سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برای خروج از مشکلات ناشی از تحریمها در روز عاشورا با امام حسین علیه السلام عهد ببندیم

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ   از عاشورا تا اربعین (چهل روز)

با امام حسین علیه السلام  در روز عاشورا عهد ببندیم و از  سرور شهیدان عالم  برای نجات خود و مردم ایران از ظلم و کفر دشمنان اسلام ، طلب یاری کنیم

( ای امام مظلوم و شهید دست ما را بگیر......)

در روز عاشورا با  امام حسین علیه السلام عهد می بندیم  که در این چهل روز برای رضای خدا و به قصد تجدید عهد با امام حسین علیه السلام یک سری اعمال را روزانه انجام خواهیم داد و از امام برای اجابت (برآورده شدن )حاجات معنوی و خروج از مشکلات ناشی از تحریمها کمک خواهیم خواست انشاالله

و نیز برآورده شدن حاجات شخصی:( زیاد شدن روزی ،زیاد شدن ایمان، زیاد شدن یقین ، درک هرچه بیشتر قرآن، دوری از گناهان ، دادن حقوق صاحب حق.....)

خداوند در سوره ی نحل می فرماید:

وَ لَوْ یُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ ما تَرَکَ عَلَیْها مِنْ دَابَّةٍ

و اگر خداوند مردم را بخاطر ظلمشان مجازات مى‏کرد، جنبنده‏اى را بر پشت زمین باقى نمى‏گذارد؛

وَ لکِنْ یُؤَخِّرُهُمْ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا یَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا یَسْتَقْدِمُونَ

ولى آنها را تا زمان معیّنى به تأخیر مى‏اندازد. و هنگامى که اجلشان فرا رسد، نه ساعتى تأخیر مى‏کنند، و نه ساعتى پیشى مى‏گیرند. «61»نحل

وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ؛

 اگر مردم آبادی‌ها ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند، قطعا درهای برکات را از آسمان و زمین بر ایشان باز می‌کنیم . اعراف 96

کارهایی که تا اربعین هر روز انجام می دهیم انشاالله

 1-دائم الوضو بودن به قصد قربة الی الله (حتی در ایامی که نماز نمی خوانیم) (حتی اگر در بعضی از اوقات امکان وضو گرفتن فراهم نباشد تیمم کنیم)

2-روزی سه بار خدمت امام حسین علیه السلام عرض سلام کنیم ترجیحا ایستاده و رو به قبله و زیر آسمان (اَلسَّلامُ عَلیَکَ یا اَبا عَبدِاللهِ )

3-سعی در کنترل زبان ازگناهان:- دروغ (چه تعارفات دروغی، چه دروغهای که برای ناراحت نشدن دیگران استفاده می کنیم،....وقتی بتوان با دروغ جان مظلومی را از مرگ نجات داد،مورد رضای خداست که دروغ مصلحتی نام دارد!!!

نه دروغ منفعتی که هر جا به زحمت بیافتیم می گوییم وتنها مورد رضای شیطان است)

-سعی در کنترل زبان ازگناهان:غیبت (عیبهای واقعی دیگران -نمره ی ریاضی 5 گرفته!!!-اگر عیبها گمان باشد که تهمت است!!!) ضمنااگر عیب همسر یا فرزندان باشد گناهش به مراتب بیشتر چون در امانت خیانت شده!!!

4-سعی در رعایت حقوق صاحب حق( مهمترین صاحب حقوق همسر و فرزندان و والدین هستند)

5-هر روز سلام دادن به امام رضا علیه السلام و حضرت معصومه سلام الله علیه و عرض تسلیت ، چه از نزدیک یا دور

6-هر روز خواندن دعای غریق سه مرتبه :

یا اللهُ یا رَحمانُ یارَحیمُ ،  یا مُقَلِبَ القُلوُب،  ثَبِّت قَلبی عَلی دینِک

7-روزی 70 بار استغفار کردن چه در نماز نافله ی شب یا به صورت ذکر همراه با توجه به معنی:

اَستَغفِرُاللهَ رَبّی وَ اَتوبُ اِلَیهِ (پروردگارا از تو می خواهم که مرا ببخشی و آثار گناهانم را جبران کنی و به سوی تو بازگشتم )

  حضرت رسول صلی الله علیه وآله روزی 70 یا به روایتی 100بار ذکر استغفار می گفتند!

اگر فکر می کنید می توانید در این عهد و پیمان شرکت کرده و به آن عمل کنید آن را به دیگران هم توصیه کنید.

                            انشاالله و آجرک الله



موضوع :


اقْتُلُواْ یُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا یخَلُ لَکُمْ وَجْهُ أَبِیکُمْ وَ تَکُونُواْ مِن بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِینَ(9)
- مشورت برادران شامل:

  فصل 1: مشورت در مورد یعقوب (ع)

  فصل 2: مشورت در مورد یوسف (ع)

- دو نظر درباره‌ی یوسف(ع):
1.  کشتن یوسف(ع) 2. انداختن او در چاه یا سرزمینی دور

مشورت در رابطه با دو مطلب:

1.توجه کامل پدر به یوسف(ع) و برادرش و بی‌توجهی به ایشان

2. رهایی خود از این گرفتاری با ریختن نقشه

«اقْتُلُواْ یُوسُفَ»
- علت ذکر یوسف(ع) به تنهایی:
1. عنایت و توجه یعقوب (ع) به یوسف (ع)، هر چند برادرش نیز تحت محبت یعقوب (ع) بود.
2. خواب یوسف(ع)و اختصاص عنایات  الهی نسبت به او

 

علت ذکر یوسف(ع) با برادرش: شاید یعقوب(ع)  به مادر آن‌دو محبت بیشتری داشته که موجب حسادت برادران شده است.
«أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا»
2. انداختن یوسف در چاه یا سرزمینی دور
دلالت بر سرزمین دور

  الف) نکره آمدن «ارض»

  ب) لفظ «طرح» که برای اشیای دور ریختنی به کار می‌رود.

تردید ایشان بین دو نظر: دلیل بر این‌که هر دو نظر نزد ایشان مقبول بود.
«یخَلُ لَکُمْ وَجْهُ أَبِیکُمْ»
جلب توجه پدر: با انجام یکی از این دو کار
کنایه از خالص شدن محبت پدر برای ایشان:‌گویا یوسف مانعی برای ایشان است.
مرجع ضمیر «مِن بَعْدِهِ »   یوسف یا قتله یا نفیه
یعنی بعد از این گناه قومی صالح خواهیم شد.
- دلیل آیه: ایشان این کار را گناه دانسته و امر دین را محترم می‌دانستند ولی به دلیل غلبه حسد و تسویل نفس خود، را از عقوبت ایمن دانستند.
اشتباه محاسباتی: جهالت به اینکه چنین توبه‌ای مقبول نیست، زیرا هدف بازگشت به خدا نیست، بلکه مکر با خداست.
- نکته تربیتی:اگر نمی‌توانید جلوی شر را بگیرید، حداقل از مقدار آن بکاهید.
- مراد از صلاح: صلاح در دین
  قیل: صلاح امر دنیا
قَالَ قَائلٌ مِّنهُْمْ لَا تَقْتُلُواْ یُوسُفَ وَ أَلْقُوهُ فىِ غَیَبَتِ الْجُبّ‏ِ یَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّیَّارَةِ إِن کُنتُمْ فَعِلِینَ(10)

مفردات:
الجب: چاهی که داخل آن سنگ‌چین نشده است،‌اگر چاهی سنگ‌چین شده باشد بئر طوی نام دارد.
الغیابه: گودالی که داخل آن دیده نشود.
غیابة الجب: اعماق چاهی که به دلیل تاریکی دیده نمی‌شود. 
- انتخاب نظر دوم توسط گوینده که گفته بود: «أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا» مقید کردن به چیزی که او را از قتل یا امر منجر به هلاکت حفظ کند.

هدف پیشنهاد دهنده‌ نظر دوم:

دور کردن یوسف بدون آلوده شدن دستشان به خون رحم

تصمیم به قرار دادن او در چاهی که کاروانیان او را بردارند.

دلالت سیاق: برادران نظر دوم را پذیرفتند.
نام گوینده‌ی سخن:   روبین پسر خاله یوسف یا  یهودا: بزرگترین و عاقل‌ترین برادر یا  لاوی
«ال» در «الجب»: اگر «ال» جنس نباشد، منظور چاه مشخص است. 

 



موضوع :


لَّقَدْ کاَنَ فىِ یُوسُفَ وَ إِخْوَتِهِ ءَایَاتٌ لِّلسَّائلِینَ(7)

بیان
- ذکر بشارت هم‌چون مقدمه‌ای است که به اجمال غایت اشاره دارد.
آیات شامل فصل اول داستان است، از جمله جدایی یوسف(ع) از یعقوب(ع) و قرار گرفتن او در خانه‌ی عزیز مصر
- حوادث میان داستان: انداختن یوسف (ع) در چاه توسط برادران، بیرون آوردن یوسف از چاه توسط کاروانیان، فروختن او،‌بردن او به سمت مصر و فروختن او به عزیز مصر و باقی ماندن نزد او.
نکته:
داستان شامل آیات الهی است که بر توحید دلالت می‌کند.
خدا بندگان مخلص را سرپرستی کرده تا ایشان را به عزت و کمال برساند، و اسباب را هرگونه بخواهد پیش‌می‌برد، نه آن‌گونه که ظاهر امر بر آن دلالت می‌کند.
- برادران یوسف به او و برادرش حسد ورزیده و او را در چاه افکندند تا او را به هلاکت افکنند ولی خدا با همین اسباب او را زنده کرد. با اسباب ذلت او را عزیز کرد. آنان محبت پدر را برای خود می‌خواستند ولی امر بر عکس شد.
- هرگاه که به یوسف قصد بد می‌شد ، خدا او را نجات می‌داد، و هر گاه در مسیر هلاکت و بلا قرار می‌گرفت، خدا همان را وسیله‌ی غایت نیکو برای او قرار می‌داد.
- دلالت سائلین: گروه از پیامبر (ص) در مورد داستان یوسف پرسیده بودند یا چیزی که مربوط به آن بوده است. 
آیات دال بر تغییر سرنوشت یوسف توسط خداوند متعال
- حضرت یوسف (ع)فرمود:
أَنَا یُوسُفُ وَ هَذَا أَخِى  قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا  إِنَّهُ مَن یَتَّقِ وَ یَصْبرِ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ(90)
- وَ قالَ یا أَبَتِ هذا تَأْویلُ رُءْیایَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَها رَبِّی حَقًّا وَ قَدْ أَحْسَنَ بی‏ إِذْ أَخْرَجَنی‏ مِنَ السِّجْنِ وَ جاءَ بِکُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّیْطانُ بَیْنی‏ وَ بَیْنَ إِخْوَتی‏ (100)
-  جذبه‌ی الهی او را جذب کرد و با تمامی وجود شیفته‌ی پروردگار می‌شود.
رَبِّ قَدْ آتَیْتَنی‏ مِنَ الْمُلْکِ وَ عَلَّمْتَنی‏ مِنْ تَأْویلِ الْأَحادیثِ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنْتَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ تَوَفَّنی‏ مُسْلِماً وَ أَلْحِقْنی‏ بِالصَّالِحینَ (101)
إذْ قَالُواْ لَیُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلىَ أَبِینَا مِنَّا وَ نحَنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِى ضَلَالٍ مُّبِینٍ(8)
مفردات:‌
عصبه: جماعتی که با یکدیگر پیوند دارند.
عصبه :جماعتی از 10 تا 15نفر یا  قیل: از 10 تا 40 نفر
نکات آیه: 
«إذْ قَالُواْ لَیُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلىَ أَبِینَا مِنَّا»: گویندگان این سخن فرزندان یعقوب (به جز یوسف و برادرش) بودند.
- دلالت «لَیُوسُفُ وَ أَخُوهُ » با اینکه همگان فرزندان یعقوب بودند:‌
- یوسف (ع)  و برادرش (بنیامین)از یک مادر بودند و برادری 10 نفر دیگر فقط از جانب پدری بود.
- دلالت سیاق: این دو برادر کوچک بودند و کارهای خانه و چارپایان به عهده‌ی ایشان نبود. 
- دلالت «نحَنُ عُصْبَةٌ »: برادران یوسف 10 نفر قوی بودند که تدبیر خانه‌ی یعقوب و اداره‌ی چارپایان و اموالش به دست ایشان بود و ضعف برخی به واسطه‌ی قوت دیگری برطرف شده بود.
- نقش جمله: حال از جمله قبل، بنا بر این:‌
 دلالت «نحَنُ عُصْبَةٌ » با توجه به عبارت«لَیُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلىَ أَبِینَا مِنَّا »: دلالت بر حسد ایشان بر دو برادر که حکایتگر آن بود که یعقوب آن دو را بیشتر دوست دارد و تکمیل تعلیل با عبارت«إِنَّ أَبَانَا لَفِى ضَلَالٍ مُّبِین» قضاوت ایشان بر گمراهی پدر در کج‌سلیقگی و رفتار،‌ نه گمراهی در دین می‌باشد.
دلایل فرزندان براعتقاد به گمراهی یعقوب(ع) در رفتار نه دین
1. برادران یوسف خود را قوی و مدبر امور پدر دانسته‌اند ، در حالی که یوسف و برادرش باری بر دوش پدر بوده و سودی نداشتند.
رویگردانی از مدبران امور زندگی جز گمراهی در دین نیست.

اما گمراهی در دین اسباب دیگری دارد که عبارتند از:  

 الف) کفر به خدا و آیات الهی

ب) مخالفت با اوامر و نواهی الهی

2. فرزندان یعقوب به خدا ایمان داشته و نبوت پدرشان را قبول داشتند، به دلیل:
الف) آیات
وَ تَکُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْماً صالِحِین‏
یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا
بیان برادران یوسف به یوسف (ع): تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَکَ اللَّهُ عَلَیْنا
اگر منظورشان گمراهی پدر در امر دین بود با این اعتقاد کافر می‌شدند.
ب) دلالت سیاق
فرزندان یعقوب(ع) پدرشان را دوست می‌داشتند وگرنه اول او را برکنار کرده، بعد به سراغ یوسف(ع)  می‌رفتند.
ج) گفتار اخیر ایشان به یعقوب(ع) وقتی یعقوب فرمود:‌  «إِنِّی لَأَجِدُ رِیحَ یُوسُفَ لَوْ لا أَنْ تُفَنِّدُونِ» آن‌ها گفتند: «تَاللَّهِ إِنَّکَ لَفِی ضَلالِکَ الْقَدِیمِ»  پس منظور آن‌ها گمراهی در دین نبود، بلکه زیاده‌روی در علاقه به یوسف(ع) بود. 
دور نمای ظاهر آیات
یعقوب (ع) ساکن بیابان بود. او 12 پسر داشت، 10 پسر بزرگ و صاحب قدرت و تدبیر و 2 تا کوچک که تحت سرپرشتی یعقوب(ع) قرار داشته و او در آنها آثار تقوی و کمال دیده و آن ها را به دلیل تقوا دوست داشت نه بر اساس هوای نفسانی،‌ زیرا یعقوب(ع) از بندگان مخلص خدا بود.
محبت یعقوب(ع) حسد برادران را برانگیخته و یعقوب (ع)متوجه این مسأله شد بود، لذا می‌ترسید و یوسف(ع) را با آنها تنها نمی‌گذاشت.
وقتی یوسف (ع)خواب خود را برای پدر تعریف کرد، ترس یعقوب(ع) بیشتر شد و از او خواست خواب خود را برای برادران تعریف نکند تا از مکر ایشان ایمن بماند. 
پسران یعقوب(ع) با هم مذاکره کردند که پدر با اینکه ما تدبیر امور او را عهده‌دار هستیم ولی او به این دو طفل ضعیف توجه دارد،‌پس روش او را مذمت کرده، زیرا آن را گمراهی در سیره‌ی اجتماعی پدر می‌دانستند،‌نه گمراهی در دین.
حق مطلب: یعقوب(ع) با تیز بینی در یوسف(ع) و برادرش کمال و تقوی را مشاهده کرده بود، به خصوص از خواب یوسف(ع) که دلالت بر اجتباء الهی و تأویل احادیث و کمال نعمت بر او و خاندان یعقوب(ع) می‌کرد.


موضوع :


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز