درس چهارم
تعریف و اقسام سنن الهی

•اهداف

1. آشنایی با تعریف سنت

2. شناخت اقسام سنتهای الهی

 

الف) تعریف سنتهای الهی

.1سنت در لغت

روش، طریقه، قانون، آیین، رسم، سیره، طبیعت، فرض، فریضه، واجب، لازم، احکام دین، راه دین، و شریعت.

ـ جمع آن «سنن» از ماده «سنّ»: جریان مستمر یک شیء که ممکن است در عمل یا کلام یا صفتی از صفات باشد.

راغب: فالسُّنَنُ:جمع سُنَّةٍ، و سُنَّةُ الوجه: طریقته، و سُنَّةُ النّبیّ: طریقته التی کان یتحرّاها، و سُنَّةُ اللّه تعالى: قد تقال لطریقة حکمته، و طریقة طاعته‏

سنن: جمع سنت

سنت وجه: روش و طریقت آن

سنت نبی: روش پیامبر که آن را برمی‌گزیند.

سنت الله تعالی: 1. روش حکمت خداوند 2. روش طاعت و بندگی او 

زبیدی و ابن منظور؛ سنت: روش پسندیده

سنت به کمک قرینه به معنای روش بد و ناپسند نیز به کار می‌رود.

قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا، وَ مَنْ سَنَّ سُنَّةً سَیِّئَةً فَعَلَیْهِ وِزْرُهَا وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا».(مفردات راغب)

فیومی: پسندیده بودن را جزء معنای سنت ندانسته، آن را مطلق می‌داند. «(السُّنَّةُ) الطَّرِیقَةُ وَ (السُّنَّةُ) السِّیرَةُ حَمِیدَةً کَانَتْ أَوْ ذَمِیمَةً».

نتیجه: سنت روش مستمر است که پسندیده یا ناپسند بودن آن محتاج قرینه است.

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله: «مَنْ‏ سَنَ‏ سُنَّةً حَسَنَةً، فَلَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلى‏ یَوْمِ الْقِیَامَةِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یُنْقَصَ‏ مِنْ أُجُورِهِمْ شَیْ‏ءٌ».

ابن اثیر: «و الأصل فیها الطریقة و السّیرة»  سنت: راه و روشی که به صورت عادت در آمده است.

سنت نسبت به خداوند سبحان: قانون کلی حاکم بر جوامع

 

2. سنت در اصطلاح (متکلمان و فقهاء: الف_ در مقابل بدعت ب_ مستحب)

1. سنت در اصطلاح متکلمان و فقها

الف) سنت در مقابل بدعت:

ابن اثیر: مراد از سنت هنگامی که در شرع به کار می‌رود، حکم و عملی است که پیامبر به آن امر یا از آن نهی کرده است. یا هرچه را مستحب قرار داده است، چه قولی یا عملی. سنت زمانی است که قرآن آن را بیان نکرده باشد و به همین دلیل در ادله شرعی، کتاب در عرض سنت محسوب می‌شود. (کتاب= قرآن) (حدیث= احکامی که بوسیله دلیل قرآنی بیان نشده باشد).

سنت حکمی است که به اصول شریعت وابسته است و در مقابل بدعت (امر مخالف شرع) به کار می‌رود. 

ب) فعل مستحب و مندوب:

عملی که انجام آن نزد شارع، بهتر از ترک آن است.

صاحب جواهر در اثبات استحباب اذان و اقامه:

•سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام: عَنْ رَجُلٍ نَسِیَ‏ الْأَذَانَ‏ وَ الْإِقَامَةَ حَتَّى‏ دَخَلَ‏ فِی الصَّلَاةِ قَالَ فَلْیَمْضِ فِی صَلَاتِهِ فَإِنَّمَا الْأَذَانُ سُنَّةٌ.

شیخ طوسی در استحباب روزه:

•«اما المسنون (فی الصوم) جمعی الایام السنة، الا الایام التی یحرم فیها»

بعض علما؛ سنت = نماز نافله (از باب بیان  مصداق).

شاهد: «والتعقیب بعد الفرائض و النوافل سنة: خواندن تعقیب بعد از نمازهای واجب و نافله مستحب است.»

2. سنت در اصطلاح علمای علم اصول

«قول، فعل، تقریر پیامبر و معصوم سنت است و حجیت دارد».

رواج این اصطلاح زمان پیامبر:

 سید مرتضی: وقتی پیامبر معاذ را به یمن فرستاد از وی سؤال نمود: به چه چیزی قضاوت می‌کنی؟ گفت: به کتاب الله. فرمود: اگر در کتاب خدا نیافتی، به چه قضاوت می کنی؟ گفت: به سنت رسول خدا.

تفاوت شیعه و اهل سنت در محدوده‌ی سنت:

اهل سنت: حجیت را مخصوص پیامبر می‌دانند. (هرچند به سنت خلفا و صحابه نیز عمل می‌کنند).

 

امامیه: حجیت را مخصوص پیامبر دانسته و معصومین نیز به دلیل اینکه تمام امتیازات پیامبر بجز وحی را دارا هستند، قول، فعل و تقریر ایشان را نیز حجت می‌دانند. (زیرا ایشان از طرف خدا منصوب شده و احکام ایشان همچون راویان و ناقلان سنت یا اجتهاد به رأی و استنباط از منابع تشریع احکام نیست). 

حجیت سنت پیامبر و معصوم نزد علمای امامیه:

•شهید اول: سنت، روش نبی یا امام است که از پیامبر یا امام حکایت شده؛ پس پیامبر بالاصاله از طرف خدا و ائمه با نیابت از پیامبر می‌باشند و آنچه حکایت شده، سه چیز می‌باشد: قول، فعل و تقریر.
•آخوند خراسانی: قول الحجة او فعله و او تقریره. (مراد حجت معصومین)

 

2. سنت در اصطلاح علمای تفسیر

2. سنت نزد مفسران:

•علامه طباطبایی:  «السنة هی الطریقة المعمولة التی تجری بطبعها غالبا أو دائما»؛

سنت روشی عادی است که طبق طبع آن در اکثر یا تمام موارد جاری می‌گردد.

•قید: غالب یا دائمی بیانگر تحقق نیافتن بعضی از سنتها به علت وجود مانع می‌باشد.
•طبرسی: «السنة الطریقة فی‏ تدبیر الحکم‏ و سنة رسول الله ص طریقته التی أجراها بأمر الله تعالى فأضیفت إلیه و لا یقال سنته إذا فعلها مرة أو مرتین لأن السنة الطریقة الجاریة»؛

سنت روشی است که در تدبیر حکم به کار می‌رود و سنت رسول‌خدا عبارت است از روش ایشان که به امر خدا جاری می‌نماید، پس به ایشان نسبت داده می‌شود. روشی که یکی دوبار انجام شود، سنت نامیده نمی‌شود. 

•شیخ طوسی: «و اصل‏ السنة الطریقة. و من‏ عمل الشی‏ء مرة أو مرتین لا یقال: إن ذلک سنة، لأن السنة الطریقة الجاریة، و لا تکون جاریة بما لا یعتد به من العمل القلیل».‏

اصل سنت: عبارت است از راه و روش. هر کس کاری را یکی دوبار انجام دهد به آن سنت گفته نمی‌شود، برای اینکه سنت روش رایج است و  روش رایج به عمل کم رایج نمی‌گردد.

سنت = عرف (خوب یا بد)

سنت در قرآن از نظر مفسران:

روشهایی که خدای متعال، امور عالَم و آدم را بر پایه آنها تدبیر و اداره می‌کند که قرآن کریم از آن به «سنة الله» تعبیر نموده است.

سنة 16 بار در قرآن به کار رفته. 

ب) اقسام سنن الهی

•سنت الهی و سنت نبوی

هر دو سنت یک هدف دارند. (هدف پیامبران هدف خداست).

هدف سنت الهی و نبوی: تشریع دین، تکمیل تدابیر تکوین خداوند به منظور تربیت، رشد و رسیدن به کمالات.

فرق سنت الهی با نبوی:

سنت الهی از نوع «تکوینیات» و ایجاد شیء است.

سنن نبوی یا علوی (معصومین) از نوع و سنخ «اعتباریات» است.

در ادامه تقسیم سنن الهی بیان می‌شود.

 

1. سنتهای فردی و اجتماعی

سنتهای فردی: سنتهایی که افراد به صورت مستقل و جدای از اجتماعشان، مشمول سنن الهی می‌شوند.

سنتهای اجتماعی: در آن افراد به صورت جمعی و اجتماعی مد نظر می‌باشند؛ مانند سنت استخلاف و استیصال، ابتلا.

نکته: برخی از سنن الهی به صورت فردی و اجتماعی وجود دارند؛ مانند: سنت ابتلا یا استدراج

 

2. سنتهای مطلق و مقید

سنت مطلق (فعلی یا بالفعل): سنتهایی که خداوند بدون توجه به اعمال انسانها در ابتدا بر اساس حکمت و به منظور تدبیر امور فردی و اجتماعی افراد اعمال می‌کند.

این سنتها برای هدایت انسان به کمال و قرب الهی می باشد و به صورت تدریجی صورت می‌گیرد.

از جمله: سنت هدایت، امداد، ابتلا و آزمایش.

سنت مقید (بالقوه یا عکس‌العملی): منشأ این سنت، نوع رفتاری است که انسانها به صورت فردی یا اجتماعی انجام می‌دهند. این رفتارها، علت پاداش یا مجازاتهایی است که خداوند به صورت معلول برای آنها قرار داده است.

عکس‌العمل خداوند مقید به عملکرد انسانهاست.

سنتهای مقید الهی، گاه در دنیا و گاه در آخرت است و گاه هم در دنیا و هم در آخرت؛ مانند:

نسبت به اهل باطل: سنت امهال، استدراج، احباط، تسویل، تزیین و ...

نسبت به اهل حق: سنت نصر، نجات، تحبیب ایمان و ...

3. سنتهای اخروی و دنیوی

سنتهای اخروی: سنت مقید که ظرف تحقق آن آخرت است. اعطای پاداش یا جزا و کیفر مقابل رفتار افراد می‌باشد:

1ـ3ـ نسبت به اهل حق:

وَ الَّذینَ‏ هاجَرُوا فِی اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ لَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُون‏؛ نحل/41

قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ اسْتَعینُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقین‏؛ اعراف/28

2ـ3ـ نسبت به اهل کفر و باطل:

مَنْ کانَ یُریدُ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ زینَتَها نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمالَهُمْ فیها وَ هُمْ فیها لا یُبْخَسُون(15)‏ أُولئِکَ الَّذینَ لَیْسَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ إِلاَّ النَّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فیها وَ باطِلٌ ما کانُوا یَعْمَلُون‏ (16)؛ هود

 

4. سنتهای معنوی و مادی

سنتهای معنوی و مادی ممکن است مطلق یا مقید باشند.

سنتهای معنوی مانند: سنت مطلق هدایت یا سنت مقید هدایت اهل ایمان

وَ یَزیدُ اللَّهُ الَّذینَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ مَرَدًّا: مریم/76

نعمتهای معنوی در دنیا و آخرت: قدرت تفکر و تمییز بین حق و باطل، تکفیر ، غفران گناهان و ...

•سنتهای معنوی (سنت مطلق): شامل تمام افراد
•سنتهای معنوی (سنت مقید): مخصوص اهل ایمان

سنتهای مادی (مطلق یا مقید): تنها شامل دنیا، سنت مطلق: امداد از عمومی ترین سنتها

•سنت مادی مقید؛ مخصوص اهل کفر و باطل: سنت امداد، تزیین، استدراج
•سنت مادی مقید؛ مخصوص اهل ایمان: سنت تزیین، تحبیب، افزایش نعمتهای دنیوی

فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ إِنَّهُ کاَنَ غَفَّارًا* یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکمُ مِّدْرَارًا* وَ یُمْدِدْکمُ بِأَمْوَالٍ وَ بَنِینَ وَ یجَعَل لَّکمُ‏ْ جَنَّاتٍ وَ یجَعَل لَّکمُ‏ْ أَنهْارًا: نوح/10-12

 

چکیده

.1سنت در لغت، به معنای روش، طریق، قانون، فرض، فریضه و آیین است.
.2سنت در اصطلاح متکلمان در مقابل بدعت و به معنای مستحب آمده است.
.3سنت در اصطلاح مفسران، روش مستمر در تدبیر امور عالم است.
.4علامه طباطبایی سنت را چنین تعریف می کند: «السنة هی الطریقة المعمولة التی تجری بطبعها غالبا أو دائما»؛ سنت روشی عادی است که طبق طبع آن در اکثر یا تمام موارد جاری می‌گردد.
.5علمای علم اصول اعم از شیعه و سنی، سنت را «قول، فعل یا تقریر صادر شده از پیامبر» تعریف نموده اند، یعنی آنچه متضمن بیان حکمی از احکام باشد که با قول و فعل یا تقری پیامبر ثابت شود». سنت به این معنا در زمان پیامبر رایج بوده است.
.6سنت در اصطلاح متکلمان و فقها در مقابل «بدعت» و «فعل مستحب و مندوب» می باشد.
.7سنن الهی با توجه به ملاکهای مختلف دارای تقسیم های گوناگونی است.


موضوع :