وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ (16)
و (نیز) علاماتى قرار داد؛ و (شب هنگام) به وسیله ستارگان هدایت مىشوند.
•تفسیر صافی
«و علاماتى قرار داد»؛ نشانههای راههاست و هر آنچه از کوه و بیابان و غیره به وسیلهی آن رهرو هدایت میشود. «و به وسیله ستارگان هدایت مىشوند». در شب در خشکی و دریا.
ائمهعلیهم السلام: نحن العلامات: ما علامتها هستیم. و ستاره رسولاللهn است. (تفسیر معنوی)
امیر المؤمنین علیه السلام از رسول الله صلی الله علیه و آله: «بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ» آن ستاره جدی (ستاره قطبی) است که نابود نمیشود و قبله بر آن بنا شده است و به وسیلهی آن اهالی خشکی و دریا راهنمایی میشوند.
امام صادق علیه السلام :بر ظاهر و باطن جدی قبله بنا شده است و بوسیلهی آن اهالی خشکی و دریا راهنمایی میشوند، زیرا جدی نابود نمیشود.
می گویم: ظاهر ستارهی جدی است و باطن رسولاللهn است.
•تفسیر نمونه
" و علاماتى قرار داد" (وَ عَلاماتٍ).
انواع علامتها:
1. علامتهای زمینی: شکل کوهها و درهها و بریدگیهاى آنها، فراز و نشیبهاى قطعات مختلف زمین، رنگ خاکها و کوهها، و حتى چگونگى وزش بادها هر یک، علامتى براى پیدا کردن راههاست.
2. علامتهای آسمانی: در بیابانها، در شبهاى تاریک، یا دراقیانوسها خداوند علامات آسمانى را به کمک فرستاده (وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ).
أَ فَمَنْ یَخْلُقُ کَمَنْ لا یَخْلُقُ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ (17)
آیا کسى که (این گونه مخلوقات را) مىآفریند، همچون کسى است که نمىآفریند؟! آیا متذکّر نمىشوید؟!
یعنی بتها ربوبیت ندارند، پس فساد این مطلب را بدانید.
•المیزان:
این آیه اجمال بعد از تفصیل است. (آیات قبل توحید را از طریق نشانهها اثبات میکرد).
1. خدا خالق هر چیزی است.
2. اوست که همهی نعمتها را ارزانی داشته است.
3. پس او یگانه معبود در عالم است. و او منعم حقیقی است.
•استفهام انکاری: مقایسه صفات خدا با غیر خداتا بفهماند که غیر او نمىتواند معبود باشد.
«لا یَخْلُقُ»: بتها و خدایان دروغینی که میپرستیدند.
وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ (18)
و اگر نعمتهاى خدا را بشمارید، هرگز نمىتوانید آنها را احصا کنید؛ خداوند بخشنده و مهربان است!
•مفردات:
«لا تُحْصُوها»: لا تضبطوها: نمیتوانید آن را ضبط کنید و بشمارید.
«إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها» تعداد نعمتهای الهی را نمیتوانید بشمارید، تا برسد به اینکه طاقت شکر آن را داشته باشید.
«إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ» خداوند آمرزنده است، زیرا از کوتاهی شما در ادای شکر الهی میگذرد. « رَحِیمٌ» و رحمتش را به خاطر کوتاهی شما در ادای شکرش قطع نمیکند، و نسبت به کفران نعمت در عقاب کردن عجله و شتاب نمیکند.
•المیزان:
«وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها » اشاره به زیادى نعمتهاى الهى، و کثرتى که از حیطه شمارش بیرون است.
خروج نعمت از حد شمارش، از برکات دو صفت مغفرت و رحمت اوست.
با مغفرتش که همان پوشاندن است، بدى نقص و قصور اشیاء را مىپوشاند.
با رحمتش که اتمام نقص و رفع حاجت است، خیر و کمال هر چیزى را ظاهر مىسازد.
بنا بر این، مغفرت و رحمت او بر تمامى موجودات گسترده است.
وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ (19)
خداوند آنچه را پنهان مىدارید و آنچه را آشکار مىسازید، مىداند.
وعید و ترساندن بندگان: عقاید و اعمال شما را میداند.
•المیزان:
خالق و منعمى را باید پرستید که عالم باشد تا بتواند مدبر مخلوق خود بوده و هر مخلوقى را بسوى کمال مطلوبش راهنمایى کند.
وقتى عبادت و پرستش واقعى است که معبود، عالم به عبادت عابد خود باشد، و خضوع و خشوع او را ببیند.
اشاره به رکن سوم از ارکان ربوبیت که همان علم باشد. چون «اله» اگر متصف به علم نباشد عبادت کردن و نکردن بندگان برایش یکسان است، پس عبادت او لغو و بى اثر خواهد بود.
وَ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا یَخْلُقُونَ شَیْئاً وَ هُمْ یُخْلَقُونَ (20)
معبودهایى را که غیر از خدا مىخوانند، چیزى را خلق نمىکنند؛ بلکه خودشان هم مخلوقند!
«مِنْ دُونِ اللَّهِ»: الههای که آنها را میپرستید. (غیر از خدا)
•قرائت: «یَدْعُون» و «تَدْعُون»
•المیزان:
اشاره به فقدان رکن اول از ارکان ربوبیت در بتها و معبودهاى مشرکین چون رکن اول ربوبیت را ندارند، رکن دوم (نعمت بخشیدن) را هم ندارند که از فروعات رکن اول است. بهمین جهت معبودهاى آنان، آلهه و ارباب نیستند، بلکه خداى متعال رب است.
موضوع :