یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثِیراً وَ نِساءً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً (1)
•تفسیر المیزان
•سوره نساء: مدنی (مضامین آیاتش شهادت مىدهد بر اینکه این سوره در مدینه و بعد از هجرت نازل شده، ظاهراً یکباره نازل نشده ولی بیارتباط به یکدیگر نیستند.)
•تعداد آیات: 176
•آیات اول در مقام بیان احکام زناشویى:
•چند همسری
•با چه کسانى نمىتوان ازدواج کرد؟
•بیان احکام مختلف: از قبیلارث، نماز، جهاد، شهادات، تجارت و غیره، مختصرى از اهل کتاب
•این آیه و چند آیه بیانگر حال یتیمان و زنان به منزله زمینه چینى براى مسائل ارث و محارم است.
•" یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ ...":
•دعوت مردم به تقوا و پروا داشتن از پروردگار خویش
•در اصل انسانیت و در حقیقت بشریت با هم متحدند و در این حقیقت بین زن و مرد، صغیر و کبیر، عاجز و نیرومند فرقى نیست. تا مردم به متفاوت نبودن با یکدیگر پی برده به یکدیگر ظلم نکنند، و از اجتماع جهت تکامل سعادت استفاده نمایند.
•نکات: خطاب را متوجه ناس (همه مردم) کرد و نه به خصوص مؤمنین،
•فرمان«اتقوا» را مقید به قید«ربکم» کرد و نفرمود: «اتقوا اللَّه: از خداپروا کنید»، بلکه فرمود: «اتَّقُوا رَبَّکُمُ: از پروردگارخود پروا کنید»، زیرا «الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَة» شامل همه انسانها (نه فقط مؤمنین) می شود، که از آثار «ربوبیت» است نه «الوهیت».
•«الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ: خدایى که شما را از یک نفس آفرید».
•نفس در لغت: عین هر چیز است. «جاءنی فلان نفسه: فلانى خودش نزد من آمد» یعنی عین او آمد.
•منشا دو کلمه" نفس" و" عین" متعین در معناى" چیزى که بوسیله آن شىء شىء مىشود" مختلف است.
•نفس چیزى است که انسان بواسطه آن انسان است. مجموع روح و جسم در دنیا و روح به تنهایى در زندگى برزخ
•مراد از نفس واحده و زوج او:
•ظاهر سیاق: «نَفْسٍ واحِدَةٍ» آدم علیه السلام، «زوجها» حوا باشد.
•ایندو پدر و مادر نسل انسان هستند و همه افراد نوع انسان به این دو تن منتهى مىشوند:
•«خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ، ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها». زمر:6
•«یا بَنِی آدَمَ لا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ». اعراف: 27
•«لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ لَأَحْتَنِکَنَّ ذُرِّیَّتَهُ إِلَّا قَلِیلًا». اسراء: 62، حکایت گفتار ابلیس.
•نظر برخی مفسران: مراد از «نفس واحده» و «زوجها» مطلق ذکور و اناث نسل بشر = تمام پدرها و مادرها
•: «هر یک نفر از شما نوع بشر، از یک پدر و مادر (از دو فرد بشر) خلق شدهاید، بدون اینکه میان شما فرقى باشد.»
•هم معنا با :«یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ». حجرات:13
•وجه نادرستى: مفسر از تفاوت بین دو آیه، سوره حجرات و سوره نسا غفلت کرده است.
•آیه سوره حجرات: افراد انسان از نظر «حقیقت انسانیت» یکسانند، و هر یک آنان از پدرى و مادرى از جنس بشر متولد شدهاند، پس دیگر جا ندارد یکى بر دیگرى تکبر ورزد و خود را از دیگران بهتر بشمارد، مگر به یک ملاک که آن هم تقوا است.
•آیه سوره نساء: افراد انسان از حیث «حقیقت و جنس» یک واقعیتند و با همه کثرتى که دارند از یک ریشه پراکنده شدهاند، «وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالًا کَثِیراً وَ نِساءً ...». بنابراین:
•1. این معنا با این احتمال که مراد از«نفس واحدة» و«زوجها» تمامى نر و مادههاى بشرى باشد سازگار نیست.
•2. آن معنا با غرض سوره نساء سازگارى ندارد.
• زوج در جمله: «وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها»
•زوج: همسر ، هر دو قرین (نر و ماده)، هر دو چیزى که جفت داشته باشد. هر چیزى که شبیه و نزدیک به دیگرى و یا ضد دیگرى است زوج گفته مىشود. زوجه واژه نامطلوبى است، (یعنى در لغت صحیح به زن نیز زوج گفته مىشود نه زوجه) (مفردات راغب ص 215).
•«من» نشویه: افراد بىشمار در سطح کره زمین از دو نفر منشأ گرفتهاند.
•دلیل: وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً. روم:21
•وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَزْواجِکُمْ بَنِینَ وَ حَفَدَةً. نحل:72
•فاطِرُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ، جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً، وَ مِنَ الْأَنْعامِ أَزْواجاً یَذْرَؤُکُمْ فِیهِ. شورا:11
•«وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالًا کَثِیراً وَ نِساءً»
•«بث»: جدا سازى بوسیله پاشیدن و امثال آن
•شکوه از اندوه را هم«بث» مىگویند، چون شکوه در حقیقت اندوه تراکم یافته در دل را مىپراکند، و به همین جهت است که گاهى کلمه«بث» را در خود اندوه استعمال مىکنند که در این صورت مصدر را در اسم مفعول استعمال کردهاند، چون اندوه مبثوثى است که انسان آن را بالطبع بث داده و منتشر مىکند، در آیه شریفه: «قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَى اللَّهِ» یوسف: 86 در همین معنا استعمال شده، معنایش این است که: «من غم و اندوهم را تنها براى خدا مىپراکنم».
«وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ»
•«تسائل»به خدا این است که مردم با سوگند به خداى تعالى، از یکدیگر چیزى درخواست کنند،
•تسائل به خدا: کنایه است از اینکه خداى سبحان در نظر آنان محترم و عظیم بوده، و او را دوست مىداشتند، چون آدمى به کسى و چیزى سوگند مىدهد که او را عظیم بداند و محبوب بدارد.
•«و الارحام»:
1. بنابر ظاهر عطف بر «الله»: از خدایى که یکدیگر را به احترام او قسم مىدهید بترسید و از ارحام نیز بترسید. (منصوب)
2. برخی: عطف بر محل ضمیر«به» مثل: مررت بزید و عمرا (منصوب)
3. مؤید این احتمال: در قرائت حمزه کلمه «ارحامِ» عطف بر ضمیر متصل مجرور (به)
•علماى نحو این وجه را ضعیف شمرده و گفتهاند: قاعده در مثل جمله «مررت بزید و عمرواً» خواند، زیرا زید مفعول مررت است.
معنای آیه: «از خدایى که شما یکدیگر را به او و به رحم خود سوگند مىدهید (و مىگوئید تو را به خدا و به رحم سوگند مىدهم) بترسید، و پروا کنید».
موضوع :