درس اول

جایگاه سنتهای اجتماعی و تاریخ نگاری قرآن

اهداف

1.      آشنایی با موضوع  محورهای اصلی بحث

2.      آشنایی با جامعه و تاریخ نگاری قرآن

 

درآمد

•        قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُروا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبِین‏:

پیش از شما، سنّت‏هایى وجود داشت؛ (و هر قوم، طبق اعمال و صفات خود، سرنوشتهایى داشتند؛ که شما نیز، همانند آن را دارید.) پس در روى زمین، گردش کنید و ببینید سرانجام تکذیب‏کنندگان (آیات خدا) چگونه بود؟!

•        قرآن شامل مطالبی است که به کارگیری آن سعادت دنیوی و اخروی بشر را تأمین می‌کند.

•        انسان به عنوان موجودی اجتماعی دو نوع عملکرد دارد:

1.     اعمال فردی: در زندگی شخصی

2.     اعمال اجتماعی: در تعاملات و رفتارهای اجتماعی

این رفتارها بین فرد و جامعه در تعاملند:

          الف) تأثیر جامعه در رفتارهای فرد و تغییر و تکوین شخصیت وی از طریق وراثت، محیط، مرور زمان و ...

          ب) تأثیر فرد در امور اعتباری و غیر اعتباری، مانند: عرف، عادت، رسم، فنون، علوم و جهان‌بینی، ارزشگذاری و ...

•        سنت اجتماعی: رفتارهای مستمری که از جوامع مختلف بر اساس فرهنگ، مذهب و عوامل و فاکتورهای مختلف سر می‌زند.

این رفتارها در علم روان‌شناسی اجتماعی و جامعه شناسی قابل نقد و بررسی می‌باشند. (مد نظر این درس نیست.)

•        هدف این بحث: فهم رفتارهایی که خداوند با اجتماع بشری بر اساس مصالح خاص به صورت ابتدایی یا مقابله‌ای انجام می‌دهد. (نتیجه: نیازمند بررسی سنت‌های جاری در ملتهای گوناگون)

•        اهمیت بحث از سنت‌های الهی:

در دیدگاه الهی هر حرکت و تحولی در حیطه‌ی قدرت الهی است.

نیاز به آگاهی از تأثیرگذاری اراده الهی و تنظیم اعمال فردی و اجتماعی انسان بر  اساس آن آگاهی.

•        مهمترین منبع برای شناخت سنتهای الهی: قرآن کریم.

1. جایگاه بحث سنت‌های اجتماعی

•        سنتهای اجتماعی الهی در قرآن:

بررسی رفتارهای خداوند در زندگی اجتماعی انسانها است که شامل جنبه‌های اجتماعی زندگی بشر نیز می‌شود.

نقش تفسیر در قرنهای اخیر تنها راه رهایی از مشکلات فردی و اجتماعی انسانها مطرح است.

تفاسیر اجتماعی و بررسی آیات اجتماعی قرآن از مباحث علوم اجتماعی است.

•        علوم اجتماعی: علوم مربوط به انسان، مانند: تاریخ، اقتصاد، روان‌شناسی، حقوق، .. در مقابل علوم فیزیکی و زیستی می‌باشد.

علوم اجتماعی شامل:

1.     علومی که به اوضاع و احوال فردی انسان مانند روان‌شناسی می‌پردازد.

2.     علومی که به امور اجتماعی انسان و تعاملات او در جامعه، مانند: حقوق، اقتصاد و ... می‌پردازد.

 

2. تاریخ نگاری در قرآن

•        روش خاص بیان وقایع تاریخی در قرآن

الف) قرآن علاوه بر ذکر اتفاقات به ذکر علل پرداخته و انسانها را به تفکر و تعقل در آنها دعوت کرده است. (تأکید بر پیشگیری از تحقق عذابها)

 وَ لَقَدْ تَرَکْنا مِنْها آیَةً بَیِّنَةً لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (عنکبوت/35): و از این آبادى نشانه روشنى (و درس عبرتى) براى کسانى که مى‏اندیشند باقى گذاردیم!

امام علی علیه‌السلام به امام حسن علیه‌السلام می‌فرماید:

أَیْ‏ بُنَیَ‏ إِنِّی‏ وَ إِنْ‏ لَمْ‏ أَکُنْ عُمِّرْتُ عُمُرَ مَنْ کَانَ قَبْلِی فَقَدْ نَظَرْت‏فِی أَعْمَالِهِمْ وَ فَکَّرْتُ فِی أَخْبَارِهِمْ وَ سِرْتُ فِی آثَارِهِمْ حَتَّى عُدْتُ کَأَحَدِهِمْ بَلْ کَأَنِّی بِمَا انْتَهَى إِلَیَّ مِنْ أُمُورِهِمْ قَدْ عُمِّرْتُ مَعَ أَوَّلِهِمْ إِلَى آخِرِهِمْ:

پسرم به درستی که من گرچه به اندازه پیشینان عمر نکرده‌ام، لیکن در کردار و رفتار آنان نگاه کردم و در اخبارشان اندیشیدم و در آثارشان سیر کردمَ تا آنجا که گویا یکی از آنان شده‌ام؛ بلکه با مطالعه تاریخ آنان، گویا از اول تا پایان عمرشان با آنان بوده‌ام. (نهج البلاغه، نامه31)

امیر‌المؤمنین در پاسخ به سؤال مقدر فرموده: کسب علوم و تجربه نیازمند به گذشت زمان است.

•        امام صادق علیه السلام ذیل آیه «قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ‏ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْل: آل‌عمران/137‏»‌ فرمودند:

•        قَالَ عَنَى بِذَلِکَ أَیِ انْظُرُوا فِی‏ الْقُرْآنِ‏ فَاعْلَمُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مَا أَخْبَرَکُمْ عَنْه‏.

منظور خداوند این است که: در قرآن تدبر کنید تا از سرانجام کار گذشتگان و از اموری که در مورد آن خبر داده شدید (از تاریخ آنان) آگاه شوید.

•        نکته: دقت در اعمال گذشتگان اختصاص به تکذیب کنندگان ندارد، بلکه شامل تمامی امتهای گذشته می‌شود.

ب) تاریخ نگاری اجتماعی امتهای سابق علاوه بر احوال پادشاهان و مشاهیر آنها

غالب تاریخ نگاران به ضبط احوال اشخاص و مشاهیر پرداخته‌اند، در حالیکه قرآن به نقل حوادث و احوال اجتماعات و ویژگی‌های امتهای  گذشته پرداخته است.

«وَ لَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ فَصَبَرُوا عَلى‏ ما کُذِّبُوا...: انعام/34: و پیش از تو نیز پیامبرانی تکذیب شدند، ولی بر آنچه تکذیب شدند شکیبایی کردند».

ج) توجه به زمان حادثه در تاریخ  نگاری عرفی

مراعات ترتیب زمانی در بیان تاریخ عرفی، اما قرآن بر اساس تعلیم و تربیت وقایع را با تقدم و تأخر بیان می‌کند.

د) ذکر حوادث سودمند زندگی بشر

قرآن قصد داستان‌سرایی ندارد، بلکه اموری را نقل می‌کند که در سرنوشت فردی یا اجتماعی تأثیر گذار است.

هـ) توجه به جنبه‌های انسانی حوادث نه از جهت رسالت آسمانی

قرآن در تحلیل حوادث امتهای گذشته، بیشتر به جنبه‌های انسانی با کوشش انسانی توجه می‌کند، نه از جهت رسالت آسمانی که منشأ وحیانی دارد.

توجه به نقش خود انسانها در پیروزی یا شکست، صعود یا سقوط تمدنها و ...

تأثیر این روش در مورخین (مسعودی، ابن خلدون) که تحولی در تاریخ نگاری به وجود آوردند.

•        نکات آیات در توجه به جنبه‌های انسانی

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ: بگو: «روى زمین گردش کنید! سپس بنگرید سرانجام تکذیب‏کنندگان آیات الهى چه شد؟!»

در آیات 4 مورد «سِیرُوا» و 2 مورد «فسِیرُوا»: امر مردم به سیر و سفر به صورت عام

به قرینه ذیل آیات: بررسی از چگونگی عملکرد اقوام و مردم در گذشته و عکس‌العمل خدا به عنوان جزا

1.     لزوم بیان این مسأله توسط رسول خدا؛ چهار تا از این آیات با امر به «قل» شروع شده‌اند.

2.     سیر باید همراه با تأمل باشد: شش آیه با عبارت «فانظروا» همراه شده است.

3.     امتها عذابهایی را که رسولان بدان وعده می‌دادند، به تمسخر می‌گرفتند. «وَ ما تَأْتِیهِمْ مِنْ آیَةٍ مِنْ آیاتِ رَبِّهِمْ إِلاَّ کانُوا عَنْها مُعْرِضِینَ (4) فَقَدْ کَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُم‏...» انعام/4ـ5

4.     اعراض از پیامبران به دلیل منطقی نبوده، بلکه به دلیل تحقیر گویندگان بوده، که قرآن این عمل ایشان را نکوهش و تهدید به عذاب کرده است.

«فَسَوْفَ یَأْتیهِمْ أَنْباءُ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ (انعام/5): بزودى خبر آنچه را به باد مسخره مى‏گرفتند، به آنان مى‏رسد؛ (و از نتایج کار خود، آگاه مى‏شوند).»

«وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَحاقَ بِالَّذینَ سَخِرُوا مِنْهُمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ (انعام/10):  جمعى از پیامبران پیش از تو را استهزا کردند؛ امّا سرانجام، آنچه را مسخره مى‏کردند، دامانشان را مى‏گرفت؛ (و عذاب الهى بر آنها فرود آمد)».

5.     افرادی که انبیا را تکذیب و مسخره می‌کنند، مجرم،‌ مشرک و مکذب هستند؛ یعنی رفتار ایشان ناشی از دو امر است:

الف) آنان دارای اصول فکری صحیح نیستند و دچار شرک هستند.

ب) در مقام عمل آلوده به گناه هستند، زیرا جرم ظهور در گناه در عمل دارد یا حداقل مطلق و شامل اعمال است.

•        6. آیات در مقام لطف بر تمام مؤمنان و کافران است. زیرا دیدن آثار را دلیل عبرت گرفتن و ترک گناه بیان می‌کند.

دو نکته:

الف) تذکر به مشرکین و کفار که اعتقاد و رفتار خود را اصلاح کنند.

ب) تذکر به اهل ایمان که در عملشان دقت داشته باشند.

«قُلْ‏ سیرُوا فِی‏ الْأَرْضِ‏ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمینَ (نمل/69): بگو: «در روى زمین سیر کنید و ببینید عاقبت کار مجرمان به کجا رسید!».

نکته:

الف) عبارت «عاقبة المکذبین» علت عذاب را تکذیب بیان می‌کند، اما علت در تکذیب منحصر نیست، «عاقِبَةُ الْمُجْرِمینَ»‌ جرم را نیز عامل عذاب دانسته است.

•        گرچه اهل ایمان از جهت فکری به حق هستند، ولی اگر در عمل از هوای نفس پیروی کنند، به عذاب مبتلا می‌شوند.

7. اشاره آیات به معاد:

•        علامه طباطبایی: آیات، پایان اعمال مجرمانه را عذاب استیصال می‌داند. پس اعمال برای صاحبان آنها حفظ گردیده و محاسبه می‌شود. چون محاسبه‌ی کامل در دنیا امکان پذیر نیست، بنابر این در آخرت تحقق می‌یابد.

•        بنابراین خطاب آیه با لفظ مجرمین عام آمده تا شامل مؤمن و کافر شود. لذا، هدف صرف تهدید کفار نیست.

•        خدا پیشنهاد می‌کند اگر در وعده عذاب شک دارید، به تاریخ گذشتگان مراجعه کنید تا بفهمید سرانجام کار آنان چه بوده است؟ 

 

 

 

 



موضوع :