درس سیزدهم
لذّت‌طلبی و سعادت‌خواهی

•یکی از گرایش‌های فطری انسان، لذّت‌خواهی و راحت‌طلبی است که با رنج‌گریزی همراه است.
• فطری بودن لذت طلبی یعنی گرایش به خوش‌گذرانی و بی‌میلی به درد اختیاری نیست، بلکه تکوینی است.
•لذت‌طلبی در حوزه‌ی اخلاق قرار نمی‌گیرد و نمی‌توان فرد طالب لذّت یا گریزان از درد را ستایش یا نکوهش کرد.
•حقیقت سعادت و خوشبختی انسان به لذّت دائم او برمی‌گردد.
• از این رو، لذّت و سعادت را همراه هم ذکر می‌کنیم.

 

قرآن و لذت‌طلبی
•قرآن کریم وجود گرایش به لذّت را در انسان انکار یا محکوم نمی‌کند.
•قرآن آموزه‌های خود را بر اساس گرایش به لذّت قرار داده و در روش تربیتی خود از آن بهره می‌برد.
•تعابیر سعادت، فلاح، فوز در قرآن بدین معناست که چون انسان طالب سعادت است باید به دستورهای دینی عمل کند تا به هدف برسد.
•از دیدگاه قرآن این گرایش فطری تأیید شده و در مسیر تربیتی صحیح قرار می‌گیرد.
•قرآن در بعضی آیات از تعبیر «لذّت» استفاده کرده است.
•بهشت صالحان:

وَفِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الأَنفُسُ وَتَلَذُّ الأَعْیُنُ؛ (زخرف/71)

مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِیهَا أَنْهَارٌ مِّن مَّاء غَیْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِن لَّبَنٍ لَّمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِّنْ خَمْرٍ لَّذَّةٍ لِّلشَّارِبِینَ؛ (محمد/15)

 

•اوصاف بهشت و آسایش بهشتیان:

إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُون * ...لاَ یَمَسُّهُمْ فِیهَا نَصَبٌ وَمَا هُم مِّنْهَا بِمُخْرَجِینَ؛ (حجر/45-48)

(درد و رنجی به ایشان نمی‌رسد)

جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا... * وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَکُورٌ * الَّذِی أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِن فَضْلِهِ لاَ یَمَسُّنَا فِیهَا نَصَبٌ وَلاَ یَمَسُّنَا فِیهَا لُغُوبٌ؛(فاطر/33-35)

(در اینجا رنجى به ما نمى‏رسد و در اینجا درماندگى به ما دست نمى‏دهد).

 

لذّت‌طلبی نکوهیده

پرسش: چرا با اینکه قرآن لذت‌خواهی را بد نمی‌داند، ولی گاهی لذّت‌طلبی نکوهش شده است؟

•اصل لذت سرزنش نمی‌شود، بلکه عوامل جانبی آن سرزنش می‌شوند که عبارتند از:
.1غفلت از لذّت‌های ارزنده‌تر و غرق شدن در لذایذ زودگذر و هوس‌های کم‌ارزش‌تر
.2لذّت‌گرایی افراطی و تن ندادن به سختی و تلاش
•انسان با گریختن از سختی‌های دنیا، غرق در لذتهای کم‌ارزش می‌شود، غافل از اینکه خدا زندگی دنیا را با رنج و کوشش قرار داده است.

لَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ فِی کَبَدٍ؛(بلد/4) محققاً انسان را در رنج و زحمت آفریدیم.

3. کوتاهی در شکوفایی درک لذّت‌های انسانی و بسنده کردن به لذّت‌های حیوانی

•لذّت انس با خدا و قرب الهی از لذّت‌های خاص انسانی است که در حیوان وجود ندارد.
• لذت نوع اول در حیوانات هم یافت می‌شود. ولی این تفاوت را با آنها دارد که همانند آنها خودبه‌خود استعداد درک آنها در انسان شکوفا نمی‌شود، بلکه تلاش‌های انسانی در شکفتن آنها نقش اساسی دارند.

 

اقتضای عقل: انسان خواهان کمال برای شکوفا شدن استعدادهای خود محیط را آماده کرده و تلاش کند.

غرق در لذتهای طبیعی و تمایلات حیوانی نشود.

اگر انسان در راه تحصیل این لذّت‌های والا نکوشد و فقط به لذتهای کم‌ارزش دل بندد، منشأارزش منفی می‌شود.

آیات قرآن: انسان‌ها به حسب طبع طالب لذّت‌ دنیایی‌اند در حالیکه لذّت‌ آخرتی بر لذّت‌ دنیایی ترجیح دارند.

چون لذّت‌ها متزاحم‌اند، باید لذّت‌های بهتر را برگزید.

 بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا * وَالآخِرَةُ خَیْرٌ وَأَبْقَى؛(اعلی/16-17)

تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیَا وَاللّهُ یُرِیدُ الآخِرَةَ؛(انفال/67)

•دو معیار ترجیح لذتها بر یکدیگر: 1. کیفیت 2. دوام
•بر اساس هر دو معیار، لذّات انسان در زندگی ‌آخرتی‌‌ برتری دارد.
دیدگاه قرآن درباره التذاذ
•قرآن اصل التذاذ را بد نمی‌داند، حتی کسانی را نکوهش می‌کند که خود را بیهوده از آن محروم می‌کنند.
قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللّهِ الَّتِیَ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالْطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِی لِلَّذِینَ آمَنُواْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا خَالِصَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ کَذَلِکَ نُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ؛(اعراف/7)
•بنابراین استفاده از نعمت‌ها ایرادی ندارد و تنها ترجیح لذتهای آنی در برابر ابدی را قرآن محکوم کرده است.
شدّت و ضعف در ارزش‌های منفی
•در بینش اسلامی حیات ابدی اصیل و دنیا مقدمه‌ی آن است.
•اگر چیزی مانع لذّت اخروی یا سبب عذاب اخروی باشد، منفی است.
•لذت دنیا اصلا قابل مقایسه با عذاب آخرت نیست. نه مدت: «محدود و نامحدود» نه شدت و ضعف
•لذت دنیایی که مانع لذت ابدی و سبب عذاب اخروی است در اسلام حرام و ترک آن واجب است.
•بعضی لذایذ دنیوی انسان را از لذایذ بیشتر اخروی محروم می‌کنند، ولی سبب عذاب نمی‌شوند.
•انسان با این لذّت‌ها به بهشت می‌‌رسد ولی از مراتب عالی آن محروم می‌شود.
•به حکم عقل چنین لذّتی مرجوح است و در شرع مکروه و ترک آن مستحب است.
•برخی از لذّت‌های مادّی تنها با لذایذ خاص اولیای خدا مزاحم‌اند؛ لذایذی که افراد عادی در نمی‌یابند و از نعمت‌های محسوس بهشت از قبیل خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها فراترند. 

قرآن کریم درباره‌ی این گونه لذّت‌ها می‌گوید:

فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِیَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزَاء بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ؛(سجده/17)

•لذتهای دنیایی که با لذات اولیای الهی تزاحم داشته باشد، نیز ارزش منفی دارد هر چند از نظر فقهی مباح باشد.
•به همین دلیل اولیای الهی از لذتهای مباح نیز پرهیز می‌کنند.
•لذت خواهی شاخه‌های فرعی گوناگونی دارد:

1. از یکسو به افعال انسان 2. از سوی دیگر به اعضای انسان 3. به اشیای گوناگون خارجی که متعلّق این افعالند

•برخی از این افعال:

خوردن و آشامیدن

•لذت خوردن و آشامیدن فطری و غیر اختیاری است و در حوزه‌ی اخلاق و موضوع ارزش‌های اخلاقی قرار نمی‌گیرد، بنابراین نمی‌توان آن را خوب یا بد نامید.
قرآن و میل به خوردن و آشامیدن

در قرآن مجید آیات بسیاری درباره‌ی این میل وجود دارد بر فطری بودن لذّت اشعار دارند.

أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْمَاء إِلَى الأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا تَأْکُلُ مِنْهُ أَنْعَامُهُمْ وَأَنفُسُهُمْ أَفَلاَ یُبْصِرُونَ؛(سجده/27) 

وَهُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُواْ مِنْهُ لَحْماً طَرِیّاً؛(نحل/14)

اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الأَنْعَامَ لِتَرْکَبُوا مِنْهَا وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ؛(غافر/79)

عبارت «وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ» (جاثیه/16) نیز به این میل اشاره دارد.

حدود اخلاقی خوردن و آشامیدن

س: مطلوبیّت و ارزش مثبت و منفی اخلاقی این میل از کجا پیدا می‌شود؟

پاسخ: ریشه‌ی ارزش‌های اخلاقی در گزینش انسان است(کمیّت، کیفیّت یا ... در استفاده از خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها)

 

دیدگاه ارزشی قرآن درباره‌ی خوردن و نخوردن

•با هوس به دنبال غذا رفتن بیانگر وابستگی به لذایذ مادّی و حیوانی است که آن را هدف زندگی خود قرار داده.
•این حالت نکوهیده است.
•مذمتها به کمیّت، کیفیّت و جهت و ریشه و اساس، به تزاحم با سایر کمالات انسانی برمی‌گردد.
•بازداشتن از خوردن چیزهای مزاحم کمال انسان

عنوانی کلّی قرآن درباره‌ی خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها

وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَآئِثَ؛(اعراف/157)

پلیدی چیزهایی مثل شراب و قمار و... به تناسب موضوع خود منشأ رفتار خاصی از انسان خواهد شد.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ؛(مائده/90)

•پلید بودن شراب: زیرا نوشیدن آن، عملی زشت و شیطانی و سبب زوال عقل و مفاسدی دیگر است.

 

 

 

 

إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلاَ إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ؛(بقره/173)

•ضرر معنوی خوردن گوشت حیوانی که به نام خدا ذبح نشده باشد:

وَلاَ تَأْکُلُواْ مِمَّا لَمْ یُذْکَرِ اسْمُ اللّهِ عَلَیْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ؛(انعام/121)

سربریدن حیوان نوعی تصرف در مخلوقات الهی است که خدا به آنها حیات داده و انسان حیات آنها را می‌گیرد.

بنابراین گرفتن این حیات باید به اذن الهی و نام او باشد.

اگر انسان از خدا غافل باشد که هنگام کشتن حیوان توجهی به خدای جان‌آفرین نداشته باشد، حق خوردن از آن گوشت را ندارد.

بنابراین منع از خوردن بعضی از خوردنی‌ها و حرمت آن به لحاظ رعایت جنبه‌ی معنوی است.

خدا به واسطه‌ی لطفش چنین لیاقتهایی به انسان داده که بتواند به بالاترین حد رشد برسد.

ولی انسان قدر خود را نشناخته و با لقمه حرام یا بیش از حد خود را از چنین کرامتی محروم می‌کند.

 

این گونه تزاحمات سبب می‌شود که خوردن و آشامیدن در شکل و کیفیّتی خاص یا بیش از اندازه، ارزش منفی یابد.

 

 

 

 

 

 



موضوع :