•مبانی دیدگاه گروه دوم

الف) ولایت به معنای نصرت یا محبت است.

ب) «الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ ...» بر هر مؤمنی صدق می‌کند، همانند آیه «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْض‏»  توبه/71

ج) خصوصیات آیه برای تمییز مؤمنان از منافقان است، زیرا منافقان بر نماز مداومت ندارند. «إِنَّ الْمُنافِقینَ یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا کُسالى‏ یُراؤُنَ النَّاسَ وَ لا یَذْکُرُونَ‏ اللَّهَ إِلاَّ قَلیلا»نساء/142

در زکات بخیلند. «أَشِحَّةً عَلَیْکُمْ»: احزاب/19

د) در «... وَ هُمْ راکِعُونَ» چند احتمال وجود دارد:

.1خضوع: «و هم خاضعون»: در برابر اوامر و نواهی الهی یا در حال عطای زکات خاضعند و بر نیازمندان تکبر نمی‌ورزند.
.2رکوع اصطلاحی: مؤمنان نمازی که مشتمل بر رکوع است بجا می‌آورند و این بیان شرافت رکوع می‌باشد.
.3صحابه در هنگام نزول در حالات مختلفی (رکوع، زکات، ...) بودند، این حالات باعث شد به تمامی ایشان اشاره نماید.

بررسی و نقد دیدگاه دوم:

•این دیدگاه ریشه نبوی ندارد و صحابه نیز چنین تعمیمی نداشته‌اند.
•برخی مانند ابن‌تیمیه به ابن عباس چنین نسبتی داده‌اند که صحیح نیست.
•نقطه آغاز دوره تابعین است، بدون اینکه اختصاص نزول به امام علیg را انکار نمایند.

(سدی م 127ق): «مراد از مؤمنان در آیه «إِنَّما وَلِیُّکُمُ‏ اللَّهُ...» همه مؤمنان‌اند، ولی علی بن ابی طالبg در مسجد در حال رکوع، انگشتر خود را به نیازمند بخشید».

عبدالملک بن ابی سلیمان (اهل سنت) از ابو جعفر (امام محمد باقرg) می‌گوید: درباره «الَّذینَ آمَنُوا» پرسیدم، حضرت فرمود: مؤمنان مرادند. گفتم: مردم می‌گویند این آیه درباره علی نازل شده است. حضرت فرمود: علی از مؤمنان است».

بغوی در تفسیرش این قول را به جویبر به ضحاک نسبت می‌ دهد. (تمام مؤمنان بر یکدیگر ولایت دارند).

پاسخ:

•در منابع فریقین فرد دیگری از تابعین قائل به چنین تعمیمی در آیه نشده است.
•اشکال وارده بر حدیث منقول از امام باقرg :
.1خبر واحد است.
.2منافات داشتن با احادیث متعددی از اهل بیت ( و امام باقرg) این آیه را مختص امام علیg دانسته‌اند.
.3عبدالملک بن ابی سلیمان، تنها راوی این حدیث، از راویان امام باقر محسوب نمی‌شود.
.4روایت ابهام دارد. آیا مراد از مؤمنان، همه مؤمنانند یا (طبق روایات شیعه) خصوص ائمه اهل بیتD (طبق روایات شیعه سایر ائمه نیز در حال رکوع انگشتر خویش را صدقه داده‌اند).

 

ظاهر کلام «سدی» و «ضحاک» بیانگر است که آنان تفسیر خود را بیان می‌کنند، بدون اینکه مستند به حدیث پیامبر یا قول صحابه باشد.

 

نکته:

•نمی‌توان از شأن نزول آیه الغای خصوصیت کرد و ولایت را به همه مؤمنان عمومیت داد، زیرا:
.1یا باید از روایات شأن نزول بطور کلی چشم پوشید.
.2یا با التزام به شأن نزول نمی‌توان الغای خصوصیت کرد، زیرا:

 

•با التزام به روایات، مؤمنان در افرادی خاص منحصر می‌شوند.
•رکوع در معنای هیئت خاص نماز و زکات به صدقه معنا ‌شوند.
§این معنا با تعمیم آیه ناسازگار خواهد بود. زیرا در تعمیم آیه: ولایت = برای همه مؤمنان و رکوع = خضوع 
§اراده هر دو معنا از ولایت و رکوع، استعمال لفظ در اکثر از یک معنا و غیرقابل پذیرش است.

 

•امکان برخورد این گروه با روایات

الف) تفسیر آیه با توجه به روایات بدون الغای خصوصیت= شبیه دیدگاه شیعه

نتیجه: با اختصاصی بودن این آیات، ولایت = محبت یا نصرت نمی‌تواند باشد.

ب) پذیرش روایت و الغای خصوصیت: در این صورت فقط مؤمنانی یاور یکدیگرند که در حال رکوع زکات می‌دهند، نتیجه1: تعداد مؤمنان یاور هم بسیار اندک می‌شود.

نتیجه2: غیر همسانی این معنا با آیه 71/ توبه: «وَ الْمُؤْمِنُونَ‏ وَ الْمُؤْمِناتُ‏ بَعْضُهُمْ‏ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ»  + وقوع نادر این امر:

نمی‌توان گفت این آیات بدون شأن نزولی قبل از تصدق امیرالمؤمنین نازل شده، زیرا با روایات شأن نزول مخالف است.

کسی هم این معنا را برای آیات و روایات مربوطه نگفته است.

جمع‌بندی: روایات متواتر شأن نزول با الغای خصوصیت از آیه شریفه سازگار نیست.

 

گروه سوم: انکار شأن نزول

•عام دانستن آیات 55 و 56: انکار شأن نزول
•پیدایش این نظریه: قرن هشتم، از طریق ابن تیمیه «احمد بن عبدالحلیم» در نقد آراء علامه حلی «حسن بن یوسف مطهر»
.1ابن تیمیه: «حادثه تصدق انگشتر به وسیله امام علیg افسانه‌ای ساختگی است و در هیچ کتابی از کتابهای مورد اعتماد از صحاح، سنن، جوامع، معجم‌ها و کتابهای مرجع چنین خبری وجود ندارد». «منهاج السنة النبویة»، ج4، ص5
.2ابن کثیر (م774ق): «برخی از مردم چنین می‌پندارند که جمله «... و هم راکعون» در موضع حال برای دفع زکات است ولی اگر چنین بود، دفع زکات در حال رکوع مورد مدح و برتر از حالتهای دیگر خواهد بود، در حالی که چنین نیست و کسی از دانشمندان اهل فتوا ـ تا آنجا که ما می‌شناسیم ـ به آن فتوا نداده است». ‌
.3شوکانی: «زکات دادن در حال نماز روا نیست».

 

4. ذهبی: پس از بیانات مجمع البیان و تقدیر از آن، بدون ایراد بر آن می‌گوید: «بدون تردید این تلاش بی‌ثمر است. حدیث تصدق انگشتر از سوی (امام) علی در نماز که محور استدلال طبرسی است، ساختگی و بدون ریشه است و این تیمیه عهده‌دار رد و ابطال آن می‌باشد».

5. محمد شاکر: تأیید دیدگاه ابن کثیر در ضعف اسانید روایات + آنها را از بافته‌های شیعه می‌داند.

مبانی دیدگاه سوم:

الف) روایات تصدق انگشتر ضعیف و مجعولند.

ب)  آیات 51 تا 58 وحدت سیاق دارند.

ج) ولایت در این سیاق به معنای نصرت یا محبت است.

د) فراز «وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ ...» مانند «وَ الْمُؤْمِنُونَ‏ وَ الْمُؤْمِناتُ‏ بَعْضُهُمْ‏ أَوْلِیاءُ بَعْض» بر هر مؤمنی صدق می‌کند.

ه) «وَ هُمْ راکِعُونَ» به معنای «و هم خاضعون» خاضع در برابر تمام اوامر و نواهی الهی است یا خاضع در اعطای زکات است.

 

•بررسی و نقد دیدگاه سوم:
•تفاوت دیدگاه شیعه و سنی وابسته به موضع‌گیری در برابر روایات سبب نزول است.
.1شیعه: آیات 55 و 56 بی‌تردید درباره امام علیg است که انگشتر خود را در حال رکوع صدقه داد.
.2اهل سنت: صحابه و تابعین با چند طریق این روایت را نقل کرده‌اند که حدود 26 طریق می‌شود.
§صحابه: امام علیg، عبدالله بن عباس، ابورافع مدنی، عمار بن یاسر، ابوذر غفاری، انس بن مالک، جابر بن عبدالله، مقداد بن اسود، عبدالله بن سلام.
§تابعین: سلمة بن کهیل، عتبة بن ابی حکیم، سدی، مجاهد، ...

 

§سایر علمای اهل سنت که آیه را درباره امام علیg می‌دانند: اسکافی (م240ق)، نیشابوری در تفسیر غرائب القرآن، ایجی در مواقف، آلوسی، ابن حجر عسقلانی، ابن کثیر
•بیانات علمای اهل سنت:
Øآلوسی: «غالب اخباریین بر این باورند که این آیه درباره علی نازل شده است و حاکم نیشابوری و ابن مردویه و دیگران با سند متصل، از ابن عباس (و دیگران) این حادثه را نقل کرده‌اند.» + آوردن اشعار حسان بن ثابت
Øسیوطی: بیان برخی طرق این حدیث در «لباب النقول»: «اینها طرق این حدیثند که یکدیگر را تقویت می‌کنند (و اصل این ماجرا را به اثبات می‌رسانند».
Øابن حجر عسقلانی «الکافی الشاف فی تخریح احادیث الکشاف»: اشاره به برخی طرق احادیث و مناقشه در طریق ابن مردویه به عمار یاسر و ثعلبی به ابوذر
Øابن کثیر بررسی اسانید و مناقشه در سند حافظ ابوبکر (ابن مردویه 410ق) و حافظ عبدالرزاق بن همام (211ق)؛ بعد بدون خرده‌گیری بر سایر اسانید می‌گوید: «ان هذه الایات کلها نزلت فی عبادة بن الصامتحین تبرء من حلف الیهود و رضی بولایة الله و رسوله و المؤمنین»

بررسی ماجرای عبادة بن صامت:

•شرح ماجرا: «چون رسول خدا با یهودیان بنی‌قنیقاع جنگیدند... عبادة بن صامت که یکی از بنی عوف بن خزرج و هم پیمان آنان بود ... به نزد رسول خداs شتافت و گفت: ای رسول خداs، به خدا و رسولش (پناه برده) از پیمان با آنان بیزار می‌جویم و ولایت خدا و رسول و مؤمنان را می‌پذیرم و از هم پیمانی با کفار و ولایت آنان بیزارم، در این هنگام آیات «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصارى‏ أَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُبَعْضٍ...» نازل شد».
•نظریه ابن کثیر و ... مبتنی بر نزول آیات 51 تا 56 درباره عبادة بن صامت و اشکالات آن:
.1این داستان منافاتی با نزول آیه 55 در شأن امام علی و حدیث انگشتر ندارد.
.2ابن کثیر بر مدعای خود در وحدت سیاق آیات 51تا 56 تنها دو روایت آورده:
•از محمد بن جریر طبری: «آیات 51 تا 67 درباره عبادة بن صامت در تبریّ از یهود و عبدالله بن ابیّ در باقی ماندنش بر ولایت یهود نازل شده است».
•با سند طبری به نقل از عبادة ـ حفید عبادة بن صامت‌ـ می‌گوید: آیات 51 تا 56 درباره عبادة بن صامت و عبدالله بن ابیّ نازل شده است.
•اعتراضات وارده بر ابن کثیر:
.1طبری حدیث دوم را عینا با همین سند به گونه‌ای دیگر نقل کرده و تنها آیه 51 را در مورد عبادة بن صامت دانسته.
.2طبری روایت سوم را با سند «عطیة بن سعد» نقل کرده و تصریح می‌کند که تنها آیات 51 و 52 درمورد عبادة بن صامت و عبدالله بن ابیّ می‌باشد.
.3طبری با همان سند از عطیة بن سعد حدیث دیگر نقل می‌کند که در آن آیات 55 و 56 را در داستان عبادة بن صامت داخل می‌داند.
.4طبری درباره آیات 51 و 52 شأن نزولهای دیگری را نسبت به «ابی‌لبابه» یا دو نفر دیگر بیان کرده است، وی می‌گوید: «این آیه(51) ممکن است درباره عبادة بن صامت و عبدالله بن ابی و هم‌پیمانانشان با یهود نازل شده باشد و ممکن است درباره ابی لبابه باشد و نیز ممکن است درباره دو مردی باشد که یکی می‌خواست به یهودیان و دیگری نسبت به نصاری بپیوندد، لیکن درباره هیچکدام از این اقوال سه گانه خبری صحیح در دست نیست تا حجت آورد و به آن اعتماد شود.»
•ادامه بررسی ماجرای عبادة بن صامت:

3. هیچکدام از اسباب نزول نویسان آیات ولایت (55 و 56) را درباره عبادة بن صامت نقل نکرده‌اند، بلکه تنها آیات 51 و 52 را درباره‌ی او می‌دانند.

•+ آیات ارتداد  «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ‏ عَنْ‏ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرین‏...»: 54. در بین آیات 51و52 و آیات 55و 56(ولایت) قرار گرفته گواه بر این مطلب است. زیرا داستان عبادة بن صامت ربطی به ارتداد ندارد.

خلاصه:

•روایات شأن نزول درباره عبادة بن صامت متعارض و ضعیفند.

+ زهری، سدی، عبادة بن ولید (راویان حدیث عبادة) از تابعین هستند: 1. شاهد ماجرا نبوده‌اند 2. شاهدی از قرآن ندارند.

نتیجه: تمسک ابن کثیر و مقلدان ابن تیمیه از قبیل «العسّال» به این دو روایت متعارض وجهی ندارد.

نمی‌توان از روایات متواتر و نقل شده از صحابه که خود شاهد ماجرا بوده‌اند چشم پوشید.



موضوع :