تثویب (الصلوة خیر من النوم)

تثویب (الصلوة خیر من النوم): اهل سنت این جمله را در فصل‏هاى اذان (در نماز صبح) مستحب مى‏دانند ولى شیعه امامیه به تبع اهل‏بیت جزء اذان ندانسته و آن را به عنوان جزئیت، بدعت و مبطل اذان می‌دانند.
تثویب در لغت:
تثویب در لغت: از «ثاب یثوب»= رجوع کردن
اصطلاح: فیروزآبادى: «یکى از معانى تثویب دعوت به نماز و دوبار خواندن و دعوت کردن است. یکى دیگر از معانى آن این است که در اذان فجر دوبار «الصلاة خیر من النوم» گفته شود.» «قاموس المحیط، ماده ثوب».
سنوى در حاشیه سنن نسائى: «تثویب به معناى بازگشت به اعلام بعد از اعلام سابق است. و از آن جهت که قول مؤذن «الصلاة خیر من النوم» از این معنا خالى نیست، لذا آن را تثویب مى‏نامند.» «السنن الکبرى، ج 2، ص 14»

 

.علامه حلّى: «تثویب به معناى رجوع است، مؤذن از آن جهت که بعد از گفتن «حى على الفلاح» دوبار «الصلاة خیر من النوم» مى‏گوید و با آن مردم را به نماز دعوت مى‏کند، لذا به آن تثویب مى‏گویند.» «تذکرة الفقهاء، ج 3، ص 50- 51»

فتواهاى علماى امامیه‏

1- سید مرتضى رحمه الله: «تثویب در اذان صبح بدعت است، واین امرى ثابت بوده واجماع اصحاب ما امامیه بر آن است.» «مسائل الناصریات، ص 181- 182»

2- شیخ طوسى رحمه الله: «تثویب در اذان یا بعد از فراغ از آن، مستحب نیست و معناى آن این است که مؤذن در تمام نمازها «الصلاة خیر من النوم» بگوید.» «الخلاف، ج 1، ص 286.»

کتاب النهایة: «تثویب در اذان جایز نیست و هرگاه مؤذن قصد بیدار کردن مردم را داشته باشد، مى‏تواند با تکرار فصول اذان این هدف را به انجام رساند.» «النهایة ونکتها، ج 1، ص 290»

بررسى ادله عامه‏

دو دسته روایات: 1. روایات رؤیاى اذان 2. روایاتى که در آنها به رؤیا و خواب اشاره نشده است.

روایات رؤیاى اذان‏

1- احمد بن حنبل به سند خود از عبداللَّه بن زید بن عبدربه: پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله قصد داشت تا براى جمع کردن مردم براى نماز، ناقوس بزند ولى از این امر کراهت داشت، چون موافق با نصارى وتأیید آنها حساب مى‏شد. او مى‏گوید: شبى در عالم رؤیا شخصى را دیدم که دو لباس سبز بر تن داشت ودر دستش ناقوسى بود، به او گفتم: اى بنده خدا! ناقوس را مى‏فروشى؟ گفت: براى چه مى‏خواهى؟ گفتم مى‏خواهم با آن مردم را براى نماز دعوت نمایم. او در جواب گفت: آیا نمى‏خواهى تا تو را به بهتر از ناقوس راهنمایى کنم؟ عرض کردم: آرى، شروع کرد به خواندن فصول اذان: «اللَّه اکبر، اللَّه اکبر» تا آخر اذان ... صبح که شد نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله آمدم و جریان خواب را بر آن حضرت بازگو کردم. حضرت نیز امر نمودند تا مردم اذان بگویند. وبلال نیز این گونه اذان مى‏گفت و رسول خدا صلى الله علیه و آله را به نماز دعوت مى‏کرد.

 

2ـ روزى هنگام صبح بلال رسول خدا صلى الله علیه و آله را به نماز صبح دعوت کرد. به او گفته شد: رسول خدا صلى الله علیه و آله در خواب است. بلال با صداى بلند گفت: «الصلوة خیر من النوم.» سعید بن‏ مسیب مى‏گوید: از آن هنگام این جمله جزء اذان قرار گرفت.«مسند احمد، ج 4، ص 632».

 

احمد بن حنبل این حدیث را با سه سند در مسند خود آورده

1. در سند اول آن «زید بن حباب بن ربان تمیمى» است که او را به کثرت خطا توصیف نموده‏اند.«میزان الاعتدال، ج 2، ص 100، رقم 2997»

2. در سند دوم «محمد بن اسحاق بن یسار» است که اهل سنت به روایاتش احتجاج‏ نمى‏کنند. یحیى بن معین مى‏گوید: نزد من ضعیف است و در حدیث قوى نیست. نسائى نیز او را قوى نمى‏داند.«تهذیب الکمال ج 24 ص 423»و در سند سوم «محمد بن ابراهیم بن حارث بن خالد تمیمى» است که احمد به حنبل او را تضعیف کرده است.«تهذیب الکمال، ج 24 ص 304»

3. راوى اخیر آن نیز عبداللَّه بن زید است که رجالیون او را قلیل الحدیث مى‏دانند.

 

ترمذى ازبخارى: تنها حدیثى که از او رسیده، حدیث اذان است. حاکم مى‏گوید: صحیح آن است که وى در احد کشته شده است، لذا تمام روایات او منقطع است.«تهذیب الکمال، ج 14، 541؛ سنن ترمذى، ج 1 ص 361 و تهذیب التهذیب، ج 5 ص 224»

2- ابن سعد در طبقات الکبرى:

 سندهایى را ذکر کرده که همه آنها موقوفه است و قابل احتجاج نیست.

+با سندى ذکر کرده که در طریق آن مسلم بن خالد بن قرقره است که یحیى بن معین او را تضعیف نموده و بخارى نیز او را منکر الحدیث توصیف کرده است.

ابوحاتم: به احادیثش احتجاج نمى‏شود. «تهذیب الکمال، ج 27، ص 508، رقم 5925»

 

ادله امامیه بر عدم مشروعیّت تثویب‏

1- روایات تثویب با یک دیگر متعارضند وامکان ارجاع همه به یک معنا وجود ندارد، زیرا برخی می‌گویند:

الف) عبداللَّه بن زید در خواب دید.

ب) بلال آن را در اذان اضافه نمود و پیامبر صلى الله علیه و آله نیز تقریر کرد.

ج) عمر بن خطاب مؤذن را امر نمود تا آن را در اذان صبح قرار دهد.

د) پیامبر صلى الله علیه و آله به ابامحذوره تعلیم داد.

ه) بلال در نماز صبح «حى على خیر العمل» مى‏گفت، پیامبر صلى الله علیه و آله امر کرد که به جاى آن «الصلاة خیر من النوم» بگوید.

 

با این اختلاف تعابیر وتعارض نمى‏توان به‏ متن آن براى تثویب تمسک کرد.

 

2-اجماع شیعه امامیه بر عدم مشروعیت تثویب است.«شیخ طوسی، الخلاف، ج 1، ص 287»

3- اهل‏بیت علیهم السلام که اذان ملک را حکایت کرده‏اند، ذکرى از تثویب به میان نیاورده‏اند. «تهذیب الاحکام، ج 2، ص 60، ح 210»

4- شیخ طوسى رحمه الله در حدیث صحیح از معاویة بن وهب نقل کرده که از امام صادقعلیه السلام درباره تثویب سؤال کردم که بین اذان واقامه گفته مى‏شود؟ حضرت فرمود: ما آن را نمى‏شناسیم. «وسائل الشیعه، باب 32 از ابواب اذان واقامه»

زید نرسى از ابى‏الحسن علیه السلام نقل مى‏کند که فرمود: «الصلوة خیر من النوم، بدعت بنى‏امیه است و از اصل اذان محسوب نمى‏شود.» «بحار الانوار، ج 18، ص 179»

 

5-«الصلوة خیر من النوم» را پیامبر در اذان و اقامه نمى‏گفته است، حتى در زمان ابوبکر نیز گفته نمى‏شد، تا در عصر عمر بن خطاب به اذان صبح اضافه شد، (حدیث «موطأ» مالک). «الموطأ، ص 57، ح 151»

 

تصریح علمای اهل سنت به بدعت بودن تثویب‏

1- شخصى از طاووس یمانى سؤال کرد: از چه زمانى «الصلاة خیر من النوم» گفته شد؟ او در جواب‏گفت: در عهد رسول‏خدا صلى الله علیه و آله گفته‏نشد، لکن ‏بلال آن را در زمان ابى‏بکر، بعد از وفات رسول خدا صلى الله علیه و آله شنید که شخصى غیر مؤذن مى‏گوید، و بلال از او اخذ کرد ... «کنز العمال، ج 8، ص 358، رقم 23252»

2- مجاهد:ما با ابن عمر بودیم که شنید مردى در مسجد تثویب مى‏گوید، ابن عمر گفت: بیا از نزد این بدعت گذار خارج شویم. «مصنف عبدالرزاق، ج 1، ص 475، رقم 1832»

3- از ابوحنیفه درباره تثویب سؤال شد: او در جواب گفت: این چیزى ساختگى است. «جامع المسانید، ج 1، ص 296»

4- شوکانى از البحر الزخار: تثویب را عمر احداث کرد، و فرزندش گفت این بدعت است. «نیل الاوطار، ج 2، ص 43»

5- ابن قدامه نقل کرده که اسحاق بعد از نقل روایت ابى‏محذوره مى‏گوید: «این چیزى است که مردم آن را احداث کرده‏اند.»

 

«ابن قدامه، المغنى، ج 1، ص 419- 420».

کیفیت تشریح اذان‏

اتفاق اهل‏بیت علیهم السلام: تشریع‏کننده اذان خداوندمتعال، جبرئیل نازل کننده آن به پیامبر، نبی تعلیم دهنده به بلال

الف- احادیث امامیه‏

1- شیخ کلینى رحمه الله به سند صحیح از «زراره» و «فضیل» از امام باقر علیه السلام: هنگامى که رسول خدا صلى الله علیه و آله را به آسمان بردند، به بیت المعمور که رسید وقت نماز شد، جبرئیل اذان و اقامه گفت. آن گاه رسول خدا صلى الله علیه و آله جلو آمد وملائکه و انبیاء در پشت سر آن حضرت به او اقتدا نمودند.«کافى، ج 3، ص 302، ح 1»

2- سند صحیح از امام صادق علیه السلام: هنگامى که جبرئیل بر رسول خدا صلى الله علیه و آله وارد شد سر مبارکش در دامان على علیه السلام بود، جبرئیل اذان و اقامه گفت. هنگامى که رسول خدا صلى الله علیه و آله به هوش آمد فرمود: اى على! آیا شنیدى؟ عرض کرد: آرى، سپس فرمود: آیا حفظ کردى؟ عرض کرد: آرى، آن گاه فرمود: بلال را صدا زنید. على علیه السلام بلال را خواست، واذان و اقامه را به او تعلیم داد. «کافى، ج 3، ص 302، ح 2»

 

3- شهید از ابن ابى‏عقیل عمانى: از امام صادق علیه السلام روایت شده که حضرت لعن کرده قومى را که پندارند پیامبر صلى الله علیه و آله اذان را از عبداللَّه بن زید اخذ کرده است. آن گاه فرمود: وحى بر پیامبر شما نازل مى‏شود، ولى شما گمان مى‏کنید که پیامبر صلى الله علیه و آله اذان را از عبداللَّه بن زید اخذ کرده است؟!. «وسائل الشیعه، ج 4، ص 612، باب اول از ابواب اذان و اقامه، ح 3»

ب- احادیث اهل سنت‏: (روایاتی با همین مضمون)

1-حاکم نیشابورى از سفیان: من بعد از ورود حسن بن على علیه السلام به مدینه بر حضرتش وارد شدم. از او درباره اذان سؤال شد؟ برخى گفتند: شروع آن با خوابى بوده که عبداللَّه بن زید دیده است. حضرت در جواب او فرمود: شأن اذان بالاتر از آن است، بلکه جبرئیل در آسمان دوتا دوتا اذان‏گفت و آن گاه رسول خدا صلى الله علیه و آله را تعلیم داد ... «مستدرک حاکم، ج 3، ص 171»

2-متقى هندى به سند خود از على علیه السلام: در شبى که رسول خدا به آسمان رفت، به وى اذان تعلیم داده شد، و نماز بر او واجب و فرض گشت. «کنز العمال، ج 6، ص 277، رقم 397»

3-عبدالرزاق از ابن جریح: عطا گفت: «همانا اذان به وحى الهى بوده است.» «المصنف، ج 1، ص 456، رقم 1775»

4-حلبى: احادیثى وارد شده که دلالت دارد بر این که اذان در مکه قبل از هجرت تشریع شده است. «السیرة الحلبیه، ج 2، ص 296»

 

5-ابى‏العلاء نقل مى‏کند، به محمد بن حنفیه گفتم: ما معتقدیم که شروع اذان از خوابى بوده که یک نفر از انصار دیده است. محمد بن حنیفه از این موضوع به شدت ناراحت شد و فرمود: شما خیال مى‏کنید که یکى از اصول شرایع ومعالم دین اسلام با خوابى بوده که شخصى از انصار دیده است، خوابى که احتمال راست و دروغ در آن وجود دارد. ابى‏العلاء مى‏گوید: به او عرض کردم: این مطلب نزد مردم مستفیض ومشهور است. در جواب گفت: به خدا سوگند این حرف باطل است. «همان، ص 297»

مشهور نزد اهل سنت: تشریع اذان به خوابى بوده است که عبداللَّه بن زید یا دیگرى دیده و بر پیامبر صلى الله علیه و آله نقل شده و سپس آن حضرت به بلال تعلیم داده است.

اشکالات این روایات:

الف)این روایات با مقام نبوت سازگارى ندارد، زیرا اذان و اقامه از مقدمات نماز است و دارای اهمیت می‌باشد و

این مهم را نمى‏توان با خواب شخصى غیر از پیامبر صلى الله علیه و آله تشریح کرد.

 

ب)تمام روایاتى که اشاره به مسئله خواب و رؤیا در اذان دارد، ضعیف السند است.

 




موضوع :