نکات استخراجی آیه 1 سوره نساء 

•نکات استخراجی:
•چرا سوره‌ی مدنی با خطاب «یا ایها الناس» آغاز شده است نه با «یا ایها الذین امنوا»؟
•جواب:
•مقتضای جامعه‌ی اسلامی بر اساس اتحاد و وحدت دلها باشد تا نظام پا بگیرد.
•مسأله فرهنگی مهم است، حتی می فرماید: «خلق منها زوجها» نه زوجاً تا دوگانگی فهمی
•الناس: بر صغیر کبیر، مؤمن و ... اطلاق میشود. (طبق اصالت العموم)
•اصالت العموم: الفاظی که دلالت بر عموم می کنند. جمعی معتقدند که الف ولام دلالت بر عموم می کند.
•کسی که این قاعده را نمی پذیرد، اینجا از اصالت الاطلاق استفاده می‌کند که قید نیامده است، نفرموده: یا ایها الذین المومنون: قید ایمان و کفر نیامده است.
•صغیر چگونه مخاطب عموم قرار می گیرد؟
•«اتقوا» چیست که صغیر هم مخاطب ناس است.
•«اتقوا» ریشه تقوی از «وقی» ، به معنای حفظ الشیء مما یوذیه و یضره: (راغب)، عام است.
•در اصطلاح دین تقوا: «نگهداری نفس از مخالفت با رب است»، یعنی تقوا در دین اصطلاح خاص شده است. (قاعده شرعیه یا متشرعه)
•آیا صغیر می‌تواند مخاطب «اتقوا» باشد؟
•«تقوا» یک مفهوم مشکک است که مرتبه بندی دارد، صغیر هم باید تا یک حدی متقی باشد، نمی تواند بی اجازه غذای مردم را بخورد. یکسری امور را درک می کند و در یکسری امور ولیّ باید به او آموزش دهد.
•«تقوا» در مورد کبیر هم مرتبه بندی دارد. تقوای یک فرد عامی و خاص ، زن و مرد متفاوت است، ...
•همه‌ی این مفاهیم در «یا ایها الناس» گنجانده شده است. (عمومیت ناس و تقوا که مشکک است).
•«اتقوا»:
•مراتب تقوا در یک تقسیم کلی: 1. انجام واجب و ترک حرام 2. ترک رذایل و درک فضایل 3. انجام مستحب و ترک مکروه 4. مباحات
•مرتبه‌ی اول را باید همه داشته باشند، تا متقی و مؤمن باشد، ولی مسلمان لفظ و شهادتین است.
•ترک رذایل و درک فضایل: مراد رذایل و فضایل اخلاقی است، رذایل همچون حسد، دروغ، و ... فضایل همچون اخلاق نیکو، صداقت، ... .
•« اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ »:
•جلوه‌ی ربوبیت فرایند خلقت است. (نه الوهیت)
•وجه « اتَّقُوا رَبَّکُمُ»:
•تقوی: حرمت نگهداری است.
•رب: عاطفی‌ترین واژه‌ی قرآن است، بنابر این «اتقوا» نمی‌تواند معنای خشنی داشته باشد.
•« یا أَیُّهَا النَّاسُ » همه‌ی مردم (نه تنها صنف خاص) حرمت خدا را  نگهدارید.
•«اتقوا»: آیا در وجوب ظهور دارد یا نه؟
•بستگی به مراتب دارد، مرتبه اول برای همه وجوب دارد (انجام واجبات و ترک محرمات)، و با توجه به افراد فرق می کند. مثلا مرحوم مظفر: اگر فرد دون شأن عمل کند، از عدالت ساقط می شود. (مثلا مرجعی در ملا عام بین مردم در حال راه رفتن غذا بخورد). البته متناسب با شرائط زمان قابل تغییر است (مثلا: رهبری لباس نظامی بپوشد).
•«ربکم»:
•«رب» در لغت: صاحب اختیار و مالک است. (کسی که مالک اختیار است مدبر امور است).
•س: کدام لغت مد نظر است؟ لغت عصر نزول، (ر.ک: مفردات راغب)
•ربکم: اضافه معنوی: ممکن است «من» یا «لام» یا «فی» در تقدیر باشد، هر کدام در تقدیر باشد، معنای متفاوتی می دهد.
•ـ رباً لکم.
•ـ رباً فیکم: ربی است که درون شما هست«نحن اقرب الیه من حبل الورید»،.
•ـ رباً منکم: رب از جنس شماست. «نفخت فیه من روحی»
•الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَهاوَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثِیراً وَ نِساءً»
•«نفس» در لغت به معنای حقیقت و ذات شیء است.
•س: نفس واحده با «کم» سازگاری ندارد، چگونه از یک نفس انسانهای فراوان به وجود آمدند؟
•ج: برای تکثر در نفس واحده، جفت لازم است؛ پس دیگر نفس واحده نخواهد شد. کثرت با لقاح ایجاد می‌شود که از طریق زوج ایجاد می‌شود که این زوج هم از همان نفس واحده است.
•عموم مفسرین بر اساس  تاریخ قطعی و سایر آیات مصداق «نفس» را «حضرت آدم» گرفته اند. (فراتر از لغت)
•علامه: «منها زوجها»: مراد از آیه مورد بحث این است که همسر آدم از بدن خود درست شده صحیح نیست، هر چند که در روایات آمده که از دنده آدم خلق شده، لیکن از خود آیه استفاده نمى‏شود، و در آیه، چیزى که بر آن دلالت کند وجود ندارد.
•به طور کلی در مورد «خلقت زوج» دو نظر است:
•الف) از باقیمانده‌ی گل حضرت آدم
•ب) از پایین ترین دنده یا از دنده چپ
•س: منشأ این دو نظر چیست؟
•ج: وجود دو دسته روایات: یک عده تکذیب کرده‌اند، و یک عده از دنده چپ را پذیرفته‌اند.
•س: آیا این دو روایت با آیه تطبیق دارد؟
•ج: هردو روایت با آیه تطبیق دارد، به دلیل «من»:
•ـ  «من» بعضیه: (خلق کرد از بعض نفس واحد زوج را)، کسی که دنده چپ می گیرد.  
•ـ «من» بیان جنس: (از جنس نفس واحد زوج را آفرید.)، از بقیه گل
•علامه: آیات متناسب را به این آیه ضمیمه می کند، «خلق لکم من انفسکم ازواجا» از خودتان ازواج آفرید. «روم: 21» که تعبیر علامه از «من» نشویه، منشأ خلقت.
•ترجمه: شما را از نفس واحد آفرید، و از همین نفس واحد زوج آفرید. به عبارت دیگر منشأ خلقت زوج نفس واحد است.

 

•«خلق منها زوجها»: آدم را از «طین» آفرید و آن «طین» دنده بود. (قاعده جمع عرفی)
•سؤال: بعضی مطرح کرده‌اند که آفرینش حواء از دنده چپ مطلبی است که در تورات آمده است، آیا این امر می‌تواند مرجحی روایی برای دسته مقابل باشد؟
•جواب: بنا بر علم اصول، مخالفت با عامه (اهل سنت) در روایات اصل است، اما در مورد تورات چنین اصلی وجود ندارد. در مقام تعارض دو روایت، اگر روایت با عامه موافق بود، آن روایت مرجوح است.
•( با اهل سنت در اصول مشکل نداریم، ولی در فروع مشکل داریم).
•تورات نه می‌تواند رد کند، نه مرجح و مؤید باشد.
•مسلمانان با این روایات چه برخوردی می‌کند؟
•بار منفی دنده چپ باعث شده، روایات تحت الشعاع قرار گیرد. (سلولهای بنیادی از ناف به وجود می‌آید). ممکن است امام در مقام تقیه فرموده باشد، خداوند منزه است از اینکه حوا را از دنده چپ بیافریند.
•سؤال: به فرض صحت دنده چپ، آیا فروتر بودن زن در مسأله خلقت به وجود می‌آید؟
•زوج: قرین، همسان و هم‌نوع: واژه زوج تکمیل می‌کند، یعنی در انسانیت و خلقت با آدم یکی است. برای رد کردن این شبهه، روایت را رد می‌کنند و این اشتباه است.
•«وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثِیراً وَ نِساءً»
•فرزندان نفس واحده و زوج، خلقتشان به چه شکلی بوده است؟
•علامه: نسل موجود از انسان، تنها به آدم و همسرش منتهى مى‏شود و جز این دو نفر، هیچ کس دیگرى در انتشار این نسل دخالت نداشته است، (نه حورى بهشتى، و نه فردى از افراد جن و نه غیر آن دو)،
•علامه: به دلیل «منهما» ازدواج فرزندان آدم و حواء با خودشان بوده، وگرنه «و بث منهما و من غیرهما» می‌آمد.
•با پذیرفتن این معنا دو مطلب به عنوان نتیجه بر آن متفرع مى‏شود:

1. مراد از «رِجالاً کَثِیراً وَ نِساءً» تمام افراد بشرند که شامل فرزندان بی‌واسطه از آدم و حواء و فرزندان باواسطه: نوه‌ها و ... بوده‌اند.

2. در طبقه اول ازدواج بین خواهران و برادران انجام شده است. زیرا حکم تشریع به دست خداوند است و اوست که امری را حلال یا حرام می‌سازد. «وَ اللَّهُ یَحْکُمُ لا مُعَقِّبَ لِحُکْمِهِ»رعد:41 «إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ» یوسف:40

•روایات بیانگر ازدواج فرزندان با سه گروه می‌تواند باشد. حوری، جن، انسانهای قبلی

 

«رِجالاً کَثِیراً وَ نِساءً »

ظاهر (نه نص صریح) و سیاق: از این دو مردان زیادی و زنان بسیاری منتشر شد. (نه کثیر در مقابل قلیل)

•« نِساءً»: علت نکره آمدن نساء. چرا نفرمود: « نِساءً کَثِیراً»؟

1. برای مبالغه در کثرت

2. اگر صفت نساء می‌آمد، توهم می‌شد که کثرت صفت رجال نیست.

•ادعای برخی: در تاریخ غالباْ تعداد زنها بیشتر از مردان بوده است. به دو دلیل:

1. بلاغت: تنوین، تعظیم و تکثیر

2. تطور تاریخی (تاریخ بشری): این تفسیر احتمالی است، چون زمان ما آخر‌الزمان نیست و هر سالی می‌تواند محور قرار بگیرد.

« اتَّقُوا رَبَّکُمُ ... وَ اتَّقُوا اللَّهَ »

•آیه با تقوای رب آغاز شده و با تقوای الهی ادامه یافته است.

«اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ»

•تَسائَلُونَ: گویای استمرار غیر مؤکد و روان
•ارحام آمده، زیرا در آن زمان توجه به قبیله بود و به ارحام توجهی نمی‌شد. حال آنکه مادران صاحبان رحم بودند، و بچه‌ها تا مرد نبودند، ارزشی نداشتند.

« إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً » 

رقیب: هم مواظب، هم محافظ. خدا برای جزا دادن محافظ اعمال است.



موضوع :