«وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»: آلعمران/103
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ، حجرات/10 «همانا مؤمنین برادر یکدیگرند». لذا پیامبر اسلامs بین اوس و خزرج، مهاجرین و انصار عقد اخوت بست.
کلمات علماى اهل سنت درباره یزید
1- آلوسى: «هر کس که بگوید: یزید با این عملش معصیت نکرده و لعنش جایز نیست باید در زمره انصار یزید قرار گیرد.» «تفسیر روح المعانى، ج 26، ص 73»
2- ابن خلدون: «غلط کرده ابن العربى مالکى که مىگوید: حسین به شمشیر جدش کشته شد، آن گاه بر فسق یزید ادعاى اجماع مىکند.» «مقدمه ابن خلدون، ص 254»
3- تفتازانى: «رضایت یزید به کشتن حسین و خوشحالى او به آن و اهانت اهل بیت از متواترات معنوى است.» «شرح عقائد نسفیه، ص 181»
4- جاحظ: «جنایاتى که یزید مرتکب آن شد از قبیل: کشتن حسین، به اسارت بردن اهل بیتش، چوب زدن به دندانها و سر مبارک حضرت، ترساندن اهل مدینه، خراب کردن کعبه، همگى دلالت بر قساوت و غلظت و نفاق و خروج از ایمان او دارد. پس او فاسق و ملعون است و هر کس که از دشنام دادن ملعون جلوگیرى کند خودش ملعون است.» «رسائل جاحظ، ص 298»
ناصبى بودن ابن تیمیه
برخى از علماى اهل سنت به ناصبى بودن ابن تیمیه و دشمنى او با شیعه تصریح نمودهاند.
1- ابن حجر عسقلانى
شرح حال ابن تیمیه: «چه بسیار از مبالغهاش در توهین کلام رافضى «علامه حلّى» که منجر به تنقیص و توهین به على شد». «لسان المیزان، ج 6، ص 319 و 320».
«ابن تیمیه در حقّ علىg مىگوید: او در هفده مورد اشتباهاتى با نصّ قرآن داشته است.» . «الدرر الکامنة، ج 1، ص 153».
«مردم درباره ابن تیمیه اختلاف دارند: برخى او را به تجسیم نسبت مىدهند و گروهى نیز او را به کفر و عدهاى به نفاق نسبت دادهاند، به جهت نسبت ناروایى که به علىg مىدهد.» «همان، ص 155»
2- ابن حجر هیثمى
«او (ابن تیمیه) کسى است که خداوند متعال خوار و گمراه و کور و کر و ذلیلش کرد. صاحبان علم به این مطلب تصریح نمودهاند.» «الفتاوى الحدیثیة، ص 114»
برخى از فتاوا و آراء ابن تیمیه
1- تحریم نماز و دعا در کنار قبور اولیا
ابن تیمیه: «نماز خواندن در کنار قبور مشروع نیست. هم چنین قصد مَشاهد کردن به جهت عبادت در کنار آنها از قبیل نماز، اعتکاف، استغاثه، ابتهال و قرائت قرآن، مشروع نیست، بلکه باطل است.» «مجموعة الرسائل و المسائل، ج 1، ص 60»
2- تحریم زیارت قبور
وی شدیداً با زیارت قبر پیامبرs و دیگر اولیاى الهى مقابله مىکند. او در جایی مىگوید: «تمام احادیث زیارت قبر پیامبرs ضعیف؛ بلکه دروغ است.» «التوسل و الوسیله، ص 156»
3- تحریم استغاثه به غیر خدا
ابن تیمیه: «اگر کسى به شخصى که از دنیا رفته بگوید: مرا دریاب، مرا کمک کن، از من شفاعت کن، مرا بر دشمنم پیروز گردان و امثال این درخواستها که تنها خدا بر آن قدرت دارد، از اقسام شرک است.»«الهدیة السنیّة، ص 40»
در جاى دیگر مىگوید: «اگر کسى چنین گوید باید توبه کند و گرنه کشتنش واجب است». «زیارة القبور، ص 17 و 18»
4- تحریم برپایى مراسم
ابن تیمیه درباره برپایى مراسم جشن در اعیاد و ولادتهاى بزرگان دین مىگوید:
«اعیاد، شریعتى از شرایع است که در آن باید از دستورها متابعت نمود، نه آن که بدعت گذارى کرد. این عمل همانند اعمال نصارى است که حوادث حضرت عیسى7 را عید مىگیرند.» «اقتضاء الصراط المستقیم، ص 293 و 295»
5- تحریم قسم به غیر خداوند
ابن تیمیه: «قسم خوردن به غیر خداوند مشروع نیست، بلکه از آن نهى شده است.» «مجموعة الرسائل و المسائل، ج 1، ص 17»
6- نسبت دادن جسمانیت به خدا
ابن تیمیه: «آنچه در قرآن و سنت ثابت شده و اجماع و اتفاقِ پیشینیان بر آن است، حقّ مىباشد. حال اگر از این امر، لازم آید که خداوند متّصف به جسمیت شود اشکالى ندارد، زیرا لازمه حقّ نیز حقّ است.»«الفتاواى، ج 5، ص 192»
ابن بطوطه: «در دمشق شخصى بود از بزرگان فقهاى حنبلى به نام تقى الدین ابن تیمیه، در هر علمى سخن مىگفت، لیکن مشکلى در عقل خود داشت. زمانى که در دمشق بودم، روز جمعهاى بر او وارد شدم در حالى که بر منبر جامع دمشق مردم را موعظه مىکرد، از جمله مطالبى که گفت این بود که: خداوند به آسمان دنیا مىآید همان گونه که من از منبر پایین مىآیم. این را گفت و از منبر پایین آمد.» «رحلة ابن بطوطه، ص95 و الدرر الکامنة، ابن حجر عسقلانى، ج 1، ص 154»
موضوع :