تعریف تفسیر موضوعی 

•دو نوع تفسیر: موضوعی ـ ترتیبی
•تفسیر موضوعی در برابر تفسیر ترتیبی شیوه‌ای در تفسیر آیات قرآن کریم است که مفسر از طریق آن به استنباط دیدگاه قرآن درباره موضوعی مرتبط با انسان و جهان هستی می‌پردازد.
•عنوان تفسیر موضوعی از مصطلحات نوپدید دوره معاصر و عصر بازگشت به قرآن است.
•تفسیر موضوعی  به دلیل تحولات فکری و فرهنگی در قرن چهاردهم توسط برخی مفسران مورد توجه واقع شده.

 

•این شیوه، گامهای آغازین خود را برمی‌دارد و تا رسیدن به بلوغ فاصله زیادی دارد.

1. استناد تفسیر موضوعی به آیات
•تعریف تفسیر موضوعی بر دو اساس:
.1استناد تفسیر موضوعی به آیات
.2استناد تفسیر موضوعی به مفسر

1. استناد تفسیر موضوعی به آیات

1 ـ بیان معارف مربوط به یک موضوع از لابه لای آیات موجود در یک یا چند سوره. (مباحث فی التفسیر الموضوعی، ص16)

2- تفسیر موضوعی آن است که آیات مرتبط به هر موضوعی که در قرآن پراکنده‌اند گردآوری و یکجا بررسی شوند تا نظر قرآن درباره آن موضوع و ابعاد آن به دست آید. (منشور جاوید، ج1، ص23؛ پیام قرآن، ج1، ص21).

3 ـ تفسیر موضوعی کوششی بشری است در فهم روشمند پاسخی از قرآن در سایه گردآوری ـ مبتنی بر تئوری ـ آیات، به مسائل و موضوعات زنده عملی و نظری ـ برخاسته از معارف بشری و احوال حیات جمعی ـ که انتظار می‌رود قرآن سخن حقی در آن باره داشته باشد. (سید محمد باقر صدر، المدرسة القرآنیه، ص35 - 36؛ قرآن شناخت، ش 4، ص113، «‌تفسیر موضوعی قرآن از منظر استاد مصباح‌».

2. ب) استناد تفسیر موضوعی به مفسر

•سایر تعاریف:
•مقصود از موضوع را موضوعی برآمده از قرآن کریم می‌دانند که قرآن آشکارا درباره آن حکمی بیان داشته است.
.1در دیدگاه نخست موضوع از متن واقع و زندگی گرفته می‌شود. (تفسیر موضوعی = علم)
.2در دیدگاه دوم موضوع از خود قرآن استخراج می‌شود. (تفسیر موضوعی = کار مفسر)

شهید صدر تفسیر موضوعی را شامل هر دو نگاه و برداشت از موضوع می‌داند. (المدرسة القرآنیه، ص29 - 32، 35 – 36)

 

برداشتهای مختلف از تفسیر موضوعی و تأثیر آنها در تفسیر

برداشتهای مختلفی از تفسیر موضوعی شده است.

•تأثیر برداشتها بر تفسیر موضوعی:
.1برداشتها در محدوده‌ی دایره تفسیر موضوعی اثرگذارند؛
•طبق تعریف اول(یک موضوع میان آیات): جمع‌آوری آیاتی که نام حیوانات، گیاهان، شهرها و ... در آنها آمده ولی قرآن دیدگاهی درباره‌ی انها ارائه نکرده، داخل در تفسیر موضوعی است.
•طبق تعریف دوم و سوم (نظر یا پاسخ قرآن درباره یک موضوع): اینگونه مباحث با دیدگاه قرآن درباره احوال اجتماعی بشر ارتباطی نداشته و تفسیر موضوعی محسوب نمی‌شود.

2. هریک از تعاریف در روش تفسیر موضوعی اثرگذار بوده، به ایجاد روش‌های مختلف در تفسیر موضوعی می‌انجامد.

3. مطابق تعریف اول تفسیر موضوعی پیشینه کهن‌تری دارد؛ اما مطابق تعریف دوم پیشینه تفسیر موضوعی ریشه در دوران معاصر دارد و کمتر می‌توان اثری را به عنوان تفسیر موضوعی در گذشته نشان داد.

تفاوت تفسیر موضوعی و ترتیبی

تفسیر ترتیبی

•در تفسیر ترتیبی مفسر در صدد به دست آوردن معنا و مدلول الفاظ و عبارات است و اگر به آیات دیگر قرآن یا روایات مراجعه می‌کند برای فهم روشن‌تر همان مدلول الفاظ است و به موضوعات قرآنی توجه کافی نمی‌شود،
•در تفاسیر ترتیبی گاهی نوعی گرایش به تفسیر موضوعی مشهود است که این توجه عارضی است. (نک: سید محمد باقر صدر، المدرسة القرآنیه، ص20 – 23).

تفسیر موضوعی یا توحیدی یا تقطیعی

•تفسیر موضوعى آن است که مفسّر آیات مربوط به یک موضوع را گرد آورى کرده و با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن، آنها را قرینه‏ى تفسیر هم دیگر قرار دهد و نظر نهایى‏ قرآن را در مورد آن موضوع روشن سازد.
•این شیوه‏ى تفسیرى را «تفسیر موضوعى» نامیده‏اند چرا که از یک موضوع شروع شده و نظر قرآن در آن جستجو می شود.
•این شیوه را «تفسیر توحیدى» نامند، زیرا بین تجربه‏ى بشر و قرآن جمع مى‏کند و نظریه‏ى واحدی را ارایه مى‏کند.
•این شیوه را «تفسیر تقطیعى» نامند زیرا آیات قرآن را تقطیع کرده و جداى از آیات قبل و بعد سوره بررسى می‌کند.

(رضایی اصفهانی، محمد علی؛ درسنامه روشها و گرایش هاى تفسیرى قرآن، ص483ـ 484). 


سه معنای تفسیر موضوعی در نظر شهید محمد باقر حکیم صدر 

•سه معنای تفسیر موضوعی در نظر شهید محمد باقر حکیم صدر

1. «موضوعى بودن» در مقابل «شخصى بودن» و «گرایشى بودن» تحقیق.

«موضوعى بودن» عبارت است از امانت و استقامت در تحقیق، و تمسّک به شیوه‏هاى علمى مبتنى بر حقایق واقعى در عالم واقع، بدون آن که محقّق تحت تأثیر احساسات و نظرات شخصى باشد، یا در حکمهایى که در روز تحقیق صادر مى‏کند، یا نتایجى که در پایان تحقیق به آنها مى‏رسد، گرایش به سوى خاصى داشته باشد.

«موضوعى» بودن در هر دو روش «تجزیه‏اى= ترتیبی» و «موضوعى» مفروض است، و به هیچ یک از این دو روش اختصاص ندارد.

 

2. «موضوعى بودن»:

•محقّق از «موضوع» = «واقعیّت خارجى» شروع کرده و دیدگاه قرآن را در برابر آن واقعیت خارجى شناسایی می‌کند.
•تمرکز مفسر بر یک موضوع و استفاده از تجربه‌های بشری پیرامون آن:
.I بشر تا کنون چه مشکلاتى را در ارتباط با موضوع مطرح کرده و چه راه حلهایى براى آن پیش‏بینى کرده است؟
.IIدر طول تاریخ چه سؤالاتى در زمینه‏ این موضوع مطرح شده و چه جاهاى خالى همچنان در آن وجود دارد؟
•مفسّر در پی یافتن موضع قرآن کریم در برابر موضوع است.
•این روش را «به اعتبار این که تجارب بشرى را با قرآن کریم «یکى» مى‏گرداند، «توحیدى: وحدت‏بخش» نیز نامیده‏اند؛ البتّه نه به آن معنا که تجربیّات بشر را بر قرآن تحمیل کند.

ویژگی تفسیر موضوعی در معنای سوم (موضوعی بودن صرف انتساب به موضوع)

1. تفسیر موضوعی تنها به موضوعات مطرح شده در قرآن توجه نموده و به تبیین و دسته‏بندى آن پرداخته است.

2.  تنها به مسائل دینی (معارف و احکام) و مسائل اجتماعی ، سیاسى و اخلاقى (نظری و عملی) پرداخته است و به ابعاد دیگر از جمله جنبه لفظی نپرداخته است. 

3. تنها در رساندن پیامهاى قرآن کوشیده و به جنبه‏هاى فنى آن چندان کارى نداشته است؛ مگر تا اندازه‏اى که به موضوع بحث مربوط بوده است.


پیشینه و تاریخچه تفسیر موضوعی
•نگارش پیرامون موضوعات قرآن از زمان تفسیر قرآن آغاز گردیده است.
•آثار قدیمی مفسران از قدیم بر جا مانده تا آنجا که فهرست کامل موضوعات پیرامون تفسیر آیات قرآنی از چندین مجلد فراتر است.
•شناخت سیر تاریخى یک بحث، به معناى شناخت پیشینه و تاریخچه‌ی آن بحث مى‏باشد.
•زمانى امکان قضاوت صحیح در این باره وجود دارد که انسان موارد قابل دسترس را بررسی نموده، نقاط ضعف و قوت را به دست آورده و موارد برجسته را معرفى نماید.
•. (ر.ک: بهروز یدالله پور، مبانی و سیر تاریخی تفسیر موضوعی قرآن).
نمونه‌های تفسیر موضوعی در صدر اسلام
•جوانه‏هاى تفسیر موضوعى در خود قرآن وجود دارد.
•دستور قرآن درباره تفسیر آیات متشابه به وسیله آیات محکم نوعى از این تفسیر است.
•در روایات معصومان (ع) نیز نمونه‏هاى فراوانى آمده که چگونگى گردآورى آیات مربوط به یک موضوع، جمع‏بندى و استفاده از آن را به ما آموخته است.
•پند پیامبر اکرم (ص) به عبد الله بن مسعود در نکوهش دنیاطلبی:

اى ابن مسعود، احمق کسى است که طالب دنیاى زودگذر باشد (بحار الانوار، 74/ 94.).

•سپس براى بى‏اعتبار بودن ظواهر دنیوى به آیات زیر استدلال مى‏نماید:

1. «أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ ...(حدید/ 20): بدانید زندگى دنیا بازى، سرگرمى، زینت، وسیله تفاخر و برترى جویى در اموال و اولاد است ...»

2. «وَ لَوْ لا أَنْ یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ یَکْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَیْها یَظْهَرُونَ. وَ لِبُیُوتِهِمْ أَبْواباً وَ سُرُراً عَلَیْها یَتَّکِؤُنَ (زخرف/ 33 و 34):

اگر بهره‏مندى کفار از مواهب مادى سبب نمى‏شد که همه مردم امت گمراه شوند، ما براى کسانى که کافر مى‏شدند خانه‏هایى قرار مى‏دادیم با سقفهایى از نقره و نردبانهایى که از آن بالا روند، و براى خانه‏هاى آنها درها و تختهایى زیبا و نقره‏فام قرار مى‏دادیم که بر آن تکیه زنند.»

3. «مَنْ کانَ یُرِیدُ الْعاجِلَةَ عَجَّلْنا لَهُ فِیها ما نَشاءُ لِمَنْ نُرِیدُ ثُمَّ جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلاها مَذْمُوماً مَدْحُوراً (اسراء/ 18):

 کسى که زندگى زودگذر دنیاى مادى را مى‏طلبد، مقدارى از آن را که اراده کنیم به او مى‏دهیم، سپس دوزخ را براى او قرار خواهیم داد که در حالى که مذموم و رانده درگاه خداست در آتش سوزان پیوسته بسوزد.»

ـ پند رسول خدا صلی الله علیه و آله پیرامون «سخن گفتن بدون علم و آگاهى»:

رسول‌خدا فرمودند: «اى ابن مسعود بدون آگاهى درباره چیزى سخن مگوى و تا نشنوى و نبینى حرف مزن».

استشهاد به آیات

•«وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا (اسراء/ 36): از آنچه نمى‏دانى پیروى مکن چرا که گوش و چشم و دل همه مسؤولند.»
•«سَتُکْتَبُ شَهادَتُهُمْ وَ یُسْئَلُونَ (زخرف/ 19): به زودى گواهى آنها نوشته مى‏شود و از آن بازخواست خواهند شد.»
•«ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ (ق/ 18): هیچ سخنى را انسان بر زبان نمى‏آورد مگر آنکه نزد آن فرشته‏اى مراقب و آماده است.»
•«وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ (ق/ 16): ما به انسان از رگ قلب (یا گردن) او، نزدیکتریم.»
•موارد دیگر: «یاد خدا»، «انفاق در راه خدا» و «مکارم اخلاق» و ... با اتکا به جمع‏بندى آیات قرآن در این حدیث مطرح شده است. (کامران ایزدی مبارکه، شروط و آداب تفسیر و مفسر، ص 370 -373).
پیشینه تفسیر موضوعی
•اصطلاح تفسیر موضوعى در مقابل تفسیر ترتیبى جدید است.
•این اصطلاح بر بعضی تفاسیر معاصر اطلاق شده است.
•اهتمام مفسرین در طول تاریخ بر روی تفسیر ترتیبی بوده است و تنها رگه‌هایی از تفسیر موضوعی در آن یافت می‌شود.
•سیزده قرن روش حاکم تفسیر ترتیبی بوده است که قرآن را آیه به آیه تفسیر می‌کردند.
•اطلاق اصطلاح تفسیر موضوعی بر تفاسیر گذشته:
.1پیدا کردن مشابهت با تفاسیر موضوعی موجود و اطلاق عنوان «تفسیر موضوعی» بر آنها.
.2اصطلاح تفسیر موضوعی جدید است و ریشه‌یابی تاریخی آن بیهوده است.
•گزینش یکی از این دو روش مشروط به معنایی است که از تفسیر موضوعی انتخاب می‌شود.
•بر اساس روش اول، می‌توان در کتب تفسیری متقدم به دنبال مصادیق احتمالی گشت.
•پیشینه‌ی تفسیر موضوعی بر اساس روش اول:

«تفسیر موضوعى» به معناى فراهم آوردن آیات هم مضمون و دسته بندى آن آیات و بررسى پیرامون آن، پیشینه کهنى دارد.

1. «آیات احکام» یا «احکام القرآن»: در قرن دوّم‏ هجرى

گردآوری آیات فقهی و دسته‌بندی آنها و بحث و بررسی آنها

2. مجموعه آثار پیرامون شأن نزول، ناسخ و منسوخ، قرائت‏ها و ...

3. کتب پیرامون «آیات الولایة»: ما نزل من القرآن فى على( ع)، تفسیر الحبرى؛ حسین بن حکم بن مسلم حبرى کوفى( م 268)، ...

•آیت الله سبحانی:

«شاید بتوان گفت مرحوم علامه مجلسى، نخستین کسى‏ است که به این شیوه از تفسیر به طور اجمال توجه داشته است وى در کتاب «بحار الانوار» در آغاز هر بابى و موضوعى، آیات مربوطه به موضوع را گرد آورده و به تفسیر اجمالى آنها پرداخته است و همین گام کوتاه، گامى بزرگ در پیشرفت فن تفسیر بود ولى متأسفانه این موضوع پس از او تعقیب نگردید.» «منشور جاوید قرآن، ص 24»


نکاتی در باره‌ی سوابق تاریخى تفسیر موضوعى

1. گردآورى موضوعى آیات و تفسیر موضوعى قرآن جدا از هم‏اند.

2. مباحث قرآنى مستقل با روش موضوعى در برخى آثار تفسیری معاصر دیده می‌شود.

3. بحث در شناخت تفسیر موضوعى، بسیار کم سابقه‏تر  از پرداختن موضوعى به قرآن است.

4. تفسیر موضوعى روند تکاملى دارد و به تدریج کامل می‌شود. 

توضیحات:

1. گردآورى موضوعى آیات و تفسیر موضوعى قرآن جدا از هم‏اند.

•تفسیر موضوعى دو مقام دارد: «گردآورى» و «داورى».

الف) گردآوری: دسته‌بندی آیات بر اساس معیارهای خاص را نمی‌توان تفسیر موضوعی نامید، زیرا مقام «داورى» در آنها لحاظ نشده است. (این گردآوری تفسیر موضوعى محسوب نمی‌شود).

مانند:

•«المدخل الى التفسیر الموضوعى للقرآن الکریم: محمد باقر موحد ابطحى» که بر اساس خلقت و آفرینش آیات دسته بندى موضوعى شده است و مفسر را در امر استخراج‏ آیات یارى می‌کند.
•«تفصیل الآیات» از ژولس لا بورن (1806- 1876)Jules la Beaurne مستشرق فرانسوى که نخستین فهرست موضوعى جدید و جدى قرآن است.
•« طبقات آیات» از خلیل صبرى که شامل طبقه‏بندى آیات قرآن کریم بر اساس موضوع در 26 فصل است. (فرهنگ موضوعى قرآن مجید: کامران فانى، بهاء الدین خرمشاهى، 1364، فرهنگ معاصر، مقدمه، صص دو و سه)


2. مباحث قرآنى مستقل با روش موضوعى در برخى آثار تفسیری معاصر دیده می‌شود.

•«المیزان: علامه سید محمد حسین طباطبائى» ( 1321- 1402)
•«المنار: محمد عبده مصرى ( م 1323) به قلم شاگردش محمد رشید رضا( م 1354)»
•وجود این مباحث در لابلاى تفسیر ترتیبى به منزله حرکتى جدید در تفسیر سنتى تلقى مى‏شود.
•این امر نشانگر آن است که صاحبان این تفاسیر در عین نیاز به طرح مستقل مباحث و مسائل فکرى و عملى عصر به سیره سلف پایبندند.
•حرکت موضوعى در تفاسیر ترتیبى نقطه عطف روی‌آوردن به تفسیر موضوعى است.
•مباحث موضوعى مستقل در تفسیر المیزان
•«زن و جایگاه اجتماعى آن»، المیزان ج 2/ ص 277- 261 و 4/ 178- 194.
•«روابط اجتماعى اسلام»، المیزان ج 4/ 133- 92.
•«بحث در ردّ نظر داروین»، المیزان ج 2/ 112، 3/ 212، 4/ 143.
•«نظر اسلام درباره مالکیت»، المیزان ج 4/ 341- 340.
•«اثر ایمان در فرد و اجتماع» المیزان ج 15/ ص 7.
•«بحث دفاع». المیزان ج 2/ 74- 64.
•تفاسیر ذیل را مى‏توان در شمار تفاسیر موضوعى مستقل محسوب کرد:
•«من هدى القرآن»: علامه شیخ محمود شلتوت ( م 1963 میلادى)،
•«سنتهاى تاریخ در قرآن»:علامه شهید محمد باقر صدر
•«معارف قرآن»: استاد محمد تقى مصباح یزدى
•«پیام قرآن»: استاد ناصر مکارم شیرازى
•«مفاهیم القرآن»،«منشور جاوید قرآن»: استاد جعفر سبحانى
• «تفسیر موضوعى قرآن»: استاد عبد اللّه جوادى آملى
•«خاتمیت»، «شناخت»، «فطرت»، «مجلدات هفتگانه مقدمه‏اى بر جهان بینى توحیدى»: شهید مرتضى مطهرى
•«کتاب علوم الطبیعة فى القرآن»: یوسف مروه

3. بحث در شناخت تفسیر موضوعى، بسیار کم سابقه‏تر  از پرداختن موضوعى به قرآن است.
•در پاره‏اى از مباحث فهم شناسى قرآن، اشاراتى بر این روش رفته است. از جمله:
•«شیخ محمود شلتوت» در کتاب «من هدى القرآن»
• «علامه شهید محمد باقر صدر» در سه درس نخستین از چهارده جلسه درس ناتمام «سنتهاى تاریخى در قرآن»
•«استاد مصباح یزدى» در مقدمه کتاب «معارف قرآن»
•«استاد جعفر سبحانى» در «نخستین تفسیر موضوعى به زبان فارسى»
•«استاد ناصر مکارم شیرازى» در مقدمه کتاب «پیام قرآن»
•«قرآن و اندیشه‏ها»: در برخی از صفحات - بدون ذکر نام تفسیر موضوعى- از این شیوه سخن گفته. (مجموعه مقالات: ص 123-126و ص 105که بر جمع‌بندى موضوعى قرآن براى فهم صحیح و مقصود قرآن و ضرورت آن تأکید شده است).

4. تفسیر موضوعى روند تکاملى دارد و به تدریج کامل می‌شود.

•تفسیر موضوعى در بدو ظهور دارای نقایصی است.
•در ابتدای راه باید در صدد رفع اشکالات جزیی برآمد نه دفع اصل تفسیر موضوعى.

 



موضوع :