فَذَکِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّکْرى‏ (9) پس پند ده، اگر پند سود بخشد.
Ø(فَذَکِّرْ) به پیغمبر (ص) امر کرد که مردم را تذکّر داده و ایشان را موعظه نماید.
.1(إِنْ نَفَعَتِ الذِّکْرى‏) این عبارت را فرمود، هرچند تذکّر مسلّما در عمل کردن به ایمان و خوددارى کردن از معصیت سودمند است، زیرا که آن (سود بخشی تذکر) شرط حقیقى نیست و آن اخبار از این است که قطعا در زیادتى  طاعت و دست برداشتن از معصیت سودمندی است، چنانچه میگویند: از او بپرس اگر سؤال نفع دهد.
.2قیل: موعظه کن ایشان را اگر موعظه سود بخشد یا نفعى ندهد زیرا که آن حضرت مبعوث شده براى بستن راه عذر و برای انذار پس بر اوست تذکّر در هر حال، نفع دهد یا ندهد، و حالت دوّم (عدم نفع) را یاد نکرد، مانند آیه شریفه‏ «سَرابِیلَ تَقِیکُمُ الْحَرَّ وَ سَرابِیلَ تَقِیکُمْ بَأْسَکُمْ‏، لباسهایى که شما را از گرما نگه میدارد، و لباسهایى که شما را در جنگ حفظ میکند». 
سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشى‏ (10) آن کس که ترسد، بزودى عبرت گیرد. 

خداوند سبحان بر تفصیل دو حالت اعلام فرمود با قولش:

10. (سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشى‏)

Ø یعنى بزودى پند می‌گیرد به قرآن کسى که از خدا ترسیده و از عقاب الهی می‌ترسد.

وَ یَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى (11) و نگون‏بخت، خود را از آن دور مى‏دارد؛

11. (وَ یَتَجَنَّبُهَا) از موعظه و تذکّر دورى میکند.

.1(الْأَشْقَى) بدبخت‏ترین گناهکاران، زیرا براى گنهکاران در بدبختى درجاتى است، پس بزرگترین آنها از جهت درجات آن است که به خدا و یکتایى او کفر  ورزیده و غیر او را عبادت کرده است.
.2اشقى و بدبخت‏تر از دو طایفه آن است که (می‌ترسد) در گناه غوطه مى زند و آن که از یاد خدا و موعظه دورى مینماید. (ابو مسلم)
الَّذِی یَصْلَى النَّارَ الْکُبْرى‏ (12) همان کس که در آتشى بزرگ درآید؛
.1آنکه ملازم بزرگترین آتش میشود که آتش دوزخ باشد و آتش کوچک را که آتش دنیا باشد (حسن).
.2آتش بزرگ طبقه زیرین از دوزخ است (فراء).
ثُمَّ لا یَمُوتُ فِیها وَ لا یَحْیى‏ (13)
آن گاه نه در آن مى‏میرد و نه زندگانى مى‏یابد.

(ثُمَّ لا یَمُوتُ فِیها وَ لا یَحْیى‏): آن گاه نمى‏میرد پس راحت شود.

(وَ لا یَحْیى‏): و نه زنده می‌شود.

.1حیاتى که بدان بهره‌مند شود، بلکه حیات او دست‌وپاگیری برای او است که پایان آن را آرزو می‌کند به دلیل انواع عذابها و شکنجه‏ها که در آن زندگى براى اوست.
.2«وَ لا یَحْیى‏»: روح زندگى را احساس نمی‌کند.

 

 قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى (14)
رستگار آن کس که خود را پاک گردانید؛

(قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى)

.1رستگار است کسى که خود را از شرک پاک کند و بگوید لا اله الّا اللَّه. «عطاء و عکرمه»
.2به نهایت آرزوى خود رسیده کسى که به سبب اعمال صالح و ورع پاک شده است «ابن عباس و حسن و قتاده».
.3«تزکّى» یعنى رستگار است کسى که زکات مالش را داده است، «ابن مسعود» و می‌گفت خدا رحمت کند کسى که تصدّق داده (زکات مال و زکات فطرش را داده)، سپس نماز بخواند و این آیه را قرائت میکرد.
.4مقصود دادن زکات فطر و نماز عید است «ابی عمرو و ابن العالیه و عکرمه و ابن سیرین»

و این مطلب به صورت مرفوع از ابى عبد اللَّه (ع) هم روایت شده است.

اشکال: اگر گفته شود چگونه این قول درست است و حال آنکه این سوره مکى است، و در مکّه نماز عید و زکات و فطره وجود نداشت.

جواب: احتمال دارد که اوائل سوره در مکّه نازل شده و پایانش که‏ «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى»‏، در مدینه نازل شده باشد.

 

وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى (15)
و نام پروردگارش را یاد کرد و نماز گزارد.

(وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى)

.1یعنى خدا را به یکتایى یاد کند (و براى او شریکى تصوّر نکن). (ابن عبّاس)
.2قیل: خدا را در موقع نماز در قلبش یاد کند و امید ثواب و خوف عقاب او را داشته باشد، زیرا که خشوع در نماز به جهت خوف و رجاء است.
.3قیل: نام خدا را در موقع شروع نماز با زبان یاد کند و به این اسم‏ نماز را شروع کند یعنى بگوید: اللَّه اکبر، زیرا نماز مگر به این تکبیر بسته نمی‌شود.
.4قیل: که نماز را شروع کند با : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»‏ و نمازهای واجب پنجگانه را با «بسم اللَّه» بخواند‏.
بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا (16)
لیکن [شما] زندگى دنیا را بر مى‏گزینید؛

سپس خداوند سبحان خطاب به کفّار کرده و فرمود:

.1(بَلْ تُؤْثِرُونَ) یعنى بلکه شما اى کفّار اختیار میکنید. (الْحَیاةَ الدُّنْیا) زندگى دنیا را بر آخرت و براى آن کار می‌کنید و آن را آباد مى‏نمائید، و به آخرت نمی‌اندیشید.
.2قیل: این خطاب عام است بر مؤمن و کافر بنابر اعم و اغلب در امر مردم که براى دنیا فعّالیت و کوشش نموده و قدمى براى آخرت بر نمى‏دارند.
•دنیا براى ما سرسبز (آماده) شده، و غذا و نوشیدنی‌های آن و زنان و لذت‌ها و شادابی‌هایش را نزدیک کرده، ولى آخرت‏ براى ما توصیف شده و از نظر ما هم دور و پنهان است، پس ما دنیاى نقد را گرفته و آخرت نسیه و آینده را رها ساخته‏ایم. (عبد اللَّه بن مسعود)
وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ وَ أَبْقى‏ (17) با آنکه [جهان‏] آخرت نیکوتر و پایدارتر است.

سپس خداوند سبحان در امر آخرت ترغیب کرده و فرموده:

 

17. (وَ الْآخِرَةُ): سراى آخرت که بهشت است.

(خَیْرٌ): برتر.

(وَ أَبْقى‏) و باقى‏تر و دائمى‏تر از دنیاست.

و در حدیث آمده: «کسى که آخرتش را دوست بدارد بدنیایش ضرر می‌زند و کسى که دنیا را دوست بدارد به آخرتش ضرر رساند».

 

إِنَّ هذا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولى‏ (18) قطعاً در صحیفه‏هاى گذشته این [معنى‏] هست،

. (إِنَّ هذا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولى‏):

.1آنچه یاد کرد از‏ (قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى/14) تا چهار آیه(18)، در کتابهاى پیشینیان است که قبل از قرآن نازل شده که رستگارى در نماز خواندن و زکات دادن است و نیز یاد شده برگزیدن مردم دنیا را بر آخرت، و در حالیکه آخرت بهتر از دنیا است.
.2یعنى کسى که خود را تزکیه کند و خدا را یاد نماید و نماز بخواند او در کتابهاى اوّلین ستوده است چنان که در قرآن ستوده است.
صُحُفِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسى‏ (19)
صحیفه‏هاى ابراهیم و موسى.

سپس خداوند سبحان بیان نموده که صحف اولى چیست و فرمود: (صُحُفِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسى‏):

آیه دلالت دارد بر اینکه بر ابراهیم علیه السلام هم کتابى نازل شده، بر خلاف قول کسى که پنداشته است که کتاب نداشته است.

 مفرد «صحف»: صحیفه است.

از ابوذر (ره) روایت شده که گفت؛ عرض کردم: یا رسول اللَّه انبیاء و پیامبران چند نفر بودند؟ فرمود: 124 هزار نفر.

پرسیدم، انبیاء مرسل چند نفر بودند؟ فرمود: 313 نفر و بقیه‌ی نبی بودند (رسول نبودند)، گفتم آیا آدم پیغمبر بود؟ فرمود: آرى خداوند با او سخن گفت و او را به دست خود (قدرتش) آفرید.

اى اباذر چهار نفر از پیامبران عرب بودند: 1- هود 2- صالح 3- شعیب 4- پیغمبر تو،

گفتم یا رسول اللَّه چند کتاب از طرف خدا نازل شده؟ فرمود: 104 کتاب، 10 صحف از آنها را بر آدم فرستاد، و 50 صحیفه بر شیث نازل کرد و بر اخنوخ که ادریس باشد 30 صحیفه فرستاد، و او اولین کس بود که با قلم خط نوشت. 10 صحیفه حضرت ابراهیم و بعد تورات را (به موسى) و انجیل را (به عیسى) و زبور را (به داود) و قرآن را (به پیغمبر اسلام محمد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم).

و در حدیث آمده که در صحف ابراهیم علیه السلام آمده: براى عاقل شایسته است که حافظ زبانش و عارف به زمانش و توجه به شأن و مقامش داشته باشد.

قیل: که تمام کتب آسمانی در ماه رمضان نازل شده است.



موضوع :