سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مبحث دوم در امامت عامه که آن خلافت از سوی رسول‌خدا صلی الله علیه و‌ آله است.

س: مراجعه 19

1ـ محاکم (دادگاه‌های) عدل حکم نمی‌کنند به گمراهی کسانی که به دامن اهل بیت چنگ زده‌اند.

2ـ عمل به مکتب انسان ذمه را بریء می‌کند.

3ـ گاه گفته می‌شود ایشان در پیروی بر سایر ائمه اولویت دارند.

4ـ درخواست نصی بر خلافت ایشان.

 

1ـ محاکم عدل حکم نمی‌کنند به گمراهی کسانی که به دامن اهل بیت چنگ زده‌اند و کسانی را که طبق الگوی ایشان پیش می‌روند و آنها در امام بودنشان نسبت به سایر ائمه در هیچ یک از موجبات (شرایط) امامت کمبودی ندارند.

 

2ـ عمل به مکتب اهل بیت انسان را بریء الذمه می‌کند.

عمل به مکتب ائمه دوازده‌گانه بر مکلفین کفایت می‌کند و ذمه‌ی ایشان را بدون شک مثل عمل به یکی از مذاهب چهارگانه بریء می‌کند. 

 

3ـ گاه گفته می‌شود ایشان در پیروی اولویت دارند.

بلکه گاه گفته می‌شود که ائمه دوازده‌گانه در پیروی نسبت به ائمه چهارگانه و دیگران اولویت دارند، زیرا تمامی دوازده‌گانه یک مذهب دارند و همان مذهب را مورد آزمایش قرار داده‌اند و به اجماع به تصویب رسانده‌اند، برخلاف ائمه چهارگانه که اختلاف آنها در تمام ابواب فقه شایع است که موارد آن قابل (احاطه) شمارش نیست و ضبط نمی‌شود (دقت آن زیاد نیست و به یقین اثبات نمی‌شود) و بدیهی است آنچه یک نفر بررسی می‌کند مساوی نیست در ضبط (دقت) با آن چیزی که دوازده امام بررسی کرده‌اند، تمام اینها چیزهایی هست که در آن درنگی باقی نمی‌ماند  برای انسان منصف و دیدگاه و جایگاهی برای انسان بدخواه و مستبد (باقی نمی‌گذارد)، بله ممکن است ناصبی‌ها در اسناد مذهب شما به مذهب اهل بیت جنجال به پا کنند و شما را به سختی بیاندازند در آنچه که بعد خواهد آمد برای اینکه بخواهید برهان بیاورید به اینکه مذهب شما به اهل بیت منسوب شده‌اند.

4ـ درخواست نص بر خلافت امامت ائمه دوازده‌گانه

الان من فقط درخواست دارم آن نصی که بر خلافت امام علیg ادعا دارید، آن نص را به صورت صریح و صحیح از طریق اهل سنت بیاور.

ج: مراجعه 20

1ـ اشاره به نصوص به صورت مجمل

2ـ نص حدیث دار در روز انذار

3ـ کسانی که این نص را از بین اهل سنت نقل کرده‌اند. 

1ـ کسی که احاطه‌ی علمی به سیره پیامبر داشته باشد، در تأسیس حکومت اسلام و تشریع احکامش و آماده کردن پایه‌هایش و تنظیم قوانین و شئونش از سوی خداوند، علیg را وزیر پیامبر در امرش و پشتیبانش در مقابل دشمنش و جایگاه علمش و وارث حکومتش و ولی عهدش و صاحب امرش می‌یابد، پس کسی که بر پیامبرs و گفتارش و رفتارش آگاهی داشته باشد در حالت اقامتش و سفرش، نصوص آن را متواتر و پشت سر هم از آغاز کارش تا پایان عمرش می بیند.

2ـ نص حدیث دار در روز انذار

و کافی است برای تو از بین آن حدیثها آن چیزی که در آغاز دعوت اسلامی پیش از ظهور اسلام در مکه آمده زمانی که خداوند بر پیامبر نازل کرد که اقوام نزدیکت را انذار بده، پس پیامبر آنها را به خانه‌ی عمویش ابوطالب دعوت کرد و آنها در آن روز چهل مرد، یکی بیشتر یا یکی‌ کمتر بودند که در بین آنها عموهای پیامبر، ابوطالب و حمزه و عباس و ابولهب بودند، و حدیث در این مورد از صحاح سنن به صورت مأثور آمده که رسول خداs در آخر آن فرمود: «ای فرزندان عبدالمطلب، به خدا قسم که من نمی‌شناسم جوانی را در عرب که برای قومش آورده باشد چیزی بهتر از آنچه من آورده‌ام. من برای شما خیر دنیا و آخرت را آورده‌ام و خدا به من دستور داده که شما را به آن دعوت کنم، پس کدام از شما مرا در این امر پشتیبانی می‌کند»، علیg که از همه جوانتر بود، گفت: «من ای پیامبرs وزیر تو در این امر خواهم بود»، پس پیامبرs گردن او را گرفت و فرمود: «این برادر من و وصی من و خلیفه‌ی من در بین شماست، پس به او گوش دهید و از او اطاعت کنید»، پس قوم بلند شدند و می‌خندیدند و به ابوطالب می‌گفتند: پیامبر به تو دستور داد به حرف پسرت گوش کنی و از او اطاعت کنی.

3ـ کسانی که این نص را از بین اهل سنت نقل کرده‌اند. 

با همین الفاظ خیلی از حافظان آثار نبوی آن حدیث را وارد کرده‌اند، مثل ابن اسحاق و ابن جریر و ابن ابی حاتم و ابن مردویه و ابی نعیم و بیهقی در سننش و در دلائلش و ثعلبی و طبری در تفسیر سوره شعراء از دو تفسیرشان و در طبری همچنین در جزء دوم از کتابش «تاریخ الامم و الملوک» آن را آورده و برای ما کافی است و بهترین دلیل است.

والسلام




موضوع :


•س: مراجعه 7:

1. طلب بینه و دلیل روشن از کلام خدا و رسول الله صلی الله علیه و آله

2. استدلال به کلام اهل بیت دور است. (ما هنوز آنها را قبول نداریم که شما به آنها استدلال می‌کنید).

3. پس بینه‌ای از کلام خدا و رسولش بیاور که شهادت بدهد به شما بر وجوب تبعیت از ائمه اهل بیت نه غیر آنها و ما را در این جایگاه از کلام غیر خدا و رسول رها کن.

2. احتجاج به کلام اهل بیت دوری است.

زیرا کلام ائمه شما صلاحیت این را ندارد که حجت بر دشمنانشان باشد و احتجاج به آن در آن مسأله همانطور که می‌دانید، دور است.

 

ج: مراجعه 8:

1. غفلت نسبت به آنچه ما بدان اشاره کردیم.

2. اشتباه در لزوم دور

3. حدیث ثقلین

4. تواتر

5. گمراهی کسی که به عترت تمسک نکند.

6. تمثیل ایشان به سفینه نوح و باب ریزش گناهان و اینکه ایشان امان از اختلاف در دین هستند.

7. منظور از اهل بیت در اینجا چیست.

8. وجه تشبیه ایشان به سفینه نوح و باب ریزش گناهان.

1. غفلت نسبت به آنچه ما بدان اشاره کردیم.

•ما استدلال آوردن از کلام پیامبر را اهمال نکردیم، بلکه در اول مراجعه‌مان به صورت صریح بدان اشاره کردیم. که به وجوب تبعیت اهل بیت نه غیر آنها اشاره می‌کند، همان جایی که گفتیم: پیامبر آنها را با کتاب محکم قرین کرده و آنها را اسوه‌ی اولی الالباب و کشتی نجات و امان امت و باب آمرزش گناهان قرار داده و اشاره کردیم به حدیث مأثور با این مضامین از سنن صحیح و متون صریح. و گفتیم: شما از کسانی هستید که وقتی با کنایه با شما صحبت می‌شود، نیازی به صراحت سخن گفتن ندارد و با اشاره نیازی به توضیح ندارید.

2. در لزوم دور اشتباه می‌کنید.

•کلام ائمه ما بنابراین حکم همان چیزی که ما بدان اشاره کردیم، صلاحیت دارد که حجت بر دشمنانشان باشد و احتجاج به کلام اهل بیت در این مسأله همان طوری که می‌دانید، دوری نمی‌شود.

3. حدیث ثقلین

•تقدیم به تو بیان آنچه که از کلام پیامبرsبه آن اشاره کردیم، زمانیکه فرا خواند جاهلین را و فریاد زد در بین غافلین و فرمود: ای مردم من در بین شما چیز را به جا گذاشتم که اگر بدان عمل کنید، و آن را بگیرید، هرگز گمراه نمی‌شوید که آنها کتاب خدا، عترت من و اهل بیت هستند.

 

•و وقتی که پیامبر از حجة الوداع برگشت، و در غدیر خم فرود آمد، دستور داد سایه‌بان بزنند، پس سایه‌بان زدند و فرمود: گویا من فرا خوانده شدم پس اجابت کردم. من در بین شما ثقلین را بجا گذاشتم که یکی از آنها از دیگری بزرگتر است؛ کتاب خدا و عترت، پس نگاه کنید که در بین آنها چگونه برای من جانشینی می‌کنید. چرا که آن دو هرگز از هم جدا نمی‌شوند تا وقتی که بر حوض بر من وارد شوند. سپس فرمود: خدای عزوجل مولای من است و من مولای هر مؤمنی هستم؛ بعد دست امام علی را گرفت و فرمود: هر کس که من مولای هستم، پس این علی مولای اوست، خدایا دوست بدار هر کس که او را دوست بدارد و دشمن بدار هر کس که او را دشمن بدارد. حدیث طولانی است...
•از عبدالله بن حَنطَب روایت شده که: پیامبرsدر جحفه ما را مورد خطاب قرار داد و فرمود:‌ آیا من نسبت به شما از خودتان اولی نیستم؟ گفتند: چرا ای پیامبر؟ فرمود: پس من در مورد دو چیز از شما درخواست دارم! قرآن و عترتم.

4. تواتر حدیث ثقلین

•حدیثهای صحیحی که حکم می‌کنند به وجوب تمسک به ثقلین متواتر هستند و طرق آنها از بیست و چند صحابی هست که دست به دست هم می‌دهند (متضافر: پشت هم را محکم می‌کنند). پیامبرsآن را آشکار کرده در چندین موقف (مواضع متعدد)، یکبار در روز غدیر خم، همان طوری که شنیدی و یکبار در روز عرفه در حجة الوداع، یکبار بعد از بازگشتش از طائف، یکبار بر منبرش در مدینه، و بار دیگر در حجره‌ی مبارکش در هنگام بیماریش و در حالیکه حجره پر از اصحاب پیامبر بود در زمانیکه فرمود: ای مردم! نزدیک است من به سرعت قبض روح شوم و برده شوم، پس به شما قولی را تقدیم می‌کنم تا عذری نزد شما نداشته باشم. آگاه باشید که من بجا می‌گذارم نزد شما کتاب پروردگارم را ـ عزوجل ـ و عترتم (اهل بیتم) را، سپس دست علی را گرفت و بالا برد و فرمود: این علی با قرآن است و قرآن با علی است، از هم جدا نمی‌شوند تا وقتی که بر سر حوض بر من وارد شوند. تا آخر حدیث.
•و جماعتی از بزرگان (افراد شناخته شده) جمهور، این مطلب را به رسمیت می‌شناسند، به طوری که ابن حجر بعد از اینکه حدیث ثقلین را وارد می‌کند، گفته: سپس بدان که برای حدیث تمسک به آن دو (قرآن و عترت) طرق زیادی هست که از بیست و چند صحابی نقل شده.
•برای این حدیث طرق گسترده‌ای (به صورت مختلف) در شبههیازدهم نقل کرده (مبسوط بیان کرده). در بعضی از این طرق آمده که پیامبرsاین سخن را در حجة الوداع در عرفات فرمود، در دیگری آمده که در مدینه هنگام بیماری فرمود، در حالیکه حجره پر از اصحابش بود، در حدیث دیگر آمده که این را در غدیر خم فرمود، در حدیثی دیگری آمده که موقعی فرمود که پس از بازگشت از طائف ایستاده بود و خطبه می‌خواند و اینها با هم منافاتی ندارد، زیرا مانعی نیست از اینکه پیامبر این حدیث را بر ایشان تکرار کرده باشد در این مواضع و مواضع دیگری به دلیل اهمیتی که قائل بود به شأن کتاب عزیز و عترت طاهره تا آخر کلام ابن حجر.
•و کافی است برای ائمه عترت طاهره که نزد خدا و رسولش به منزله‌ی کتاب باشند، کتابی که باطل از مقابل و از پشت سر داخل نمی‌شود و این مطلب به عنوان حجت کافی است برای اینکه گردنها را به خضوع در بیاورد (گردنها را در مقابل خود خم کند) مقابل خودش که به مذهب آنها (اهل بیت) متعبد شوند، چرا که مسلمان راضی نمی‌شود به بدلی نسبت به کتاب خدا، پس چطور راضی شود به اینکه از اعدال (هم‌سنگها) کتاب خدا ( اهل بیت) کس دیگری بخواهد جایگزینش شود، پس چگونه بجوید از هم‌سنگهای کتاب خدا جایگزینی؟

5. ضلالت کسی که به عترت متمسک نشود.

•با توجه به اینکه مفهوم قول پیامبرsکه می‌فرماید: من بین شما چیزی را به جا می‌گذارم که اگر بدان متمسک شوید، هرگز گمراه نمی‌شوید، کتاب خدا و عترتم، مفهوم آن (در عبارت منطوق اصولی: اگر به آن متسمک شوید، گمراه نمی‌شوید؛ این است که اگر بدان متمسک نشوید، گمراه می‌شوید.) مفهوم این عبارت گمراهی کسی است که به این دو متمسک نشود؛ یعنی به هر دو همزمان متمسک نشود، همانطور که مخفی نیست. و تأیید می‌کند این حرف را این قول پیامبر در حدیث ثقلین نزد طبرانی که می‌گوید: پس بر آن دو (کتاب و عترت) مقدم نشوید که هلاک می‌شوید و نسبت به آنها کوتاهی نکنید که هلاک می‌شوید و به آنها چیزی یاد ندهید، چون آنها از شما عالمتر هستند.
•این سخن دلیل بر این است که کسی که از طرف آنها برای مراتب بالا و وظائف دینی شایستگی پیدا کند، مقدم بر دیگران است، تا آخر کلام ابن حجر.

 

6. تمثیل اهل بیت به کشتی نوح و باب حطة (آمرزش) و اینکه ایشان امان از اختلاف در دین هستند.

•یکی از چیزهایی که باعث می‌شود ما نسبت به اهل بیت گردن بنهیم و مؤمن را مضطر می‌کند به اینکه از هر چیزی جدا شود در راه دین و به آنها رو بکند، قول پیامبر است که به آنها می‌فرماید: آگاه باشید که مثل اهل بیت من در بین شما مثل سفینه‌ی نوح است، هر کس که سوارش شود، نجات پیدا می‌کند و هر کس که از آنها تخلف پیدا کند، غرق می‌شود. و اینکه فرمود: مثل اهل بیت من مثل باب حطه‌ی بنی اسرائیل است که هر کس بدان وارد شود، بخشیده می‌شود. و اینکه فرمود:‌ ستارگان امان اهل زمین نسبت به غرق هستند، و اهل بیت من امان امتم نسبت به اختلاف در دین هستند. پس هر وقت که قبیله‌ای از عرب با آنها مخالفت کرد ـ یعنی در احکام خداوند دچار اختلاف شدند و به حزب ابلیس تبدیل شدند.ـ  این نهایت آن چیزی است که در وسع می‌گنجد از الزام امت به تبعیت آنها و ردّ امت از مخالفت با آنها و من در زبانهای بشری چیزی که بیشتر از این حدیث بر این مطلب دلالت بکند فکر نکنم که یافت شود.

 

7. در اینجا مراد از اهل بیت چیست؟

•منظور از اهل بیت در اینجا مجموع اهل بیت می باشد از حیث المجموع به اعتبار اینکه ائمههستند. و منظور تمام اهل خانه به صورت استغراق نیست که همه‌ی افراد را به صورت فرد فرد شامل شود. به خاطر اینکه این منزلتی که در این حدیث برای اهل بیت قائل شده، فقط به خاطر این است که ایشان حجت خدا هستند و (فقط این افراد) به صورت خاص به قیام به امر خدا می‌پردازند به حکم عقل و نقل.  عده‌ای از بزرگان اهل سنت نیز به این قضیه اعتراف کرده‌اند، مثلا در صواعق المحرقه ابن حجر آمده که بعضی از آنها (اهل سنت) می‌گویند: ممکن است مراد از اهل بیتی که امان هستند، علمای آنها باشند، بخاطر اینکه علما هستند که مثل ستاره‌ها مردم به واسطه‌ی آنها هدایت می‌شوند. و علما هستند که اگر از بین بروند، بر اهل زمین آیاتی می‌آید که وعید آن به آنها داده شده بود. (عذاب بر آنها نازل می‌شود) و این عذاب هنگام مهدی است، از آنجایی که در احادیث آمده است که عیسی پشت او نماز می‌ خواند و دجال در زمان او کشته می‌شود و بعد از این پشت سر هم آیات (عذاب) را تا آخر کلامش می‌آورد.
•و در جای دیگر می‌گوید: به پیامبر گفته شد که بعد از اهل بیت بقای مردم چگونه است؟ پیامبر فرمود: مثل بقای الاغ بعد از اینکه کمرش (ستون فقراتش) بشکند.

 

8. وجه تشبیه ایشان به کشتی نوح و باب حطة

•و می‌دانی که مراد از تشبیه ایشان به کشتی نوح این است که هر کس به ایشان در دین پناه ببرد و فروع و اصول دین را از ائمه‌ی مبارکش بگیرد، از عذاب آتش نجات پیدا می‌کند و هر کس که از آنها تخلف و سرپیچی کند، مثل کسی است که در روز طوفانی به کوه پناه می‌برد تا کوه او را از امر خدا نجات دهد (همچون پسر نوح)،فرقش این است کسی که در روز طوفانی به کوه پناه برده در آب غرق می‌شود. و کسی که از ائمه تخلف می‌کند در جهنم غرق می‌شود العیاذ بالله.
•وجه تشبیه ایشان به باب حطة این است که خدا این باب را یکی از مظاهر تواضع نسبت به جلال خود خدا و خضوع نسبت به حکمهای خدا قرار داده، به همین دلیل این باب سببی برای مغفرت است و خداوند قرار داده اطاعت و تسلیم این امت نسبت به اهل بیت پیامبرش را و تبعیت از آنها را مظهری از مظاهر تواضع نسبت به جلال خدا.
•این وجه شبه است و ابن حجر سعی کرده که این وجه شبه را بیان کند، زمانی که گفته: بعد از اینکه وارد می‌کنم این احادیث را و سایر احادیث مثل اینها را و وجه تشبیه ایشان به کشتی این است که کسی که آنها را دوست داشته باشد و بزرگ بدارد (احترام بگذارد) به خاطر شکر نعمت حضور آنها به هدایت علمای آنها اقتدا بکند از ظلمت مخالفت کردن با آنها نجات پیدا می‌کند و هر کسی که از این امر تخلف پیدا کند، در دریای کفر نعمت غرق می‌شود و در بیابانهایطغیان هلاک می‌شود. تا جایی که می‌گوید: باب حطة ـ یعنی وجه تشبیه آنها به باب حطة ـ این است که خدا قرار داده وارد شدن به این بابی را که باب اریحاء یا بیت المقدس است، ورود به این باب را با تواضع و استغفار سببی برای بخشیده شدن قرار داده و برای این امت مودت اهل بیت را سبب مغفرت قرار داده ، (برای بنی اسرائیل ورود به آن باب را با تواضع سبب مغفرت قرار داده بود و برای امت پیامبر مودت اهل بیت را).
•و احادیث صحیح در وجوب تبعیت کردن از آنها متواتراست به خصوص از احادیثی که از طریق عترت طاهره وارد شده و اگر از ایجاد ملال و خستگی نمی‌ترسیدیم، در بیان تمام آنها استقصاء (آوردن تمام موارد) افسار قلم را آزاد می‌کردیم (همه‌ی آنها را می‌آوردیم). ولی همان‌هایی را که ذکر کردیم، برای منظوری که داشتیم کفایت می‌کند.


موضوع :


<      1   2      
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز