اولی الامر در نظر اهل سنت:
.1حاکمان بر حق: زمخشری
.2امیران و عالمان: قرطبی(انتخاب نظر مالک بن انس)، ابن کثیر
.3صاحبان ولایت شرعیه: شامل حاکمان جزء،  سلاطین، قاضیان و هر کس ولایت شرعیه دارد.
.4اصحاب اجماع: فخر رازی (اولی الامر معصومند = اجماع اهل حل و عقد)

نتیجه: اهل سنت اولی الامر را به دو صورت معنا کرده‌اند:

الف) والیان و دانشمندان به شرطی که حکمشان منطبق بر احکام خدا باشد.

ب) اهل حل و عقد بدون قید و شرط؛ زیرا اجماع آنان مصون از خطاست.

 

دسته اول: امام علیg و اهل بیتD

حاکم حسکانی به سند خود از امام علیgاز رسول خداs: «شریکان من کسانی‌اند که خداوند (اطاعت) آنان را با اطاعت خویش و من را کنار هم آورد و درباره آنان چنین نازل کرد: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ‏ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ » من گفتم: ای پیامبر خدا، آنان چه کسانی‌اند؟ فرمود: تو نخستین آنان هستی.

جوینی: محاجه امام علی با برخی صحابه در زمان خلافت عثمان: «علی به آنان فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم! آیا می‌دانید هنگامی که آیه «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ‏ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» و آیه «أنما ولیکم ....» و آیه «و لم یتخذوا من دون الله ... » نازل شد، مردم گفتند: ای رسول خدا ، آیا «اولی الامر» و «والذین آمنوا» و «المؤمنین» افرادی خاص و برخی از مؤمنان‌اند یا شامل همه آنان می‌شود؟ پس خداوند به پیامبرش دستور داد والایان را به مردم بشناساند... پس رسول خدا مرا در غدیر خم برای مردم نصب کرد... »

حسکانی نیز شأن نزول آیه را درباره‌ی جانشینی امام علی در مدینه به جای رسول خدا در ماجرای جنگ تبوک می‌داند.

دسته دوم: فرماندهان منصوب

سیوطی: آیه «أَطیعُوا اللَّهَ‏ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ» درباره عبدالله بن حذافة بن قیس نازل شد، هنگامی که حضرت رسول وی را به فرماندهی سپاهی گماشتند.

سدی: آیه درباره خالد بن ولید است که به فرماندهی سپاهی از ناحیه پیامبر خدا منصوب شد و با عمار یاسر اختلاف پیدا کرد.

دسته سوم: عالمان و فقیهان

حاکم نیشابوری: «آنان اهل فقه و دین و اهل طاعت خدایند، مردم را به دینشان آگاه می‌کنند. ....»

دسته چهارم: تمام اصحاب پیامبر (این نظر در عصر صحابه نبوده و در زمان تابعان پدید آمده است».

دسته پنجم: ابوبکر و عمر (نظر عکرمه) و عثمان و امام علی و ابن مسعود (کلبی)

دسته ششم: امانتداران (افرادی که آیه قبل دستور داده امانات را به آنان بسپارید).

روایات دیگر در صدد بیان شأن نزول یا تفسیر اولی الامر نیست.

 

بررسی و ارزیابی احادیث اهل سنت
.1فقط احادیث دسته اول از رسول خداست.
.2در این احادیث «اولی الامر» به  حاکمان و والیان معنا نشده است. جز یک روایت که بر اساس برداشت راوی است.
.3اطاعت اولی الامر نزد اهل سنت مشروط به اطاعت خدا و عدم معصیت است.

الف) هیچ روایتی دلالت نکرده که اطاعت اولی الامر مشروط به شرط (عدم معصیت) باشد. چنین حدیثی از صحابه و تابعین نقل نشده که دو دسته روایت را به هم پیوند دهد.

اولین کسی که دو دسته روایات را به هم پیوند داده، ابن جریر طبری است.

دو امر دشوار در این پیوند: الف) عدم وجود دلیل بر این پیوند: زیرا حداقل در عصر صحابه اولی الامر به حاکمان و سلاطین معنا نشده بود و در دورانهای بعد در بین اهل سنت طرفدارانی یافت. + بعد با احادیث کیفیت اطاعت (مشروط به عدم معصیت) پیوند خورد.

ب) عدم امکان اجرای این نظریه در عمل. مثال: اگر حاکم به جای صلح، حکم به جنگ بدهد، کیفیت تشخیص صحیح: استفتا از فقیه: آیا فتوای فقیه اطاعت از خداست؟ چه کسی عهده‌دار تشخیص است؟

 

4. اشکال اولی الامر دانستن عالمان و فقیهان

الف) مقید بودن اطاعت آنان

ب) اطاعت اولی الامر ارشادی (ارشاد به حکم عقل) خواهد بود، نه مولوی  در حالیکه ظاهر آیه اطاعت مولوی است به اطاعت مطلق از اولی الامر

5. تطبیق اولی الامر بر افرادی خاص: اجتهاد شخصی عکرمه است.

 

6. تطبیق آیه با شأن نزول بیان شده از اهل سنت دشوار است.

الف) شأن نزول به نقل از ابن عباس در مورد فرمانده سپاه (عبدالله بن حُذافة): وی به زیردستان دستور می‌دهد که وارد آتش شوند، ولی جوانی می‌گوید: از این امر به رسول خدا پناه ببرید. آنان جریان را به رسول خدا گفتند. پیامبر فرمود: اگر داخل می‌شدید، هرگز راه عذری نداشتید، اطاعت تنها در امور معروف رواست.

پیام این آیه با شأن نزول که خبر واحد است، قابل انطباق نیست. زیرا آیه اطاعت اولی الامر را بیان می‌کند و حدود اطاعت اولی الامر را.

بنابراین معلوم نیست این آیه پس از ماجرای عبدالله بن حذافة نازل شده باشد تا سبب نزول آیه به شمار آید.

ب) شأن نزول از سدی: پیامبر خالد بن ولید را به فرماندهی سپاه گماشت. عمار که در آن سپاه بود به یکی از دشمنان که اسلام آورد، امان داد. خالد به او دشنام داد. نزاع را نزد پیامبر بردند، پیامبر امان عمار را پذیرفت و وی را از انجام دوباره اینکار بدون اجازه فرمانده نهی کرد. ...

ظاهرا سدی این شأن نزول را از باب تطبیق بر آیه مطرح کرده است.

 

شاهد:

.1اطاعت از فرماندهان منصوب از سوی پیامبر، اطاعت از پیامبر است نه اطاعت از اولی الامر. پیامبر فرمود: من اطاعنی فقد اطاع الله و من اطاع امیر فقد اطاعنی ...
.2عنوان اولی الامر بر خالد پس از بازگشت از جنگ صدق نمی کند.
.3این شأن نزول در میان صحابه مطرح نبوده و تنها سدی تابعی آن را نقل کرده
.4نزاع عمار با خالد با سیاق آیه هماهنگ نیستِ، زیرا خطاب «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی‏ شَیْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ» به مؤمنان است، یعنی: اگر شما مؤمنان در چیزی با یکدیگر نزاع کردید (نه آنکه با اولی الامر نزاع کنید)، نزاع را به خدا و رسول برگردانید.

نتیجه: روایات اهل سنت تنها روایات دسته اول پذیرفتنی است، زیرا با اطلاق اطاعت از اولی الامر و روایات متعدد از پیامبر خدا توافق دارد.

بنابراین «اولی الامر» تنها بر افرادی معین از معصومان اطلاق می‌شود که نخستین آنان امام علی است.

 + شأن نزول منقول از مجاهد

شأن نزول:

 اولی الامر درباره امیر مؤمنان نازل شد، هنگامی که رسول خدا ایشان را در مدینه به جای خود گذاشت و علی عرض کرد: «آیا مرا در میان زنان و کودکان وا می‌گذارید؟» فرمود: «آیا خشنود نیستی برای من به منزله هارون برای موسی باشی؟»

شواهد صحت شأن نزول منقول از مجاهد

.1این شأن نزول با ظاهر آیه که به اطاعت مطلق فرمان می‌دهد، سازگار است.
.2این شأن نزول با تبیین پیامبر درباره اولی الامر مطابقت می‌کند.
.3احادیث متعدد از اهل بیت در تبیین آین این شأن نزول را تأیید می‌کند.
.4این شأن نزول با شرایط جانشینی امام علیg در مدینه سازگار است، زیرا منافقان شایعه کردند که پیامبر از امام علیg به ستوه آمده و آنها از جنگ سرباز زدند تا در مدینه بمانند و توطئه کنند. لذا فرمان به اطاعت مطلق از اولی الامر (امام علی) نازل می‌شود.
.5تنها این شأن نزول با روایاتی متعدد از اهل سنت (دستور پیامبر به اطاعت مطلق از افراد منصوب خود) سازگاری دارد.
.6اصل ماجرای جانشینی امام علیg به جای پیامبر خدا که فرمود: «تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی» جای شک ندارد. زیرا اطاعت هارون مانند اطاعت موسی مطلق بوده.

 

.7این شأن نزول با حدیث ثقلین که تمسک به عترت را همانند تمسک به قرآن را بدون قید و شرط مایه هدایت می‌داند.

تذکر:

اگر طبق روایات اهل سنت، آیه شریفه را تنها درباره منصوبان از سوی پیامبر بدانیم (فرماندهان سپاهان)

در این صورت باید بر دیدگاه شیعه درباره نص بر اولی الامر تأکید می‌شود که اولی الامر منحصر در افرادی هستند که از جانب رسول خدا به امر خدا به عنوان «اولی الامر» منصوب هستند. 

  



موضوع :