إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْءُ الْأَرْضِ ذَهَباً وَ لَوِ افْتَدى بِهِ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِینَ (91) لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ (92)
نظم آیات در کتاب نظم الدرر فی تناسب الآیات و السور
1ـ چون خداوند مسلمین را به صبر امر فرمود (إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا:120)، دنبال آن در آیه قبل یاری خود و پایداری مسلمین در جنگ بدر را ذکر کرد و سپس در این آیه امتحان و وعدههایى که به ایشان در جنگ احد داده و اینکه از عهده امتحان بر نیامده و صبر نکردند، یاد نمود.
2ـ «ان تصبروا ینصرکم کما نصرکم یوم بدر و ان لم تصبروا انزل بکم ما نزل یوم احد حیث خالفتم امر رسول اللَّه صلی الله علیه و آله» : اگر صبر کنید شما را چنان که روز بدر یارى کردم، یارى خواهم کرد؛ و اگر صبر ننمائید بر شما همان فرود آید که در روز احد در اثر مخالفت امر پیغمبرn بسر شما آمد.
3ـ ابومسلم: این قسمت به قول خداوند (قَدْ کانَ لَکُمْ آیَةٌ فِی فِئَتَیْنِ: آلعمران/13) متصل است.
نظم آیات در تفسیر مجمع البیان:
1ـ چون خداوند مسلمین را به صبر امر فرمود (إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا:120)، دنبال آن در آیه قبل یاری خود و پایداری مسلمین در جنگ بدر را ذکر کرد و سپس در این آیه امتحان و وعدههایى که به ایشان در جنگ احد داده و اینکه از عهده امتحان بر نیامده و صبر نکردند، یاد نمود.
2ـ «ان تصبروا ینصرکم کما نصرکم یوم بدر و ان لم تصبروا انزل بکم ما نزل یوم احد حیث خالفتم امر رسول اللَّهn» : اگر صبر کنید شما را چنان که روز بدر یارى کردم، یارى خواهم کرد؛ و اگر صبر ننمائید بر شما همان فرود آید که در روز احد در اثر مخالفت امر پیغمبرn بسر شما آمد.
3ـ ابومسلم: این قسمت به قول خداوند (قَدْ کانَ لَکُمْ آیَةٌ فِی فِئَتَیْنِ: آلعمران/13) متصل است.
آیات 91ـ 92 آل عمران در تفسیر مجمع البیان
«لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ»: یعنى به برّ خداوند نخواهید رسید.
در معنى برّ در این آیه اختلاف است:
1- بهشت. (ابن عباس و مجاهد)
2- طاعت و تقوى. (مقاتل و عطا).
3- یعنى از نیکان و ابرار یعنى صالحان و اتقیاء نخواهید بود (حسن).
«حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»:
1ـ مال انفاق کنید.
علت کنایه از مال به «مِمَّا تُحِبُّونَ» :چون همه مردم مال را دوست دارند.
2ـ قیل: آنچه از اموال نفیس و ارزشمند شما که مورد محبت شماست بدهید، نه اموال بى ارزش.
3ـ مراد زکاة واجب و دیگر حقوقى است که خداوند در اموال مردم واجب کرده (ابن عباس و حسن)
4ـ مراد همهی چیزهایى است که انسان در اموال خود در راه خیرات انفاق میکند (مجاهد و عدهاى).
روایات ذیل آیه 92 آل عمران در تفسیر مجمع البیان
على علیه السلام جامهاى خرید که خیلى مورد پسند حضرتش شد آن را صدقه داد و فرمود: از پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که: «من آثر على نفسه آثره الله یوم القیامة بالجنة و من أحب شیئا فجعله لله قال الله تعالى یوم القیامة قد کان العباد یکافئون فیما بینهم بالمعروف و أنا أکافیک الیوم بالجنة».
ابوطلحه در موقع نزول این آیه بستانى را که محبوبترین اموالش بود بین اقوامش قسمت کرد. پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: « بخ بخ ذلک مال رابح لک: مبارک باد بر تو که این مال پرنفعی براى تو بود».
زید بن حارثه اسبى داشت که بسیار به او علاقمند بود آن را نزد نبى اکرمn آورد که آن را در راه خدا انفاق نماید، پیغمبرn آن را به اسامه پسر زید داد. زید که دید پیامبر صلی الله علیه و آله اسب را به پسرش بخشیده، بخاطرش گذشت که من قصد تصدق این اسب را داشتهام. پیغمبرn فرمود: خداوند صدقه ترا پذیرفت.
ابن عمر کنیزى داشت که سخت به او علاقهمند بود، او را در راه خدا آزاد کرد. و این آیه را بخواند و گفت: «اگر نبود اینکه من آنچه در راه خدا دادهام پس نمیگیرم با او ازدواج میکردم».
ابوذر کسى را مهمان کرد و به مهمان گفت: من مشغول کارى هستم، شترانى دارم برو و بهترین آنها را بیاور تا براى تو نحر کنم. مهمان رفت و ناقهاى لاغر جدا کرد و بیاورد. ابوذر به وى گفت: به من خیانت کردى که لاغر بیاوردى. مهمان گفت: بهترین شترانت شترى نر و قوى بود، آن را براى روز مبادا و نیازمندیت گذاشتم. ابوذر گفت: روز حاجت من روزى است که مرا در گور نهند و خدا فرماید: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» و به دنبال آن گفت: سه نفر در مال انسان شریکند: 1- قضا و قدر که از تو اجازه نمیگیرد که خوبش را ببرم یا بدش را و به هلاک بگیرم یا مرگ. 2- نفر دوم وارث است که منتظر است به بستر مرگ روى، تا از آن بهره برد و حسابش بر گردن تو بماند. 3- نفر سوم خودت هستى، بکوش که عاجزترین این سه نفر نباشى، خداوند فرماید: «لَنْ تَنالُوا ...» و این شتر قوى و نر محبوبترین اموالم بود، خواستم که براى خود پیش فرستم.
قیل: خداوند با این آیه مردم را به جوانمردی راهنمایی میکند و فرمود که (لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ) یعنى خوبى من به شما نمیرسد مگر به اینکه شما به برادران مسلمان خود نیکى کنید و از مال و جاه خود به آنان انفاق و تفویض نمایید.
«وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ»: «فاء» در «فَإِنّ» جواب شرط است، پس خداوند به همه چیز داناست. درباره مراد این آیه چند وجه گفتهاند:
1- «و ما تنفقوا من شیء فإن الله یجازیکم به قل أو کثر لأنه علیم لا یخفى علیه شیء منه»: آنچه انفاق کنید، خداوند شما را بدان پاداش میدهد، چه کم باشد یا زیاد، زیرا او عالم است و چیزی بر او پوشیده نیست.
2- «فإنه یعلمه الله موجودا على الحد الذی تفعلونه من حسن النیة أو قبحها»: خدا از نیت شما در انفاق با خبر است.
اشکال: چگونه خداوند رسیدن به «بر» را منحصر در انفاق نموده با اینکه فقیر قدرت انفاق ندارد و به برّ و بهشت هم نایل میشود؟
جواب:
1ـ آیه در مقام بر انگیختن مردم بر انفاق است، البته انفاق به قدرت مقیّد است و اینکه بدون این قید در آیه ذکر شده براى تأکید و ترغیب بیشتر است.
2ـ اولى این است که مراد آیه این باشد که به «برّ» کامل نمیرسید، مگر با انفاق از آنچه دوست دارید.
روایت: ابن عمر از پیغمبرn درباره این آیه سؤال کرد، حضرتn فرمود:« هو أن ینفق العبد المال و هو شحیح یأمل الدنیا و یخاف الفقر: مراد این است که بنده مال خود را انفاق کند، در حالى که بخیل است و به دنیا آرزومند است و از فقر میترسد»
آیات 91ـ 92 آل عمران در تفسیر کشاف
« لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ: به نیکی نمیرسید»
1. به حقیقت نیکی نمیرسید، و جزء ابرار نخواهید بود.
2. به نیکی الهی نمیرسید که همان ثواب الهی باشد.
« حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ: تا اینکه انفاق کنید از آنچه دوست دارید» تا اینکه خرج کردن شما از اموالتان باشد که آنها را دوست داشته و انتخاب میکنید. مثل این قول خدا (أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّباتِ ما کَسَبْتُمْ) و گذشتگان زمانیکه چیزی را دوست داشتند برای خدا قرار میدادند.
«حتى تنفقوا بعض ما تحبون» : «من» برای تبعیض است. مثل این است که میگویی: «أخذت من المال».
نوع «من» در «مِنْ شَیْءٍ»: من بیانیه است، برای آنچه انفاق میکنید، یعنی: از چیزی که انفاق میکنید، چیز پاکی که آن را دوست دارید، یا خبیث و ناپاکی که آن را دوست ندارید. «فَإِنَّ اللَّهَ» پس همانا خداوند به هر چیزی که انفاق میکنید، آگاه است و شما را بر اساس آن جزا میدهد.
روایت شده است که ابوطلحه گفت: یا رسول الله صلی الله علیه و آله، بهترین اموال من بستان بَیرَحاست، هر جا که صلاح میدانی آن را قرار بده. رسول اللهn فرمودند: «بخ بخ ذاک مال رابح أو مال رائح و إنى أرى أن تجعلها فی الأقربین: احسنت به تو، مال پر سودی است یا مال خوشبویی است و من معتقدم که آن را در خویشاوندان قرار دهم».
عمر به ابوموسی اشعری نوشت که برای او کنیزی از اسرای جلولاء در فتح مدائن کسری بخرد. وقتی کنیز آمد، عمر از دیدن او متعجب شد و گفت: (لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ) و او را آزاد کرد.
مهمانی برای ابوذر رسید، ابوذر به چوپان گفت: برو و بهترین شترانم را بیاور، او رفت و شتر لاغری را آورد. ابوذر گفت: به من خیانت کردی، چوپان گفت: بهترین شتر را یافتم، ولی او را رها کردم، زیرا روز نیاز تو به آن را به یاد آوردم. ابوذر گفت: روز نیاز من آن روزی است که مرا در قبرم قرار میدهند.
موضوع :