درس سوم
درجات نیّت
1. انجام کار برای خدا، چون خدا را دوست دارد.
«وَلکِنّی اَعْبُدُهُ حُبَّاً لَهُ؛ ولی من خدا را فقط برای دوستی و محبت او میپرستم».(شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 1، ص 62).
2. انجام کار برایدستیابی به نعمتهای خداوند، چون خدا آنها را عطا کرده است.
الف) برای تحصیل ثواب اخروی
ب) برای در امان ماندن از عذاب خدا
در مقایسه با کاری که فقط برای خداوند انجام میشود ارزش نازلتری دارد.
کار ارزشمند از نظر اسلام: کاری که مستقیما یا غیر مستقیم با خدا ارتباط دارد.
علت ارزشمند شدن کار با نیت: رابطه با خداست. (کار با نیت با خدا رابطه پیدا میکند).
رابطهایمان و ارزش اعمال
علم ممکن است غیر اختیاری حاصل شود و ایمان چنین نیست.
امکان دارد کسی به چیزی عالم باشد و بدان کفر بورزد. (این علم ایمان نیست).
کفر همراه با علم خیلی بدتر از کفر از روی جهل است.
1. بیش از 50 آیه ایمان و عمل صالح را باهم بیان کردهاند:
الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ؛(1) کسانی که ایمان دارند و کارهای شایسته میکنند.
2. بعضی موارد فقط ایمان ذکر شده
3. برخی موارد فقط عمل ذکر شده
س: آیا ایمان بدون عمل یا عمل بدون ایمان کافی است؟ (طبق برخی آیات)
ظاهر برخی آیات دلالت دارند بر اینکه ایمان به تنهایی یا عمل به تنهایی کافی استو در بعضی ایمان و عمل هر دو با هم.
1. برخی ایمان و عمل صالح باهم نظیر:
وَالَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا؛(نساء/57) و کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند به بهشتها خواهیم برد که در آن، جویها روان است، و در آن جاودان بمانند.
2. بعضی ایمان به تنهایی شرط دخول در بهشت:
وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَمَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَکْبَرُ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛(توبه/72) خدا به مردان و زنان مؤمن، بهشتها وعده داده که جویها در زیر آن روان است و در آن باغها جاوداناند و نیز مسکنهای پاکیزه در بهشتهای جاودان، و خشنودی خداوند بهتر است، این همان کامیابی بزرگ است.
3.پارهای آیات تنها عمل شایسته:
لِّلَّذِینَ أَحْسَنُواْ الْحُسْنَى وَزِیَادَةٌ وَلاَ یَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلاَ ذِلَّةٌ أُوْلَـئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ؛(یونس/26) برای کسانی که کار نیک کردهاند، نیکویی و زیاده [بر آن] هست. [آثار] خواری و ذلت بر چهرههاشان ننشیند، آنان اهل بهشت و خود در آن جاوداناند.
ایمان با عمل مفید استو عمل با ایمان مفید است.
ایمان مقتضی عمل است و ایمان بدون عمل ممکن نیست؛ زیرا حقیقت ایمان فقط دانستن نیست؛ بلکه انسان بایدخود را تسلیم خداوند کند.
ایمان اختیاری است ولی علم اختیاری نیست.
تحقق ایمان: انسان خدا را با اختیار بپذیرد و به لوازم آن پایبند باشد.
عمل همراه ایمان است و هرگاه تکلیف متوجه انسان شد، انسان باید عمل کند.
مثال: لازمه ایمان، نماز خواندن است؛ وقت نماز مکلف باید به حکم خدا نماز بخواند، زیرا وظیفهی عبودیت او نماز خواندن است.
در بسیاری از آیات، ایمان یا مؤمن به طور مطلق آمده و متعلق آن ذکر نشده است؛ مانند:
ـ الَّذِین آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصالِحَاتِ؛(بقره/82) کسانی که ایمان آوردند و کار شایسته انجام دادند.
ـ مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً؛(نحل/97) هر کس از زن و مرد، کار شایستهای انجام دهد در حالی که مؤمن باشد، پس حتماً به او زندگی پاک و پاکیزهای میبخشیم.
ـ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ؛(مائده/57) تقوای خدا پیشه کنید، اگر مؤمن هستید.
متعلق ایمان چیست؟
1. متعلق ایمان در بسیاری آیات«ایمان به خدا» ذکر شده است؛
ـ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ؛(بقره/112) آری، کسی که روی خود را تسلیم خدا کند.
ـ وَمَن یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ؛(لقمان/22) و کسی که روی خود را تسلیم خدا کند.
ـ إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ؛(احقاف/13. فصلت/30) کسانی که گفتند پروردگار ما الله است.
ـ وَمَن یُؤْمِن بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ؛(تغابن/11) و هر کس که به خدا ایمان آورد، دلش را به راه آورَد.
تصریح به «ایمان» که متعلق آن «الله» ذکر شده است.
2. «ایمان به خدا و روز جزا»:
ـ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ؛ِ(بقره/62. مائده/69) هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد.
3. «ایمان به آنچه بر پیامبر نازل شده» :
ـ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ؛(محمد/2) و به آنچه بر محمد نازل شده ـ و آن حق است از جانب پروردگار ایشان ـ ایمان آوردند.
4. «ایمان به خدا و پیامبران» :
ـ وَالَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ؛(حدید/19) و کسانی که به خدا و پیامبرانش ایمان آوردند.
متعلقات دیگر ایمان در دو آیه:
5 ـوَلَـکِنَّ الْبِرَّ مَـنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِـرِ وَالْمَلآئِکَـةِ وَالْکِتَـابِ وَالنَّبِیِّینَ؛(بقره/177) نیک آن کس است که به خدا و روز جزا و فرشتگان و کتابهای آسمانی و پیغمبران ایمان دارد.
6 ـ آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَمَلآئِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ؛(بقره/285) پیغمبر به آنچه از پروردگارش به او نزول یافته، ایمان دارد و مؤمنان همگی به خدا و فرشتگان و کتابها و پیامبران وی ایمان دارند.
بنابر این متعلقات ایمان عبارتند از:
توحید، نبوّت و معاد، یعنی اصول عقاید.
کتب و رسل یا رسول خاص و پیامبراندر اصل نبوّتو ملائکه نیز که واسطه وحیبرپیامبراناند ناگزیر متعلق ایمان خواهند بود.
موضوع :