اصل سیاق و بررسی آن در تفسیر موضوعی
•معنای سیاق و اهمیت آن
•سیاق در لغت: راندن، اسلوب، روش، طریقه، فن تحریر محاسبات به روش قدیم، مهر و کابین و در پى هم آمدن
•«سیاق کلام» در پى هم آمدن سخن و طرز جملهبندى آن
•غالب دانشمندان علوم فقه، اصول و تفسیر، از سیاق بسیار یاد کردهاند و بدان استناد کردهاند ولى تعریف دقیق اصطلاحى آن را ارائه نکردهاند.
•تعریف شهید سید محمد باقر صدر:
•«سیاق هرگونه دلیلى است که به الفاظ و عباراتى پیوند خورده است که خواهان فهم آنها هستیم، اعم از الفاظ یا قرینه حالی».
•الفاظ: کلمههای دیگری که یک سخن به هم پیوسته را تشکیل مىدهند.
•قرینه حالی: شرایطى که سخن در آن احوال مطرح شده است و در فهم موضوع مورد بحث روشنگرى دارد». (دروس فى علم الاصول، ص 103)
•این تعریف گسترده و شامل تمام قرائن پیوسته مىشود، در حالیکه دانشمندان آن را بدین گستردگی به کار نبردهاند.
•کاربرد سیاق نزد علما: غالبا به صورت قرینه پیوسته لفظى است.
•سیاق در تفسیر: سیاق ساختارى کلى در مجموعهاى از کلمات، جملات یا آیات است که بر معناى آنها اثر مىگذارد.
•کلمات و جملات پیرامون عبارت مورد نظر «قرائن لفظی متصل» میباشند.
•این سیاق به قرآن اختصاص ندارد و در عبارات دیگر نیز وجود دارد.
•مثال: «اذهب الى البحر» + «و استمع حدیثه باهتمام»: همراه با هم یک معنا میدهند و تنهایی معنای دیگر.
.1جمله اول همراه با جمله دوم = «به نزد مرد دانشمند برو».
.2جمله اول تنها باشد = «به سوى دریا برو».
1. «شیر بخر» و «آن را بجوشان».
2. «شیر بخر» و «آن را نصب کن».
3. «شیر بخر» و «او را در قفس بگذار».
الف) اهمیت نقش سیاق از دیدگاه دانشمندان
•قرینه بودن سیاق از اصول عقلایی گفتگو در تمامی زبانها است.
•دانشمندان اسلامی در فهم متون دینی و مفسران در فهم آیات از اصل سیاق استفاده میکنند.
•گاه سیاق به تنهایى معناى واژه، جمله یا آیه را مشخص نمیکند، بلکه یک مطلب قطعى از جای دیگر مؤثر واقع مىشود؛ (به عنوان قرینه).
•مثال: « إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ» ( بقره، 6).
سیاق کلمات یا تناسب حکم (سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ) ( بقره، 6).
§ موضوع (الَّذِینَ کَفَرُوا) به ضمیمه اصل مسلّم «امکان هدایت و ایمان آوردن کافران».
§دلالت:«الَّذِینَ کَفَرُوا» مطلق کافران نیست، بلکه مراد دستهاى خاص از آنهاست که در اثر لجاجت و عناد، امکان هدایت در مورد آنان منتفى است.
§ وگرنه سیاق کلمات و تناسب حکم و موضوع، منافاتى با مطلق بودن « الَّذِینَ کَفَرُوا» ندارد.
ب) ملاک قرینه بودن سیاق
•توجه به ارادهی گویندهی سخن
•گویندهی عاقل و آشنا با قواعد محاوره از کلماتی استفاده میکند که با یکدیگر متناسب باشند.
•سیاق قرینهای برای فهم واژگان است که نادیده گرفتن آن موجب خدشهدار شدن تناسب کلام میگردد.
•مثال: «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ (رحمان، 60)؛ آیا پاداش نیکى، جز نیکى است»
•نمىتوان گفت به قرینه آیات قبل (وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ ...): رحمان، 48- 58؛
•مراد از احسان اوّل (هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ): ترس از مقام پروردگار
• مراد از احسان دوّم (إِلَّا الْإِحْسانُ) : دو بهشت با نعمتهاى گوناگون آن است؛
•زیرا مطلق بودن دو احسان نیز با سیاق تناسب دارد، وجهى براى تخصیص آن به احسانهاى خاص نیست
•گاه یکى از دو معناى کلمه با سیاق تناسب بیشترى دارد.
•هر چه تناسب بیشتر باشد، دلالت آیه بر آن روشنتر خواهد بود.
•اگر شدت تناسب به حدى باشد که آیه در آن معنا ظاهر و در معناى دیگر غیر ظاهر شود، در صورتى که دلیل دیگرى بر تعیین معناى غیر ظاهر نباشد، معنای ظاهر بر اساس سیاق مقدم است.
•دلیل معتبرى عقلى یا نقلى به دلیل مخالفت با سیاق نادیده گرفته نمی شود، بلکه معنایی قطعی میشود که در عین تناسب با سیاق ظهور کمتری دارد.
(رجبی، محمود؛ روش تفسیر قرآن، ص 91ـ 95).
2. انواع سیاق
•در پی هم آمدن کلمات، جملات در جمله و آیات و سورهها در قرآن موجب پدید آمدن انواع سیاق میگردد.
الف) سیاق کلمات
•در پى هم آمدن کلمهها در یک جمله، سیاق کلمات را به وجود میآورد. شامل مبتدا و خبر، فعل و فاعل، فعل و نایب فاعل، فعل و مفعول و معطوف و معطوف علیه است.
•«مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ»: «دین» در اثر سیاق اضافه شدن «مالک» به «یوم» و «یوم» به «دین» به وجود آمده، در معناى «جزا» ظهور پیدا کرده است.
ب) سیاق جمله ها
•یک جمله از قرآن کریم، براى جملهاى دیگر در همان آیه قرینه شده، در تعیین مقصود از جمله دیگر تأثیر گذارد.
•قیل: مراد خداوند از آیه کریمه «تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ» آل عمران/26 ملک و دارایى بهشت است.
«قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ»
•ردّ سید رضى: این قول نزد من ناپسند است، چون سیاق این آیه و آیهی پس از آن [سیاق جملهها] دلالت مىکند این ملکى که خدا [به هرکس بخواهد] مىدهد و [از هرکس بخواهد] مىستاند، تنها در دنیاست، نه در آخرت؛ آیا به سخن خداى متعال «وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ ...» به دنبال این جمله [تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ] نمىنگرى؟ اینها همه از حالات دنیاست و هیچ ارتباطى به امر آخرت ندارند.
ج) سیاق آیات و سورهها
•درپى هم آمدن آیات سبب پیدایش سیاق مىشود که «سیاق آیات» نامیده مىشود.
•به دنبال هم آمدن سورهها سیاق مىسازد که به آن «سیاق سورهها» گفته مىشود.
•آیات قرآن، از نظر بلندى و کوتاهى بسیار مختلف است.
•«آیه دیْن: بقره، 282» بیش از 20 جمله و آیه «مُدْهامَّتانِ؛ «رحمان/64» دو باغ سرسبز سیاهگون» تنها یک کلمه و جزئى از یک جمله است.
•آیات کمتر از یک جمله، با کلمات قبل یا بعد، یک جمله را تشکیل میدهند. (سیاق کلمه)
•قرینه بودن سیاق اینگونه آیات معتبر است.
• آیاتی که یک جمله یا بیش از یک جملهاند سیاق آنها در حکم سیاق جملههاست.
3. شرائط تحقق سیاق
•دو شرط تحقق سیاق آیات و جملات:
الف) ارتباط صدورى یا پیوستگى در نزول؛ ب) ارتباط موضوعى.
الف) ارتباط صدورى یا پیوستگى در نزول
•سیاق در صورتى واقعیت دارد که جملهها با همان پیوستگى از گوینده صادر شده باشند.
•زیرا ملاک قرینه بودن سیاق، صادر نشدن الفاظ با معانى نامتناسب از گویندهاى دانا و حکیم است.
•در صدور از متکلم دارای اقتران و «ارتباط صدورى» باشند.
•در صورت نامعلوم بودن ارتباط صدوری، سیاق در جملات وجود ندارد تا به عنوان قرینه متصل به آناستناد کنیم.
ب) ارتباط موضوعى
•جملهها با هم ارتباط موضوعى و مفهومى داشته پیرامون یک موضوع یا مطلب صادر شده باشند.
•اگر جملات درباره چند موضوع صادر شده باشند، بىارتباط بودن و تناسب محتوایى نداشتن آن جملهها با هم امر نامعقولى نیست.
•ملاک قرینه بودن سیاق: معقول نیست که گوینده دانا در یک مجلس، جملههای بیارتباط و نامتناسب بگوید.
•(معقول نبودن صدور جملههاى بىارتباط و نامتناسب از گوینده دانا در مجلس واحد است).
§جملات در مورد یک موضع باشند.
§جملات معترضه، دخالتی در سیاق ندارند؛ زیرا بین جملههاى معترضه و دیگر جملهها ارتباط موضوعى وجود ندارد.
•مثال: «لا تُحَرِّکْ بِهِ لِسانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ* إِنَّ عَلَیْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ* فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ* ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا بَیانَهُ» قیامت/ 16ـ 19
§درباره قرآن کریم و دستور ویژهاى به پیامبر n هنگام نزول آن
§با این جملات معترضه نمیتوان از ظاهر آیات قبل و بعد (در مورد قیامت) دست برداشت.
§نمیتوان این آیات را بر معناى متناسب با آیات قبل و بعد حمل کرد.
4. راههاى شناخت سیاق
•پیوستگی در نزول آیات غالبا آشکار است.
•گاه باید از نوع بیان، آهنگ و هدف سخن قرآن و روایات به سیاق پی برد.
•مثال: نوع بیان و آهنگ سخن و هدف گفتار در آیه تطهیر با آیات پیش و پس آن متفاوت است.
•«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ زِینَتَها فَتَعالَیْنَ أُمَتِّعْکُنَّ وَ أُسَرِّحْکُنَّ سَراحاً جَمِیلاً (28) وَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِناتِ مِنْکُنَّ أَجْراً عَظِیماً (29) یا نِساءَ النَّبِیِّ مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ یُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَیْنِ وَ کانَ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیراً وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولى وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتِینَ الزَّکاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرا (33)، وَ اذْکُرْنَ ما یُتْلى فِی بُیُوتِکُنَّ مِنْ آیاتِ اللَّهِ وَ الْحِکْمَةِ إِنَّ اللَّهَ کانَ لَطِیفاً خَبِیرا: احزاب، 28ـ 34»
•ضمایر مذکر و لحن تکریم آن، با ضمایر مؤنث و لحن تهدید و تشویق و تکلیف قبل و بعد از این فراز متفاوت است.
•نتیجه: عدم ارتباط موضوعى: روایات آیه تطهیر را ویژه پیامبر اسلامn و حضرت على، فاطمه، حسن و حسینD میداند.
•الف) سیاق مشکوک
•هر گاه پیوستگى در نزول و ارتباط موضوعى آیات کریمه معلوم باشد سیاق معتبر محقق است.
•هر گاه استقلال در نزول، یا معترضه بودن جمله، آیه یا آیاتى از قرآن کریم:
•آشکار باشد.
•یا به دلایل معتبرى اثبات شود نباید به سیاق تمسک کرد.
•1. هرگاه پیوستگى در نزول یا ارتباط موضوعى آیات محتمل باشد.
•2. وجود یا عدم آن از راههاى یادشده آشکار نگردد. «اصالة السیاق» راه حل است.
ب) اصالت سیاق
•«اصالت سیاق»، قاعده کلى در ترتیب آیهها، ارتباط جملات و آیهها با یکدیگر و قرینه بودن هریک براى دیگرى است.
•تردید در ارتباط جملهها و آیه اصل بر ارتباط و وجود سیاق
(برخی: مشکوک بودن سیاق جملهها و آیهها برای سیاق نیاز به دلیل قطعی داریم.)
•دلیل خاصى بر نفى سیاق اصل عدم ارتباط آیات با یکدیگر به لحاظ سیاق
فواید تفسیر موضوعى
1. به دست آوردن نظر نهایى قرآن در یک موضوع.
2. پاسخگویى به نیازها و پرسشهاى جدید بشر با استفاده از آیات قرآن.
3. رفع ابهامها و روشن شدن آیات متشابه.
4. آگاهى از شرایط، علل و نتایج موضوعات و مسایل مختلفى که در قرآن مطرح است.
5. به دست آوردن اسرار و پیامهاى تازهى قرآن از طریق انضمام آیات به یک دیگر.
6. به دست آوردن یک تفسیر جامع دربارهى موضوعاتى مانند توحید، خداشناسى، معاد و ...
موضوع :