درس ششم : حذف درس هفتم: از ص 147 تا 153 حذف
درس هفتم: آثار معرفت انسان به خدا
انعکاس‌های روانی و رفتاری معرفت

 

افعال انسان در ارتباط با خدا، از معرفتی که به خدای متعال دارد حاصل می‌شود؛

در پیِ خداشناسی، حالات نفسانی در انسان پدید می‌آید که به دنبال آن افعالی را انجام خواهد داد.

تأثیر معرفت در ایجاد این حالات:

إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء؛(فاطر/28) از میان بندگان خدا، فقط علما [و خداشناسان]‌ از او خشیت دارند.

قال الامام الرضا علیه السلام: مَنْ کانَ بِاللّهِ اَعْرَفْ کانَ مِنَ اللّهِ اَخْوَف؛(جامع الاخبار) آن کس که به خدا داناتر باشد او از وی ترسان‌تر خواهد بود.

قال علی علیه السلام: اَکْثَرُ النّاسِ مَعْرِفَةً لِنَفْسِهِ اَخْوَفُهُمْ لِرَبِّهِ؛(مستدلک الوسائل، ج8،ص236) داناترین مردم به خویش، آن‌کس است که از پروردگارش بیشتر می‌ترسد.

 

دیدگاه قرآن درباره‌یتأثیر معرفت

•دیدگاه قرآن درباره دو گروه انسانها:
.1کسانی که دل‌هایشان تحت تأثیر معارف‌شان قرار گرفته و در دلشان خوف و خشیت پدید می‌آید.
.2کسانی که سنگدلند.

أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِّن رَّبِّهِ فَوَیْلٌ لِّلْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِکْرِ اللَّهِ أُوْلَئِکَ فِی ضَلاَلٍ مُبِینٍ * اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ ذَلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشَاء وَمَن یُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ؛(زمر/22ـ23)

دو گروه: 1. دارای شرح صدر، خشیت و نرم در برابر یاد خدا 2. سنگدل، گمراه و عدم تأثیر هنگام یاد خدا

در نتیجه: دلهای مردم دو گونه: 1. نرم، تحت تأثیر حقایق و معارف حق، دریافت حالت حرکت از بدیها به سوی خوبی‌ها

2. سخت و بی‌انعطاف، قرار نگرفتن تحت تأثیر حقایق و معارف و معجزات، اصرار بر کارهای زشت

 

دیدگاه قرآن درباره‌ی تأثیر معرفت: اخبات

•اخبات: انسان به میزان ظرفیت ذهنی خود عظمت خدا را درک کند و بدان درک توجه داشته باشد.
•اگر با این تفکرات، درک فطری در انسان بیدار شود و با علم حضوری عظمت الهی برایش جلوه کند، حالتی به او دست می‌دهد  که اخبات گفته می‌شود.

توضیح: 1. درک عظمت الهی 2. احساس تواضع متناسب با درک معرفت (هر چه معرفت بیشتر = احساس عمیق‌تر)

با معرفت احساس تواضع پیدا شده و انسان میل به عبادت پیدا می‌کند. (عبادت: مجموعه‌ای از گفتار و رفتار)

 

اخبات: میل درک عظمت خدا در انسان، (خواه میل به پرستش، یا پرستش خاص خدا «مستقل از میل به پرستش»)

•اخبات در قرآن

فَإِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ؛(34) الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِینَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِیمِی الصَّلَاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ(35)؛(حج)

.1الَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ: بدانید که معبود شما خدای یگانه است (شناخت و معرفت)
.2فَلَهُ أَسْلِمُوا: «حال که معبود واقعی شما خداست»پس تسلیم او باشید(تسلیم بودن) متفرع بر جمله‌ی اول (زیرا بنده از خود هیچ ندارد و خدا مالک اوست، پس بنده باید تسلیم خدا باشد).
.3وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ:لازمه‌ی تسلیم خدا شدن و کنار گذاشتن خود بینی آن‌است که در انسانحالت اخبات پدید آید.

مقدمات اخبات اختیاری است: شناخت یگانگی و عظمت خدا می‌تواند موجب اخبات شود، به همین دلیل (اختیاری بودن اخبات) خداوند به کسانی که زمینه‌ی اخبات را فراهم می‌کنند، بشارت می‌دهد.

بنابراین: بشارت مخصوص کسانی است که با درک عظمت الهی در برابر خدا خاضع شوند.

•آیه دوم: وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَیُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِینَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ؛(حج/54)

تا آن کسانی که دانشمند و دانایند، بدانند که آن آیات، حق و از سوی پروردگار تو هستند، پس بدان ایمان آورند و دل‌هاشان در برابر آن خضوع و تمکین یابد و خداوند هدایتگر ایمان‌آورندگان است به راه راست.

•آیه سوم: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُواْ إِلَى رَبِّهِمْ أُوْلَـئِکَ أَصْحَابُ الجَنَّةِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ؛(هود/23)

کسانی که ایمان آورند و عمل صالح کنند و سوی پروردگارشان خاضع شوند، آنان اهل بهشت‌اند و هم آنان در آن جاودان بمانند.

 

دیدگاه قرآن درباره‌ی تأثیر معرفت
محبّت

•یکی از موجبات معرفت می‌تواند محبت باشد.
•توجه به اینکه خدا دارای همه‌یصفات کمالی و منشأ تمام خوبی‌هاست و هر چیزِ دوست‌داشتنی در او هست.
•توجه به این مطلب موجب ایجاد محبت می‌شود.
•محبّت، حالتی است که در دل نسبت به چیزی پدید می‌آیدکه با وجود و خواسته‌های او تناسبی داشته باشد.
•محبت انسان به خدا در قرآن:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذلک فَضْلُ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛(مائده/54)

خدااز هر چیزی دوست داشتنی‌تر است و هستی و کمال خود را به بهترین وجه می‌شناسد، به خویش کامل‌ترین محبّت را دارد.

موجودات به تناسب ارتباط با خدا درجاتی از کمال را دارا هستند و در حدّ کمالشان محبوب خدا خواهند بود.

•وَمِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَاداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ؛(بقره/165)
•مشرکان برای خدا شریک قرار داده و محبت خدا را برای آنان ابراز می‌کردند. (علامت شرک)
•مؤمنان بالاترین محبّت را به خدا دارند.
•علامت ایمان: خدا در نظر انسان از هر چیز محبوب‌تر باشد. (کمترین مراتب ایمان که قابل تکامل است).
•تکامل ایمان: انسان جز خدا را دوست نداشته باشد و امور دیگر را به میزان ارتباط با خدا دوست داشته باشد.

حد نصاب محبت در پیشگاه مؤمن:

قُلْ إِن کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَآؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌاقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْکُم مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّى یَأْتِیَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ؛(توبه/24)

•نتیجه:

1. محبت به خدا ممکن است.

دو دیدگاه انسانها در این مورد:

الف) محبّت به خدا تعلّق نمی‌گیرد.  اعتقاد ایشان: محبت به موجود نادیدنی تعلق نمی‌گیرد.

جواب: قرآن محبت را منحصر به امور محسوس نمی داند. خدا با دید بصیرت از راه اسما و صفات قابل رؤیت است.

ب) کسانی که محبّتشان فقط برای خداست.

2. محبت انسان نسبت به خدا بسیار مطلوب و وجود آن ضروری است.

3. حدّ نصاب محبّت انسان به خدا این است که محبّت خدا ازهر موجود دیگری در او بیشتر باشد.

4. تکامل محبّت انسان به خدا: دل به تدریج از غیر خدا جدا شده و تنها محبت او را داشته باشد.

•این حقیقت در گرو معرفت است که انسان هر چه در توحید پیش رود، محبت او نیز بیشتر می‌شود تا جایی که به جز خدا نبیند.
چکیده
.1قرآنکریم ضمن تأکید بر نقش معرفت بر حالات روانی و رفتاری انسان، به دو گروه از انسان‌ها اشاره دارد:
.1گروهیکه دل‌های آنان تحت تأثیر ادراکات و معارف آنهاست.
.2گروهیکه دل‌هایی سخت دارند و حقایق و معارف در آنها اثر نمی‌کند.
.2پیدایش خوف، خشیت، اخبات، محبت و حالاتی نظیر آن، ثمره‌یمعرفت و شناخت است.
.3اخباتبه معنای احساس کوچکی و تسلیم در برابر خداوند است.
.4محبت به خدا ثمره‌یشناخت اوصاف کمال و جمال و نعمت‌های خداوند است.


موضوع :