درس دوم
تفاوت نظام اخلاقی اسلام با دیگر نظامها
•نظام اخلاقی بر سه اصل موضوعی بنا میشود:
.1انسان، مختار است.
.2در افعال اختیاری خود، هدفی را دنبال میکند که دارای مطلوبیت ذاتی است؛
.3راه وصول به هدف، انجام دادن افعال اختیاری است؛ که موجب سعادت یا شقاوت انسان میشوند.
نکته: بسیاری از نظامهای اخلاقی به این اصول توجه نداشته و آنها را مطرح نکردهاند؛
ولی با تجزیه و تحلیل به این نتیجه میرسیم که هر یک از نظامهای اخلاقی این سه اصل را، هرچند به طور اجمالی، میپذیرند.
نظام اخلاقی اسلام در این اصول با دیگر نظامها هماهنگ و براساس آنها پیریزی شده است و با دیگر نظامها تفاوت ندارد.
سعادت در نظام اخلاقی اسلام
•تفاوت بین نظام اخلاقی اسلام با دیگر نظامهای اخلاقی:
•اختلاف اساسی نظامهای اخلاقی به مفاهیم کلّی نیست؛
•بلکه بیشتر به مصادیق آن مفاهیم کلّی مربوط میشود؛
•هر انسانی طالب سعادت است و این خواست را نمیتواند از خویش سلب کند.
•این حقیقت را همهی نظامهای اخلاقی پذیرفتهاند و در آن اتّفاق نظر دارند.
•اختلاف میان نظامهای گوناگون اخلاقی، در تشخیص مصداق سعادت است.
•مشکل اساسی نظامها پاسخ به اینکه: سعادتِ گمشدهی انسان چیست که او با همهی توان در پیِ آن است.
رابطهی جهانبینی و سعادت
•مصادیق سعادت در نظامهای گوناگون اخلاقی، با توجه به جهانبینی آنها متفاوت است.
•اسلام با توجه به جهانبینی الهی، مصداقی خاص از سعادت را طرح کرده و برخی کارها را سفارش میکند.
•از دیدگاه اسلام انسان موجودی با عمری نامحدود است.
•او وابسته به خداوند است و هیچ استقلالی از خود ندارد.
•اسلام برای انسان سعادتی جاودانه و بالاتر از سطح زندگی مادّی طرح میکند.
•در جهانبینی مادّی انسان موجودی مستقل با عمر محدود است.
•زندگی وی منحصر به زندگی دنیا است.
•بنابراین نظامهای مادّی، در جستوجوی سعادت و لذّت دنیوی هستند؛ چراکه ورای آن، سعادت و لذّت دیگری نمیشناسند.
•در جهان بینی اسلامی:
از یکسو انسان وابسته به خداست و خدا پروردگار اوست،
از سوی دیگر زندگی او محدود به دنیا نیست، بلکه زندگی واقعی بسی گستردهتر از دنیاست.
•«نظام اخلاقی» اسلام دو اصل مذکور
از یک طرف «رابطة انسان با مبدأ»
از طرف دیگر «رابطة انسان با معاد»
آیات قرآن در اکثر موارد، مصداق «فلاح» را سعادت اخروی معرفی میکند.
•نکته: اسلام انسان را به ترک کامل دنیا توصیه نمیکند، بلکه رابطهی دنیا را با زندگی ابدی حفظ و دنیا را به عنوان وسیله و مقدمه برای آخرت معرفی میکند.
•ارزشهای اخلاقی اسلام مطابق با جهان بینی اسلامی است.
•در مکتب اسلام، نظام اخلاقی بدون اعتقاد به مبدأ و معاد وجود ندارد.
•نظام اخلاقی بدون این اعتقاد، غیر اسلامی یا التقاطی خواهد بود.
•مفاهیم ارزشی نظام اخلاقی اسلام با جهانبینی اسلامی ارتباطی محکم دارد.
•خوب بودن یا فلاح و رستگاری در اسلام بر اساس رابطهی امر خوب با مبدأ و معاد است.
•فلاح و فوز، رحمت خداوند به عنوان پاداش است و و توجه به مطلوب نهایی، سعادت و فلاح نباید از توجه به خدا جدا باشد.
•خداوند سرانجام و پاداش نیکوکاران را به خود نسبت میدهد.
•إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ* فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُّقْتَدِر؛(قمر/54-55)
در حقیقت پرهیزکاران در باغها و جویبارهایند در جایگاهی درست نزد پادشاهی مقتدر.
•یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا * فِیمَ أَنتَ مِن ذِکْرَاهَا * إِلَى رَبِّکَ مُنتَهَاهَا؛(نازعات/42-44)
•تو را از رستاخیز پرسند که هنگام وقوع آن چه هنگام است، تو را چه نسبت به یادآوری آن؟ [مرجع] و منتهای آن به سوی پروردگار توست.
•مهمترین اختلاف بین نظام اخلاقی اسلام با دیگر نظامهای اخلاقی از رابطهی جهانبینی و اخلاق به وجود میآید؛
•اختلاف جهانبینیها سبب بروز اختلاف در تشخیص مصداق سعادت و در نتیجة آن، پیدایش مصادیق متفاوت و متناسب با جهانبینیهای گوناگون میشود، ولی در مفهوم «سعادت» اختلافی به وجود نمیآورد.
راه رسیدن به سعادت
•دو مطلب دربارهی راههای سعادت انسان:
1. هر چیزی که انسان را به سعادت برساند «خوب» است (قضیّة بدیهی اخلاقی)
تفاوت نداشتن اسلام با سایر نظامهای اخلاقی در این باره
2. اسلام در مصادیق جزئی و مشخص با سایر نظامهای اخلاقی اختلاف نظر داشته و دیدگاه خاص خود را ارائه میدهد.
انسان موجودی پیچیده و دارای ابعاد گوناگون است که این ابعاد در یکدیگر تأثیر و تأثر دارند و در نتیجه با یکدیگر ارتباط کامل دارند.
چه بسیار انسان در تشخیص راه وصول به سعادت، اشتباه کرده و در ارزیابی تأثیر مثبت و منفیِ کاری خطا کند.
•در ارزیابی کارها در سرنوشت باید به تمام ابعاد وجودی انسان توجه شود.
مثلا: نمیتوان در زندگی خانوادگی روشی مستقل داشت و ارتباط آن را در حیات فردی، اجتماعی و اخروی نادیده گرفت.
نتیجه: ارزیابی کار خوب یا بد، از راه بررسی تأثیر مستقیم یا غیر مستقیم آن کار در مجموع زندگی و توجه به تمامی ابعاد (ارزیابی مجموعی کاری مشکل است).
•انسان به دلیل بینش محدود نمیتواند رابطهی کارها با سعادت نهایی خود را درک کند و بسیاری زوایا از نظر او مخفی میماند.
•بسیاری انسانها در قضاوت خوب یا بد بودن کار به یک بُعد آن توجه کرده، از باقی ابعاد غافل میمانند.
•مفید بودن کاری در همهی ابعاد مادی و دنیوی کافی نیست، زیرا باید آن کار برای آخرت نیز مفید باشد.
•قضاوت صحیح: در صورت دانستن رابطهای بین زندگی دنیا و آخرت
•مکتب اسلام به بدیهیاتِ اخلاقی توجه میکند؛ ولی در عین حال به آنها اکتفا نمیکند.
•از دیدگاه اسلام، باید مصادیق دقیق افعال اخلاقی، خوبی و بدی و حدود و شرایط آنها را وحی تعیین کند و این از ویژگیهای نظام اخلاقی اسلام است که در این زمینه بر وحی تکیه میکند.
انسان در نظام اخلاقی اسلام
•نظام اخلاقی اسلام مبتنی بر جهانبینی اسلامی: خدا مبدأ موجودات، انسان وابسته به خدا. (انسان نیازمند محض).
•یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ؛(فاطر/15)
ای مردم شما نیازمندان به خدا هستید و فقط خداوند بینیاز و ستوده است.
•سیر این نظام: مبتنی بر حقایق، توجه به رابطه عبودیت و ربوبیت و برنامهریزی بر اساس این اصل
•تمام موجودات وابسته و نیازمند خدایند. (در نظام اخلاقی بحث از انسان است).
•هرگاه انسان در اشیا تصرف میکند و از آنها بهره میبرد، باید بداند که در ملک خداوند تصرف کرده است.
•نکته: انسان در ملک تکوینی خود (مثل اعضای بدن) یا ملک تشریعی خویش تصرف میکند، مانند اشیای خارجی که بر اساس قانون، ملک او شمرده میشوند؛ همهی این موارد در مرحله عالیتر مربوط به خداوند بوده و مالک حقیقی همهی اشیا اوست.
•انسان باید در اوامر و نواهی خداوند تسلیم محض باشد؛ زیرا اعتقاد به ربوبیت تکوینی و تشریعیِ خداوند چنین اقتضایی دارد.
اساس ارزش اخلاقی در اسلام: 1. نقش انگیزه در کار اخلاقی
•این پرسش که «منشأ ارزش اخلاقی از دیدگاه مکتب اسلام چیست؟»
•نقش انگیزه در کار اخلاقی
•در اخلاق اسلامی نیت، معیار ارزشمندیِ کارهای اخلاقی است.
•ویژگیهای نظام اخلاقی اسلام: نیّت اساس ارزش اخلاقی و منشأ خوبیها و بدیها است.
•نیّت = انگیزه کار
•هیچ کار اختیاری بدون انگیزه انجام نمیگیرد.
•انگیزهای برای کار خیر در نهاد فاعل سبب میشود او آن را ترک نکند یا کار دیگری انجام ندهد.
پرسش: آیا کار اخلاقی که شایسته است و حُسن فعلی دارد، باید حسن فاعلی هم داشته باشد؟یا کار اخلاقی با هر نیّتی که انجام گرفت، دارای ارزش اخلاقی خواهد بود؟
پاسخ: از نظر اسلام، حسن فعلی به تنهایی کافی نیست؛ بلکه حسن فاعلی نیز لازم است؛ زیرا آثار کارهای اخلاقی ـ یعنی کمال و سعادت انسان ـ بر حسن فاعلی و داشتن نیّت صحیح مترتب میشود.
نیّت از دیدگاه اسلام
•کدام یک از انگیزههای انسان به کار او رنگ اخلاقی میزند و چه نیّتی موجب ارزش اخلاقی میشود؟
نیّت از دیدگاه اسلام
•از دیدگاه اسلام، کاری ارزشمند است که برای رضای خداوند انجام گیرد.
•رضای خداوند مراتبی دارد و انسانها در جستوجوی رضای خدا هستند؛
• این خواسته شکلهای مختلفی دارد.
•منشأ پاداش اخروی
•منشأ نجات از عذاب میشود،
•کسب خشنودی خداوند (مطلوبیت ذاتی) در اولیای خداوند
•از دیدگاه اسلام، حد نصاب ارزش اخلاقیِ کار آن است که برای رضای خداوند صورت پذیرد.
•مقوّم ارزش اخلاقیِ کار = تحصیل خشنودی خداوند.
•آیاتی مقوّم ارزش اخلاقی کارها را رضای خدا معرفی میکند.
•در مقابل انگیزههای مخالف با رضای خدا را باعث سقوط فعل از ارزش اخلاقی میداند.
•نیّتهای پلید و انگیزههای نفسانی سبب سقوط انسان؛ نظیر:
ـ وَإِن تُبْدُواْ مَا فِی أَنفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحَاسِبْکُم بِهِ اللّهُ؛(بقره/284) و اگر اظهار کنید آنچه را در دل دارید یا پنهانش سازید، خداوند شما را به آن مؤاخذه میکند.
ـ لاَّ یُؤَاخِذُکُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِیَ أَیْمَانِکُمْ وَلَکِن یُؤَاخِذُکُم بِمَا کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ؛(بقره/225) خدا شما را به سوگندهای لغوتان بازخواست نمیکند، ولی شما را به آنچه دلهایتان فراهم آورده است، بازخواست میکند.
در مقابلِ افراد ریاکار، خداوند درباره مؤمنان میفرماید:
وَمَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَتَثْبِیتًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُکُلَهَا ضِعْفَیْنِ فَإِن لَّمْ یُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللّهُ بِمَاتَعْمَلُونَ بَصِیرٌ؛(بقره/265) و حکایت آن کسان که اموال خود را در جستوجوی خشنودی خداوند و استوار کردن دلهای خویش انفاق کنند، مانند باغی است بر تپهای بلند که رگباری تند بر آن ببارد، پس ثمراتش را دوچندان آورد و یا نمباری ملایم، و خداوند به آنچه انجام دهید بیناست.
•بنابراین، ملاک ارزشگذاری کار، انگیزه است.
3. رابطه تکوینی نیت
•تأثیر نیت روی کار انسان حقیقی و تکوینی است. (تکامل نفس و رسیدن به سعادت)
•عمل بدون نیت = کالبد مرده (ارتباطی با روح فاعل نمییابد و سبب کمال نمیشود).
•وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ فَلأنفُسِکُمْ وَمَا تُنفِقُونَ إِلاَّ ابْتِغَاء وَجْهِ اللّهِ؛(بقره/272) آنچه انفاق میکنید به نفع خود شماست، و جز برای طلبِ خشنودی خدا انفاق نکنید.
•وَالَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَـاء النَّاسِ وَلاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَمَن یَکُنِ الشَّیْطَانُ لَهُ قَرِینًا فَسَاء قَرِینًا؛(نساء/38)و کسانی که اموالشان را برای ریاکاری و خودنمایی انفاق کنند و به خداوند و روز قیامت ایمان نداشته باشند [شیطان با آنان قرین است] و کسی که شیطان قرین او باشد بد قرینی دارد.
•قیاس منطقی: ولی به جای تطبیق و بیان نتیجه به کبرای کلی اکتفا نموده:
•وَمَن یَکُنِ الشَّیْطَانُ لَهُ قَرِینًا فَسَاء قَرِینًا؛(نساء/38) و کسی که شیطان قرین او باشد بد قرینی دارد.
•انجام کار به انگیزة ریا و خودنمایی = همدم شیطان
فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ ذَلِکَ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛(روم/38) حق خویشاوند و نیازمند و در راه مانده را به ایشان بده، این برای کسانی که رضای خدا را میجویند بهتر است و آنان همان رستگاراناند.
•ارزشمندی زکات و انفاق در راه خدا= برای خدا
... وَمَا آتَیْتُم مِّن زَکَاةٍ تُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ؛(روم/39) و آنچه زکات دادهاید [به انگیزة اینکه] رضای خدا را فراهم آورید، آنان [که چنین کردهاند] افزون یافتگاناند.
وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا * إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِلاَ نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاء وَلاَ شُکُورًا؛(انسان/8-9) و غذا را با آنکه دوست دارند [و به آن نیازمند هستند] به مستمند و یتیم و اسیر دهند، [با این نیّت] که شما را فقط برای خرسند شدن خداوند اطعام میکنیم و از شما انتظار هیچ گونه پاداش و سپاسی نداریم.
•ارزش این غذا دادن = «لوجه الله» نه برای گرفتن پاداش از طعام دادهشدگان
الَّذِی یُؤْتِی مَالَهُ یَتَزَکَّى * وَمَا لأَحَدٍ عِندَهُ مِن نِّعْمَةٍ تُجْزَى * إِلاَّ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِ الأَعْلَى * وَلَسَوْفَ یَرْضَى؛(لیل/18-21)
کسی که مالش را به عنوان زکات انفاق میکند و برای هیچ کس پیش او نعمتی نیست تا این مال را در عوض آن انفاق کرده باشد، [پس انگیزهای] جز کسب رضای پروردگارش [که از همه چیز] بالاتر است [ندارد] و در آیندة نزدیک راضی میشود.
•هدیه در مقابل هدیه اگر برای خدا باشد، ارزش اخلاقی دارد، ولی اگر فقط برای مقابله به مثل و تداوم خیر باشد، ارزش اخلاقی ندارد.
•درباره صبر:
وَالَّذِینَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلاَنِیَةً؛(رعد/22)
و کسانی که به طلب رضای پروردگارشان شکیبایی کرده و نماز را به پا داشته و از آنچه روزیشان کردهایم آشکار و نهان انفاق کردهاند.
•در فلسفهاخلاق اسلامی، اساسیترین منشأ ارزش کار «نیّت» است. به دلیل آیات و روایات
•روایت بیان شده از شیعه و سنی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
•اِنَّما الاْعْمالُ بِالنّیّاتِ وَلِکُلِّ امْرِء ما نَوی؛
محققاً [ارزش] کارها به نیّتهاست و فقط برای انسان آنچه نیّت کرده است میماند(بحار،ج70،ص212، ح38).
•روایات بسیار: ارزش کار هر کس به نیّت اوست.
•بنابراین، نیّتِ ارزشبخش، نیّتی است که با خدا ارتباط یابد.
موضوع :