اصول قرآن، ارزش مثبت در فعل اخلاقی تابع انگیزه‌هایانسان است.
هر میزان انگیزه با خدا ارتباط بیشتری پیدا کند، مطلوب‌تر است و هر اندازه تحت تأثیر نفس باشد ارزش کمتری دارد.

عوامل ارزشمند شدن ازدواج:

.1انگیزه ازدواج بر اساس اقتضای حکمت الهی باشد:  زیرا اراده‌ی خود را تابع اراده‌یخدا کرده است.
.2نیت برای خدا خالص شود، با انگیزه‌ دستیابی به رضایالهی:   ارزش والا و رسیدن به معرفت والای الهی
.3رعایت حدود الهی برای رسیدن به ثوابیا ترس از عقابباشد:  ارزش نسبتا بالا
در تمام این موارد ازدواج رنگ عبادت به خود خواهد گرفت.
برخی توصیه‌های قرآن درباره‌یازدواج

سفارش به ازدواج

وَأَنکِحُوا الأَیَامَى مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاء یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ * وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لاَ یَجِدُونَ نِکَاحاً حَتَّى یُغْنِیَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ؛(نور/32-33)

دلالت آیات و روایات بر مطلوب بودن همسرگیری، حکمی عمومی است که بر اساس نیازی کلّی تشریع شده وگاه به تناسب شرایط خاصی این کار واجب، حرام یاممنوعمی‌شود.
ممنوعیت ازدواج بر اساس علل و حکمتها:
وَلاَ تَنکِحُواْ مَا نَکَحَ آبَاؤُکُم مِّنَ النِّسَاء؛(نساء/22)
وَلاَ تَنکِحُواْ الْمُشْرِکَاتِ حَتَّى یُؤْمِنَّ؛(بقره/221)
الْیَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَاتُ.... وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ إِذَا آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ وَلاَ مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ؛(مائده/5)
خدن: دوستی نامشروع در جاهلیت و امروزه در جوامع غربی که قرآن این روابط را زشت می‌شمرد.
آیات منع کننده از زنا و فحشا:
وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ؛(انعام/151) و به فحشا نزدیک مشوید، خواه آشکار باشد و خواه پوشیده.
ترغیب به توبه یا نماز به عنوان بازدارنده از فساد و فحشا
رعایت پوشش و حفظ حجاب و دوری از برهنگیدر آیات و روایات: به نوعی مربوط به غریزة جنسی =بیانگر حدّ و حدود اخلاقی آن هستند.
لباس، مسکن و مرکب

انسان نیازمند مسکن است که وی را از سرما و گرما و ...حفظ کند.

دارای اهمیت کمتر نسبت به خوردن و نوشیدن و جنس مخالف

نظر قرآن درباره‌یلباس و مسکن

وَاللّهُ جَعَلَ لَکُم مِّن بُیُوتِکُمْ سَکَنًا وَجَعَلَ لَکُم مِّن جُلُودِ الأَنْعَامِ بُیُوتًا تَسْتَخِفُّونَهَا یَوْمَ ظَعْنِکُمْ وَیَوْمَ إِقَامَتِکُمْ وَمِنْ أَصْوَافِهَا وَأَوْبَارِهَا وَأَشْعَارِهَا أَثَاثًا وَمَتَاعًا إِلَى حِینٍ؛(نحل/80)

یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْءَاتِکُمْ وَرِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِکَ خَیْرٌ؛(اعراف/26) (ریش: لباسنرم و فاخر )

وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّکُمْ لِتُحْصِنَکُم مِّن بَأْسِکُمْ؛(انبیا/80) و به او [= داود] ساختن زره [= نوعی لباس رزمی] را یاد دادیم تا شما را از آسیب و خطر محافظت کند.

 

لباس و مسکن در جهان دیگر

در دو آیه قرآن خدای به مؤمنان وعده داده که مساکن خوبی در بهشت به شما خواهیم داد.

این دو آیه که در آن دو از تعبیر «مسکن» استفاده شده، با آیات فراوانی که در آنها از تعابیر «جنّت» و «بهشت» استفاده شده است تفاوت بارزی دارند:

وَمَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ؛(توبه/71. صف/12)

لباسهای زیبای بهشتیان:

- وَیَلْبَسُونَثِیَابًا خُضْرًا مِّن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ؛(کهف/31) و لباس‌های سبز از جنس حریر و دیبا می‌پوشند.

ـ یَلْبَسُونَ مِن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَقَابِلِینَ؛(دخان/53) لباس‌هایی از جنس حریر و دیبا پوشیده، رو‌به‌روی هم می‌نشینند.

 

ـ عَالِیَهُمْ ثِیَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ؛(انسان/21) بر تنشان لباس‌هایی از حریر سبز و دیبا هست.

 

ارزش اخلاقی لباس و مسکن

تا چه حد باید در پیِ لباس و مسکن رفت؟ به میزان برطرف شدن نیاز
اگر دلبستگی به لباس و مسکن انسان را از دیگر کمالات بازدارد، ارزش منفی می‌یابد.

ارزش اخلاقی در گزینش لباس و مسکن

ارزش بهره‌مندی از لباس و مسکن نیّت و انگیزه‌ی انسان مربوط می‌شود.
اگر هدف از آنها خدا و کمالات معنوی باشد، تلاش برای تهیه آنها عبادت خواهد بود.
گاه تهیه لباس و مسکن تحت عناوین ثانوی ارزشمند می‌شود. مثلا داشتن لباس فاخر یا مسکن خوب باعث نگرش مثبت به فرد و باعث رواج اسلام می‌شود، بر اساس این انگیزة الهی و معنوی دارای ارزش مثبت اخلاقی است.
گرایش به داشتن مرکب و نظر قرآن

ـ وَمِنَ الأَنْعَامِ حَمُولَةً وَفَرْشًا؛(انعام/142) و از چارپایان برایتان وسیلة حمل و نقل و باربری و مرکب سواری آفرید.

ـ اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الأَنْعَامَ لِتَرْکَبُوا مِنْهَا وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ * وَلَکُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَلِتَبْلُغُوا عَلَیْهَا حَاجَةً فِی صُدُورِکُمْ وَعَلَیْهَا وَعَلَى الْفُلْکِ تُحْمَلُونَ؛(غافر/79-80)

وَجَعَلَ لَکُم مِّنَ الْفُلْکِ وَالأَنْعَامِ مَا تَرْکَبُونَ؛(زخرف/12)

ارزش اخلاقی استفاده از مرکب

استفاده از سواری‌های طبیعی و غیر طبیعی از جهت ارزش‌گذاری اخلاقی، همانند استفاده از نعمت‌های دیگر است.
انسان در استفاده از اینهاتا با کمالات دیگران مزاحمت نداشته و حقوق اجتماعی دیگران را از بین نبرد ـ آزاد است؛ ولی در سایه‌یانگیزه‌های خاصی که به آن تعلّق می‌گیرد، می‌تواند ارزش اخلاقی مثبت یا منفی بیابد.

گرایش به زینت و جمال

گرایش به زیبایی مستقلّ از نیازهای دیگر انسان است.

استفاده از بوی خوش، شکل زیبا و مناظر یا درک جمال‌های معنوی و ... جزءنیازهای طبیعی انسان نیستند، ولی برای انسان همراه با لذتی هستند که گاه بر  لذّت‌های مادّی و حیاتی می‌چربد. این لذّت‌ها تحت عنوان زینت کردن و تجمّل می‌گنجند.
تفاوت زینت با جمال: زینت به زیباییِ عَرَضیو آرایش اطلاق می‌شود، در صورتی که جمال به زیبایی اصلیِ خود شیء به طور طبیعی گفته می‌شود.

جمال‌دوستی در قرآن

الف. زینت‌های دنیوی

زینت بودن تمام آنچه روی زمین هست:إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الأَرْضِ زِینَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً؛(کهف/7)
ستارگان زینت آسمان:لَقَدْ زَیَّنَّا السَّمَاء الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ؛(ملک/5)

ب. زینت‌ها در جهان دیگر

مؤمنان در بهشت از زینت‌های خاصی استفاده می‌کنند،در کنار لذّت خوردنی‌ها،نوشیدنی‌ها و پوشیدنی‌های و ...
جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ * وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَکُورٌ؛(فاطر/33-34)

زینت و ارزش اخلاقی
ملاک حسن استفاده از زینت‌ها، این است که به شکلی با خدا و مبدأ و معاد انسان ارتباط یابد.
دو صورت استفاده از زینت:
.1بهره‌مندی از دیدن مناظر زیبای طبیعت
.2آراستن لباس و موی سر و صورت و مرتب و تمیز کردن آنها

ارتباط این دو نوع زینت با خداوند:

1. «ارتباط در نتیجه»: تحت تأثیر این نعمت‌ها در حالات و معنویات انسان و رابطه‌ی او با خداتغییری مثبت حاصل شود.

2. «ارتباط در انگیزه‌ی عمل»: انگیزه‌ی انسان در استفاده از زینت‌ها، پیروی از دستورهای الهی و آداب اخلاقی باشد. 

توصیه اسلام به بهره‌وری مؤمن از زینت‌ها

ارزشمند بودن کار مؤمن در بهره‌وری از زینتها و عبادی بودن کار او:
اهمیت اسلام به اجتماعات: اسلام برای انس گرفتن مؤمنان به آراستگی و پاکیزگی ظاهر اهمیت می‌دهد.
بنابراینزینت کردن مؤمنان به هنگام شرکت در اجتماعات ارزشمند معرفی شده است.
یَا بَنِی آدَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ؛(اعراف/31)  ای فرزندان آدم، به هنگام حضور در مساجد [و شرکت در اجتماعات مسلمانان] زینت خود را برگیرید.

 

مؤمنان در مجامع اسلامی به خصوص مسجدباید ظاهر آراسته‌ای داشته باشند که دیگران رغبت گفت‌و‌گو با آنها را داشته باشند.

 

 

 

 

 

 

 



موضوع :