تعریف تفسیر موضوعی
1. استناد تفسیر موضوعی به آیات
1 ـ بیان معارف مربوط به یک موضوع از لابه لای آیات موجود در یک یا چند سوره. (مباحث فی التفسیر الموضوعی، ص16)
2- تفسیر موضوعی آن است که آیات مرتبط به هر موضوعی که در قرآن پراکندهاند گردآوری و یکجا بررسی شوند تا نظر قرآن درباره آن موضوع و ابعاد آن به دست آید. (منشور جاوید، ج1، ص23؛ پیام قرآن، ج1، ص21).
3 ـ تفسیر موضوعی کوششی بشری است در فهم روشمند پاسخی از قرآن در سایه گردآوری ـ مبتنی بر تئوری ـ آیات، به مسائل و موضوعات زنده عملی و نظری ـ برخاسته از معارف بشری و احوال حیات جمعی ـ که انتظار میرود قرآن سخن حقی در آن باره داشته باشد. (سید محمد باقر صدر، المدرسة القرآنیه، ص35 - 36؛ قرآن شناخت، ش 4، ص113، «تفسیر موضوعی قرآن از منظر استاد مصباح».
2. ب) استناد تفسیر موضوعی به مفسر
شهید صدر تفسیر موضوعی را شامل هر دو نگاه و برداشت از موضوع میداند. (المدرسة القرآنیه، ص29 - 32، 35 – 36)
برداشتهای مختلفی از تفسیر موضوعی شده است.
2. هریک از تعاریف در روش تفسیر موضوعی اثرگذار بوده، به ایجاد روشهای مختلف در تفسیر موضوعی میانجامد.
3. مطابق تعریف اول تفسیر موضوعی پیشینه کهنتری دارد؛ اما مطابق تعریف دوم پیشینه تفسیر موضوعی ریشه در دوران معاصر دارد و کمتر میتوان اثری را به عنوان تفسیر موضوعی در گذشته نشان داد.
تفسیر ترتیبی
تفسیر موضوعی یا توحیدی یا تقطیعی
(رضایی اصفهانی، محمد علی؛ درسنامه روشها و گرایش هاى تفسیرى قرآن، ص483ـ 484).
سه معنای تفسیر موضوعی در نظر شهید محمد باقر حکیم صدر
1. «موضوعى بودن» در مقابل «شخصى بودن» و «گرایشى بودن» تحقیق.
«موضوعى بودن» عبارت است از امانت و استقامت در تحقیق، و تمسّک به شیوههاى علمى مبتنى بر حقایق واقعى در عالم واقع، بدون آن که محقّق تحت تأثیر احساسات و نظرات شخصى باشد، یا در حکمهایى که در روز تحقیق صادر مىکند، یا نتایجى که در پایان تحقیق به آنها مىرسد، گرایش به سوى خاصى داشته باشد.
«موضوعى» بودن در هر دو روش «تجزیهاى= ترتیبی» و «موضوعى» مفروض است، و به هیچ یک از این دو روش اختصاص ندارد.
2. «موضوعى بودن»:
ویژگی تفسیر موضوعی در معنای سوم (موضوعی بودن صرف انتساب به موضوع)
1. تفسیر موضوعی تنها به موضوعات مطرح شده در قرآن توجه نموده و به تبیین و دستهبندى آن پرداخته است.
2. تنها به مسائل دینی (معارف و احکام) و مسائل اجتماعی ، سیاسى و اخلاقى (نظری و عملی) پرداخته است و به ابعاد دیگر از جمله جنبه لفظی نپرداخته است.
3. تنها در رساندن پیامهاى قرآن کوشیده و به جنبههاى فنى آن چندان کارى نداشته است؛ مگر تا اندازهاى که به موضوع بحث مربوط بوده است.
اى ابن مسعود، احمق کسى است که طالب دنیاى زودگذر باشد (بحار الانوار، 74/ 94.).
1. «أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ ...(حدید/ 20): بدانید زندگى دنیا بازى، سرگرمى، زینت، وسیله تفاخر و برترى جویى در اموال و اولاد است ...»
2. «وَ لَوْ لا أَنْ یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ یَکْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَیْها یَظْهَرُونَ. وَ لِبُیُوتِهِمْ أَبْواباً وَ سُرُراً عَلَیْها یَتَّکِؤُنَ (زخرف/ 33 و 34):
اگر بهرهمندى کفار از مواهب مادى سبب نمىشد که همه مردم امت گمراه شوند، ما براى کسانى که کافر مىشدند خانههایى قرار مىدادیم با سقفهایى از نقره و نردبانهایى که از آن بالا روند، و براى خانههاى آنها درها و تختهایى زیبا و نقرهفام قرار مىدادیم که بر آن تکیه زنند.»
3. «مَنْ کانَ یُرِیدُ الْعاجِلَةَ عَجَّلْنا لَهُ فِیها ما نَشاءُ لِمَنْ نُرِیدُ ثُمَّ جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلاها مَذْمُوماً مَدْحُوراً (اسراء/ 18):
کسى که زندگى زودگذر دنیاى مادى را مىطلبد، مقدارى از آن را که اراده کنیم به او مىدهیم، سپس دوزخ را براى او قرار خواهیم داد که در حالى که مذموم و رانده درگاه خداست در آتش سوزان پیوسته بسوزد.»
ـ پند رسول خدا صلی الله علیه و آله پیرامون «سخن گفتن بدون علم و آگاهى»:
رسولخدا فرمودند: «اى ابن مسعود بدون آگاهى درباره چیزى سخن مگوى و تا نشنوى و نبینى حرف مزن».
استشهاد به آیات
«تفسیر موضوعى» به معناى فراهم آوردن آیات هم مضمون و دسته بندى آن آیات و بررسى پیرامون آن، پیشینه کهنى دارد.
1. «آیات احکام» یا «احکام القرآن»: در قرن دوّم هجرى
گردآوری آیات فقهی و دستهبندی آنها و بحث و بررسی آنها
2. مجموعه آثار پیرامون شأن نزول، ناسخ و منسوخ، قرائتها و ...
3. کتب پیرامون «آیات الولایة»: ما نزل من القرآن فى على( ع)، تفسیر الحبرى؛ حسین بن حکم بن مسلم حبرى کوفى( م 268)، ...
«شاید بتوان گفت مرحوم علامه مجلسى، نخستین کسى است که به این شیوه از تفسیر به طور اجمال توجه داشته است وى در کتاب «بحار الانوار» در آغاز هر بابى و موضوعى، آیات مربوطه به موضوع را گرد آورده و به تفسیر اجمالى آنها پرداخته است و همین گام کوتاه، گامى بزرگ در پیشرفت فن تفسیر بود ولى متأسفانه این موضوع پس از او تعقیب نگردید.» «منشور جاوید قرآن، ص 24»
1. گردآورى موضوعى آیات و تفسیر موضوعى قرآن جدا از هماند.
2. مباحث قرآنى مستقل با روش موضوعى در برخى آثار تفسیری معاصر دیده میشود.
3. بحث در شناخت تفسیر موضوعى، بسیار کم سابقهتر از پرداختن موضوعى به قرآن است.
4. تفسیر موضوعى روند تکاملى دارد و به تدریج کامل میشود.
توضیحات:
1. گردآورى موضوعى آیات و تفسیر موضوعى قرآن جدا از هماند.
الف) گردآوری: دستهبندی آیات بر اساس معیارهای خاص را نمیتوان تفسیر موضوعی نامید، زیرا مقام «داورى» در آنها لحاظ نشده است. (این گردآوری تفسیر موضوعى محسوب نمیشود).
مانند:
2. مباحث قرآنى مستقل با روش موضوعى در برخى آثار تفسیری معاصر دیده میشود.
4. تفسیر موضوعى روند تکاملى دارد و به تدریج کامل میشود.
موضوع :