ذُو الْعَرْشِ الْمَجِیدُ (15): صاحب عرش و داراى مجد و عظمت است‏

قرائت 1: «ذُو الْعَرْشِ »: خالق عرش

قیل: مراد از عرش ملک و مالکیت خداست.

قرائت2: «ذی الْعَرْشِ »:     نقش: صفت برای «رَبِّکَ» در «إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ (12)»

«الْمَجِید»: در ذات و صفاتش عظیم است، همانا او واجب الوجودی است که قدرت و حکمت او تام و کامل است.

قرائت: حمزه و کسائی: «الْمَجِیدِ» به جر                نقش: صفت برای «رَبِّک»

                                                                  صفت برای «الْعَرْشِ »

تفسیر قمی: امام باقرعلیه السلام:  در قول«ذُو الْعَرْشِ الْمَجِیدُ » فرموده: او خدای کریم دارای مجد و عظمت است.

امام صادقعلیه السلام: در حالی‌که جبرئیل نزد رسول‌خدا بود، ‌به جبرئیل نزدیک شد و نگاهی به آسمان کرد، تا آن‌جا که فرمود: جبرئیل گفت: همانا این اسرافیل دربان پروردگار است‌واز مخلوقات خدا، نزدیکترین آفریدگان به خداست و لوح که از یاقوت سرخ است در جلوی اوست، زمانی که پروردگار به وحی سخن می‌گوید،‌ لوح به پیشانی اسرافیل می‌زند و او به لوح نظر می‌افکند، سپس اسرافیل به سوی ما می‌افکند و ما به (واسطه‌ی دستورات) آن (وحی) در آسمان‌ها و زمین حرکت می‌کنیم.

 

فَعَّالٌ لِما یُرِیدُ (16)

هیچ (چیز یا کسی) مانع هیچ مرادی از افعال او و دیگران نمی‌شود، یعنی هرگونه مرادی را انجام می‌دهد.

و آنچه را مى‏خواهد انجام مى‏دهد.

 

هَلْ أَتاکَ حَدِیثُ الْجُنُودِ (17) ِفرْعَوْنَ وَ ثَمُودَ (18)

آیا داستان لشکرها به تو رسیده است‏.

هلْ أَتاکَ حَدِیثُ الْجُنُودِ (17) ِفرْعَوْنَ وَ ثَمُودَ (18)

نقش: «ِفرْعَوْنَ وَ ثَمُودَ » بدل از «الْجُنُودِ»

علت بدل آوردن «ِفرْعَوْنَ وَ ثَمُودَ » از «الْجُنُودِ»:‌ زیرا مراد از فرعون ؛ فرعون و قوم اوست.

معنای آیه: تو تکذیب رسولان پیشین را از جانب ایشان دانستی و آن‌چه به سر ایشان آمد، پس آرامش خاطر داشته باش و بر تکذیب قومت صبر کن و ایشان را بترسان به این‌که مثل همان بلا به سر ایشان بیاید.

 

بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی تَکْذِیبٍ (19)

ولى کافران پیوسته در تکذیب حقند،

از این تکذیب خسته نمی‌شوند(رها نمی‌کنند).

معنای بل اضرابیه: حال ایشان عجیب‌تر از حال آنها (عذاب شدگان) است، زیرا ایشان داستان‌های آنها را شنیده‌اند و آثار هلاکت ایشان را دیده‌اند،‌ولی تکذیبی که ایشان می‌کنند، ‌شدیدتر از تکذیب پیشینیان است.

 

وَ اللَّهُ مِنْ وَرائِهِمْ مُحِیطٌ (20)

و خدا از همه سو بر آنان احاطه دارد

از دست خدا فوت نمی‌شوند، هم‌چنان‌که محاط محیط را از دست نمی‌دهد.

خدا توجه به آن‌ها را از دست نمی‌دهد.

 

بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِیدٌ (21)

 بلکه آن (قرآن) خواندنى [و] با عظمت است‏.

بلکه این همان چیزی است که آن را تکذیب می‌کردند،‌کتاب شریفی که در نظم و معنا یگانه است.

قرائت: 1. «قُرْآنٌ مَجِیدٌ »

2. «قُرْآنُ مَجِیدٍ » به اضافه، یعنی: قُرْآنُ رَب ِّ مَجِیدٍ

 

فِی لَوْحٍ مَحْفُوظٍ (22)

که در لوح محفوظ جاى دارد!

در لوح محفوظ از تحریف

 1. قرائت نافع: «محفوظٌ»  به رفع:    صفت قرآن

بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِیدٌ (21) فِی لَوْحٍ مَحْفُوظٌ (22)

      موصوف                           صفت

2. قرائت: «فِی لَوْحٍ » که همان هوا است یعنی بالای آسمان هفتم که در آن لوح قرار دارد.

تفسیر قمی: لوح محفوظ دو طرف دارد، یک طرف آن به سمت راست عرش است و طرف دیگر به سمت پیشانی اسرافیل، زمانی‌که پروردگار به وحی تکلم می‌کند، لوح به پیشانی اسرافیل می‌زند و او در لوح نظر می‌کند، و به آن‌چه در لوح است به جبرئیل وحی می کند.

امالی صدوق: امام رضاعلیه السلام : از امام علیعلیه السلام ، از پیامبر9 : از جبرئیل از میکائیل، از اسرافیل، از لوح گفت: خدا می‌فرماید: ولای? علی بن ابی‌طالب دژ من است ، هر کس داخل دژ من شود از آتش من در امان است.

مناقب شهر آشوب:

پادشاه روم به عبد الملک نامه نوشت: گوشت شتری را خوردم که پدرت از مدینه بر آن گریخت، تا با لشکر صدهزار و صد هزار ( یک میلیونی) بجنگم، عبد الملک به حجاج نامه نوشت که پیکی نزد امام زین العابدینعلیه السلام بفرستد و با او وعده بگذارد، و بنویسد آن‌چه را که می‌گوید، او نیز چنین کرد.

امام سجادعلیه السلام فرمود: همانا برای خدا لوح محفوظی است که ملاحظه می‌کند در هر روز 300لحظه، که در آن لحظه‌اینیست مگر اینکه در آن زنده می‌کند و می‌میراند، عزیز می‌کند و خوار و ذلیل می‌کند، و انجام می‌دهد آنچه را که بخواه،و من امیداوارم که تو را در یک لحظه کفایت کند، این را حجاج به عبد الملک نوشت و او برای پادشاه روم نوشت، وقتی پادشاه روم آن‌را دید، گفت: این جز از کلام نبوت خارج نمی‌شود.

 

 

 

 



موضوع :