آیه تطهیر از بهترین آیات در شأن اهل‏بیت علیهم السلام است.
طرح شبهه از طرف مخالفین برای حذف این فضیلت از اهل بیت یا تعمیم آن بر دیگران
شبهه اول: همسران از اهل‏بیتند و ایشان به قرائنی مشمول این آیه هستند.

1- قرینه سیاق‏

آیه تطهیر در سیاق آیات مربوط به همسران پیامبر صلى الله علیه و آله است =

 1. زنان پیامبر صلى

2. یا پنج‏تن+زنان پیامبر صلى الله علیه و آله

جواب:

اولًا: سیاقظهور در همسران پیامبر دارد و این ظهور نمی‌تواند با روایات متواتر (در حق 5تن) که نصاست، مقابله نماید.

 

علم اصول: هرگاه بین نصّ و ظاهر مقابله شد، نصّ بر ظاهر مقدم است.

ثانیاً: اگر آیه مخصوصِ همسران پیامبر صلى الله علیه و آله است باید ضمیرآن مانند صدر آیه مؤنث باشد، حال آنکه این ضمایر مذکر است.

اشکال: مذکرآوردن ضمیر جمع، از باب تغلیب است.

جواب:

1. تغلیب در صورتى جایز است که خصوصیت احراز نگردد، درحالى‏که روایات، آیه تطهیر را مخصوص پنج‏تن نموده است.

2. آیات و روایات در سرزنش و تهدید همسران پیامبر صلى الله علیه و آلهصریحاست و عتاب با عصمت سازگارى ندارد.

ثالثا: گاهى در کلام بلیغ جمله‏اى معترضه واقع مى‏شود که نسبت به جمله قبل و بعدِ بیگانه است. (آیه تطهیر نیز در بین آیات همسران پیامبر صلى الله علیه و آله معترضه است.)

إِنَّهُ مِنْ کَیْدِکُنَّ إِنَّ کَیْدَکُنَّ عَظِیمٌ*‏(یُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هذا وَ اسْتَغْفِرِی لِذَنْبِکِإِنَّکِ کُنْتِ مِنَ الْخاطِئِین) ...: یوسف: 28
یُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هذا بین «وَ اسْتَغْفِرِی لِذَنْبِکِ» و «إِنَّ کَیْدَکُنَّ عَظِیمٌ» فاصله شده، درحالى‏که ربطى به ماقبل و مابعد ندارد.

رابعاً: به اتفاق مفسّران، قرآن برحسب ترتیب نزول جمع‏آورى نشده است. آیات مکّى در بین آیات مدنى و برعکس قرار گرفته

خامساً: اطلاق لفظ «اهل‏البیت» بر همسران مورد نزاع است. برخى معتقدند که اهل بر همسر اطلاق نمى‏شود:
زبیدى: مجاز است کلمه اهل را بر همسر اطلاق نماییم. (تاج‏العروس، ج 7، ص 217)

اهل از آل: «آلَ» در لغت = رَجَعَ .

آل شخص بر کسانى اطلاق مى‏شود که به آن شخص رجوع دارند (تنها شامل اقوام نسبى مى‏شود نه سببى).

سیوطى در جامع‏الصغیر از پیامبرصلى الله علیه و آله نقل مى‏کند که خطاب به فاطمه فرمود: «اولین کسى که از اهلم به من ملحق مى‏شود، تویى اى فاطمه! و اولین کسى که از همسرانم به من ملحق مى‏گردد، زینب است.» (جامع‏الصغیر، ج 1، ص 168، ح 2832)
پیامبرصلى الله علیه و آله بین اهل و همسران فاصله انداخته است، بنابر این ازواج داخل در اهل نیستند.
برخى از همسران از قبیل ام‏سلمه، عایشه و زینب از پیامبر صلى الله علیه و آله سؤال مى‏کنند که آیا ما جزء اهل‏بیت هستیم یا خیر؟ دلیل: از حیث وضع لغوى، همسر داخل درلفظ اهل‏بیت یا اهل نیست. آنان حکماً مى‏خواستند خود را داخل در اهل‏بیت کنند.
از زید بن ارقم درباره اهل‏بیت سؤال شد که آیا شامل همسران نیز مى‏شود؟ او پاسخ داد: قسم به خدا! هرگز. زیرا ممکن است شوهر پس از مدتى زندگى با همسرش او را طلاق دهد و او به قوم و پدرش مراجعت کند! (صحیح مسلم ج 4 ص 1873، باب فضایل على علیه السلام).

سادساً: برخى از روایات به‏طور صریح اهل‏بیت را منحصر در پنج نفر نموده‏اند، همان‏گونه که به برخى از آنان اشاره شد.
سابعاً: در برخى از روایات، پیامبر صلى الله علیه و آله به صراحت همسرانش را خارج نموده است که به بعضى از آنان اشاره شد. (صحیح ترمذى، ج 5، ص 351؛ درالمنثور، ج 5، ص 198؛ مستدرک حاکم، ج 2، ص 416 و مسند احمد، ج 6 ص 292).

2- مقصود از بیت، محلّ سکونت است‏

شبهه: مراد از بیت = مساکن همسران پیامبرصلى الله علیه و آله   مقصود از اهل‏بیت یا 1.خصوص همسران 2. یا همسران+ اهل بیت

جواب:

اولًا: مقصود از بیت:

1. بیت نبوت: به قرینه: فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ ...؛ نور: 36

ابن مردویه از انس بن مالک و بریده: بعد از آن‏که رسول خدا صلى الله علیه و آله آیه فوق را خواند، شخصى عرض کرد: اى رسول خدا! این بیوت کدامین هستند؟ پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: بیوت انبیا .... «درالمنثور، ج 6، ص 203؛ روح المعانى، ج 18، ص 174»

2. بیت‏اللَّه الحرام: إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبارَکاً؛ «. دعاى ندبه».

در دعاى ندبه، بعد از نقل آیه فوق، آیه تطهیر را ذکر مى‏کند: «أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدىً لِلْعالَمِینَ فِیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِیمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً «آل‌عمران: 96» وقلت: إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». و معلوم است که هر کس صلاحیت ندارد اهل بیت نبوت یا بیت اللَّه الحرام باشد.

ثانیاً: اهل‏بیت در آیه تطهیر مفرد و  با «الف و لام» آمده است.

اگر مراد بیت سکنا بود باید به صورت جمع مى‏آمد؛ همان‏گونه که در صدر آیه به صورت جمع آمده است: وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ.

محدودیت از حیث مصداق‏
قرائن بر مقصود از اهل‏بیت در آیه تطهیر، پنج تن آل عبا و کسا

الف) الف و لام عهد در «البیت»: مراد از آن کسانى‏اند که وقت نزول آیه در حجره بودند.

ب) اراده تکوینى(نه تشریعى): شامل همه افراد نمى‏شود، بلکه تنها برخى از افراد را به دلیل خاصى در بر مى‏گیرد.

ج) اطلاق اهل‏بیت در کلمات پیامبر صلى الله علیه و آله بر پنج تن؛ همان‏گونه که در مورد آیه مباهله فرمود: «اللّهم هؤلاء أهلى».

د) پیامبر صلى الله علیه و آلهمصداق آیه را به افرادى خاص و معین محدود نمودند و تا مدّتى هنگام صبح که به مسجد مى‏رفت در گذر از خانه فاطمه علیها السلام آیه تطهیر را بر آنان قرائت مى‏کرد.

 

ابوالحمراء: تا هشت ماه دیدم که رسول خدا صلى الله علیه و آله صبح‏هنگام که براى نماز به مسجد مى‏رفت از کنار خانه على علیه السلام عبور مى‏کرد و دستش را بر دو طرف درب‏خانه مى‏گذاشت و مى‏فرمود: نماز، نماز إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً. «در المنثور، ج 5، ص 199».

ه) پیامبر صلى الله علیه و آله پارچه‏اى را که بر تن داشتند، روى اهل‏بیت خود (فاطمه و على و حسن و حسین) انداختند و این خود دلالت بر محدودیت مصداق در کلمه اهل‏بیت دارد.

و) در آیه تطهیر، ضمیر به صورت مذکّر آورده شده تا کسى خیال نکند که آیه مربوط به همسران پیامبر صلى الله علیه و آله است.

ز)

 1. همسران پیامبر صلى الله علیه و آله معصوم نبودند.

2. از آیه شریفه، عصمت اهل‏بیت استفاده مى‏شود.

نتیجه:  مقصود از اهل‏بیت در آیه، همسران پیامبر صلى الله علیه و آله نیست.«صحیح مسلم، ج 7، ص 130».

 

3- حدیث امّ‏سلمه‏ (حاکم به سند خود از امّ‏سلمه)

آیه تطهیر در خانه من نازل شد؛ آن‏گاه رسول‏خدا صلى الله علیه و آله به دنبال فاطمه و على و حسن و حسین فرستاد و فرمود: اینان اهل‏بیت من هستند. ام‏سلمه مى‏گوید: عرض‏کردم: اى رسول خدا! آیا من نیز از اهل‏بیتم؟ فرمود: آرى! اگر خدا بخواهد. «مستدرک حاکم، ج 2، ص 416»

جواب:

اولًا: سند روایت ضعیف است، از دو طریق:

1.طریق اول: عبداللَّه بن عبداللَّه (در سند حاکم نیشابورى) : عده زیادى او را تضعیف کرده و مورد طعن قرار داده‏اند.

ابن معین: حدیثش نزد من ضعیف است. ابوحاتم: حدیثش نوشته مى‏شود، ولى به آن احتجاج نمى‏شود. ابن‏عدى: برخى از روایاتى که نقل مى‏کند منکر است، لذا از او متابعت نمى‏شود. «ر. ک: تهذیب‏التهذیب، ج 6، ص 187؛ میزان‏الاعتدال، ج 2، ص 572 والجرح والتعدیل، ج 5، ص 254»
+ در سندش شریک بن عبداللَّه وجود دارد: در حقّ او جرح و تعدیل رسیده است، درصورتى که اگر جرح به جهت حسد یا دشمنى یا مخالفت در مذهب نباشد، مقدم بر تعدیل است. و در مورد شریک بن عبداللَّه از این قبیل است.

 

2. طریق دوم: معروف به طریق ابن‏المغازلى است و غیر از شریک بن عبداللَّه، انس بن عیاض لیثى نیز در طریق آن قرار گرفته است که او نیز جرح شده است. اگرچه برخى او را تعدیل نموده‏اند، (همانند شریک بن عبداللَّه).«ر. ک: تهذیب‏التهذیب، ج 4، ص 296؛ میزان‏الاعتدال، ج 2، ص 269 والضعفاء والمتروکین، ج 2، ص 40»

ثانیاً: حدیث امّ‏سلمه همانند گفتار پیامبر صلى الله علیه و آله است که فرمود: «سلمان از ما اهل‏بیت است.» یعنى سلمان به جهت ایمان به ما و متابعت از دستورات ما گویا از ما اهل‏بیت است.
ثالثاً: این دو روایت، از خود ام سلمه و دیگر همسران پیامبر صلى الله علیه و آله معارض دارد:

ام‏سلمه: «آیا من از اهل‏بیتم؟ پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند: راه‏ تو به‏سوى خیر است، تو از همسران پیامبرى.» «شواهدالتنزیل، ج 2، ص 62»

امّ‏سلمه: بارخدایا! مرا نیز با آنها قرارده، پیامبر صلى الله علیه و آله مى‏فرماید: تو در جایگاه خودت هستى، تو بر خیرى.«مستدرک حاکم، ج 2، ص 416».

پیامبر در روایات دیگر زینب و عایشه را از داخل شدن در کساء منع می‌نماید.«واحدى، اسباب‏النزول، ص 203.صواعق‏المحرقه، ص 143؛ مسند احمد، ج 6، ص 292.سنن بیهقى، ج 5، ص 112، ح 8409.»

 

تعبیر برخى از علماى اهل سنت در توجیه حدیث ام‏سلمه: «این دو روایت مخالف با روایات متواتر است که ام‌سلمه و دیگر همسران پیامبر صلى الله علیه و آله را از شمول آیه تطهیر خارج مى‏کند.» «مشکل‏الآثار، ج 1، ص 333».

4- دیدگاه عکرمه، مقاتل و عروة بن زبیر

استدلال به قول این سه نفر در اختصاص آیه به همسران پیامبر صلى الله علیه و آله «فتح‏القدیر، ج 4، ص 279»
عکرمه در بازارها فریاد مى‏زد: من حاضرم در ادعاى خود مباهله کنم. او خطاب به مردم مى‏گفت: عقیده‏اى که دارید صحیح نیست، این آیه تنها در شأن همسران پیامبر صلى الله علیه و آله است.«در المنثور، ج 5، ص 198؛ تفسیر ابن‏کثیر، ج 3، ص 415»
از این تعبیر استفاده مى‏شود رأى عموم مردم در عصر عکرمه این بوده که مصداق اهل‏بیت فقط پنج تن است.
جواب:
این سه نفر از سردمداران دعوت مردم به دشمنى با امیرالمؤمنین‏اند.«ر. ک: طبقات ابن سعد، ج 5، ص 287؛ تهذیب‏الکمال؛ ج 20، ص 264؛ سیر اعلام‏النبلاء، ج 5، ص 9، تهذیب التهذیب، ج 7 ص 263»
عکرمهگمراه بود و ذهبى او را از خوارج برشمرده است.
وى در دروغ‏گویى به حدّى رسیده بود که حتّى به استاد خود ابن‏عباس دروغ مى‏بست؛ تا این‏که دروغ او ضرب‏المثل شد.
ابن‏سیرین، یحیى بن معین و مالک او را کذّاب توصیف کرده‏اند.
ابن ذویب او را غیرثقه معرفى کرده.
مالک، نقلِ روایت از او را حرام کرده و مسلم بن حجاج از روایات او اعراض نموده است.
مردم از شدت تنفر جنازه‏اش را رهاکرده و در دفنش شرکت نکردند؛ تا این‏که چهار نفر را اجیر کرده جنازه‏اش را دفن کردد.
مقاتل نیز همانند عکرمه است.
دارقطنى، عقیلى و ذهبى او را از ضعفا به‏حساب‏ آورده‏اند. ذهبى مى‏گوید: رجالیین در تضعیف او اجماع کرده‏اند.
جوزانى مى‏گوید: مقاتل کذّابى جسور بود.
سرّ جعل این روایت:
عکرمه و مقاتل از خوارج بودند؛ کسانى که با على علیه السلام جنگیدند.

1. در صورت پذیرش این آیه در شأن امام علی علیه‌السلام، عمل بزرگان خود در جنگ با امام علی قابل توجیه نبود، به همین دلیل سعی در بطلان عصمت امام علی بر اساس آیه تطهیر برآمدند.

2. خوارج در مذهبشان جعل حدیث را براى تأیید مذهب جایز مى‏دانند و این مورد از همین قبیل است.«سیر اعلام‏النبلاء، ج 7، ص 201».

عروة بن زبیر
وی درصدد جعل فضایل در شأن خاله‏اش عایشه است.
بغض شدیدى نسبت به على علیه السلام داشت، به حدّى که هرگاه نام آن حضرت نزد او برده مى‏شد، او را سبّ مى‏کرد. «شرح ابن ابى‏الحدید، ج 4، ص 102».
اسکافى او را از جمله تابعینى مى‏داند که اخبار قبیحى در مذمّت على علیه السلام وضع کرده است. «شرح ابن ابى‏الحدید، ج 4، ص 63».

 

 




موضوع :