درس دوم: اسباب رستگاری مؤمنان ـ2 «آیات 4 تا 11»
وَ الَّذِینَ هُمْ لِلزَّکاةِ فاعِلُونَ (4): و آنان که زکات مىپردازند.
ایشان را به دادن زکات توصیف کرد، بعد از آنکه ایشان را به خشوع در نماز توصیف کرد، تا اینکه دلالت کند بر اینکه ایشان به نهایت حد قیام از طاعات بدنی و مالی رسیدهاند و دوری از محرمات و سایر مواردی که مروت و جوانمردی ایجاب میکند که از آن موارد اجتناب کند.
زکات (دو معنا) دارد:
1. (عمل) زکات دادن ( اسم معنا).
2. عین زکات (خود گندم یا ...) (شیء خارجی که به عنوان زکات پرداخت میشود).
1. مراد از اول ( اسم معنا): زیرا «فاعلون» کنندهی کار است، نه محل انجام شدن آن ( که گندم) است.
2. بنابر تقدیر مضاف: (والذین هم لاعطاء الزکاة هم فاعلون).
در تفسیر قمی آمده: امام صادق صلوات الله علیه فرمود: هر کس که از اندکی (قیراط: جزء خیلی کم از درهم و دینار) منع کند، نه مؤمن است و نه مسلمان و برای او کرامتی نیست.
وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ (5): و آنها که دامان خود را (از آلودهشدن به بىعفتى) حفظ مىکنند.
دامان خود را بذل و بخشش نمیکنند.
2. إِلَّا عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ...: تنها آمیزش جنسى با همسران و کنیزانشان دارند، که در بهرهگیرى از آنان ملامت نمىشوند.
« ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ»: یعنی کنیزان
نقش « عَلى أَزْواجِهِمْ»:
1) «علی»: متعلق به حافظین است، مثل گفتارت: احفظ على عنان فرسی: نگه دار عنان اسبم را.
2) حال: (جار و مجرور) متعلق است به محذوف: حفظ میکنند دامانشان را در تمام احوال، مگر در حال ازدواج یا تسری (اسیر و کنیز گرفتن).
3) متعلق به فعلی که «غیر ملومین» بر آن دلالت میکند.
فقط به جای «من» گفته «ما» برای اجرا کردن ممالیک به جای عقلا (کنیزها) را غیر عاقل حساب کند. زیرا ملکیت اصلی است که در آن ممالیک شایع است.
علت مفرد آوردن «حفظ دامان» پس از (تعمیم اعراض از هر گونه لغو) در بیان «وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ» به این دلیل است که مباشرت شهوتآمیزترین لهویات به نفس و بزرگترین آنها از نظر اهمیت است.
فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ (6): پس ایشان ملامت نمیشوند.
ضمیر «هم»:
1. «هم» برای حافظون است: «ایشان»برای این امر ملامت نمیشوند.
2. بر آنچه که استثناء بر آن دلالت میکند. یعنی: «آنها که بذل میکنند بر ازواج و اماء» پس ایشان بر این امر ملامت نمیشوند. (بذل میکند بر ازواج و اماء: یعنی سراغ کسی دیگر نمیرود).
در تفسیر قمی آمده : حد متعه به اندازهی حد کنیزان است.
در مجمع البیان: مراد از ملک یمین در آیه «کنیز» است، زیرا در مورد جنس مذکر از ممالیک اختلافی نیست که حفظ فرج از ایشان واجب است.
روایات:
1) در اصول کافی: ... ابوعمرو الزبیری از امام صادق علیه السلام حدیثی طولانی ذکر کرد که در آن بعد از اینکه فرمود: واجب است بر چشم که نگاه نکند به آنچه خدا بر آن حرام کرده، و از آنچه خدا نهی کرده اعراض کند و از آنچه بر او حلال نیست و آن عمل اوست و آن از ایمان است و ذکر کرده قول خدایتعالی را : قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ- تا- وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَ.و تفسیر کرد آن را به اینکه: هر چیزی در قرآن از حفظ دامان آمده، مراد حفظ از زناست، به جز این آیه که حفظ آن از نگاه کردن است.
2) در کتاب خصال: حرام میشود از کنیران ده گروه: جمع نمیشود بین مادر و دختر، بین دوخواهر، و آن کنیز تو که خواهر رضاعی تو باشد و کنیز تو که از غیر تو حامله شده تا زمانیکه وضع حمل کند، (و کنیز تو که شوهر دارد) و کنیز تو که عمهی رضاعی توست، (کنیز تو که خالهی رضاعی توست)، و کنیز زمانی که حائض است تا زمانی که پاک شود و کنیز تو که همشیر تو بوده است و کنیز تو که تو با او در دیگری شریک هستی. (دو نفر با هم یک کنیز دارند.)
3) امیرالمؤمنین: دورترین وضع بنده به خدا آن است که تمام تلاش و همت بنده دامان و شکم او باشد.
4) از نجم از امام باقر علیه السلام است که به من فرمود: ای نجم همهی شما با ما در بهشت هستید، مگر این که قبیح است بر مردی از شما که داخل بهشت شود، در حالیکه ستر او پاره شده و عورت او آشکار شده. گفت: گفتم: فدایت شوم. آیا این شدنی است؟! امام فرمود: بله، اینکه دامان و شکم خود را حفظ نکند.
5) از نبی: اول چیزی که امت من به واسطهی آن داخل جهنم میشوند، دو حفره هستند. گفتند: یا رسول الله، آن دو حفره چیستند؟ پیامبر فرمودند: دامان و دهان. و بیشترین چیزی که به واسطهی آن وارد بهشت میشوند، تقوای الهی و خوش خلقی است.
6) حسن بن مختار با اسنادش به رسول خدا میرساند که رسول خدا فرمود: ملعون (از رحمت خدا دور) است، ملعون (از رحمت خدا دور) است، کسی که با حیوان آمیزش کند.
7) امام صادق علیه السلام از رسول خدا: کسی از امتم که از چهار ویژگی محفوظ بماند، بهشت بر اوست: از داخل شدن در دنیا، پیروی از شهوات، شهوت شکم، شهوت دامان.
8) امیر المؤمنین علیه السلام: حلال میشود فرجها به سه چیز: ازدواج همراه با ارث بردن (ازدواج دائم)، ازدواج بدون میراث (ازدواج موقت)، ازدواج به کنیز.
9) اسحاق بن ابی ساره میگوید از امام صادق علیه السلام از آن (متعه) پرسیدم: حضرت به من فرمود: حلال است. ازدواج نکن مگر با کسی که عفیف باشد. خدا میفرماید: «وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ» قرار نده فرجت را جایی که از درهمت ایمن نیستی.
فَمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذلِکَ المستثنى [فَأُولئِک آمده: َ هُمُ العادُونَ (7): و کسانى که غیر از این طریق را طلب کنند، تجاوزگرند!
یعنی ظالمانی هستند که از حد تجاوز میکنند به چیزی که برایشان حلال نیست.
در تفسیر قمی: (امام صادق علیه السلام) فرمود: کسی که از این حد تجاوز کند، (فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ: یعنی در دشمنی کامل شدهاند).
وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ(8): و آنها که امانتها و عهد خود را رعایت مىکنند.
(رعایت امانت و عهد میکنند) برای آنچه دیگران به ایشان امانت میدهند و با ایشان معاهده میکنند از جهت حق (خدا) و خلق (بشریت).
«راعُونَ»: در حفظ و اصلاح آن ایستادگی میکنند.
ابن کثیر در اینجا و سوره معارج «اماناتهم»را به صورت مفرد خوانده، به این دلیل که اشتباه نشود یا بخاطر اینکه «امانت» مصدر است.
وَ الَّذِینَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ یُحافِظُونَ (9) و آنها که بر نمازهایشان مواظبت مىنمایند.
بر زمان و حدود نماز (تعداد رکعات)
لفظ فعل (مضارع) «یحافظون» آورد (نه محافظون: اسم فاعل) به خاطر این است که نماز تجدد و تکرار دارد. به خاطر این مطلب جمع آوردند این را «صلوات» را غیر حمزه و کسائی (که «صلاتهم» تلاوت کردهاند).
در آیه 9 «عَلى صَلَواتِهِمْ یُحافِظُونَ» نسبت به آیه 2 «فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» تکرار نیست، زیرا خشوع در نماز غیر از محافظت بر آن است. در اینکه صدر و ختم اوصاف با نماز شروع و خاتمه یافته است، دلالت بر عظمت شأن نماز دارد.
در کافی: ... از امام باقر از قول خدا سؤال کردم از قول خدا « وَ الَّذِینَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ یُحافِظُونَ»: فرمود: این نماز واجب است. پرسیدم: « الَّذِینَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ: معارج/23». فرمود: «این مستحبی است.»
10. أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ: آنها وارثانند!
11. الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیها خالِدُونَ: (وارثانى) که بهشت برین را ارث مىبرند، و جاودانه در آن خواهند ماند!
. أُولئِکَ: ایشان، یعنی کسانی که جامعه این صفات هستند، هُمُ الْوارِثُونَ (10) کسانی هستند که بهشت را به ارث میبرند.
الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیها خالِدُونَ (11). کسانی که بهشت را به ارث میبرند، در آن جاودانه هستند.
1. در عیون الاخبار به اسناد (امام رضا علیه السلام) از امام علی علیه السلام آمده: این آیه در مورد من نازل شده است.
2. در تفسیر قمی:... امام صادق علیه السلام فرمود: خدا خلقی را خلق نکر مگر اینکه برای او منزلی در بهشت و منزلی در جهنم قرار داد، زمانی که ساکن شود اهل بهشت در بهشت و اهل جهنم در جهنم، منادی ندا میدهد: ای اهل بهشت! مشرف شوید، ایشان بر اهل جهنم مشرف میشوند و بالا آورده میشود برای ایشان منازلشان در بهشت، سپس به ایشان گفته میشود: این منزلهای شماست که اگر خدا را نافرمانی میکردید، به آنها داخل میشدید. (یعنی به آتش جهنم). (امام) فرمود: پس اگر کسی از شادی میمرد، هر آینه اهل بهشت آن روز از خوشحالی میمردند، بخاطر عذابی که از ایشان برداشته شده است. سپس منادی ندا میدهد: ای اهل آتش! سر خود را بالا کنید، ایشان سرهایشان را بالا میکنند، پس به منازلشان در بهشت نگاه میکنند و نعمتهایی که در آن است، به ایشان گفته میشود، این همان منازلی است که اگر پروردگارتان را اطاعت کرده بودید، هر آینه به آن داخل میشدید. (امام) فرمود: اگر کسی از ناراحتی میمرد، هر آینه اهل آتش از ناراحتی میمردند. پس به ارث بردند اینان (اهل بهشت) منازل ایشان را (اهل جهنم) را، و ارث میبرند ایشان (اهل جهنم)، منازل ایشان (اهل بهشت) را. و این قول خداست: «أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیها خالِدُونَ».
3. در مجمع البیان: از نبی صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمود: هیچیک از شا نیست مگر این که برای او دو منزل است: منزلی در بهشت و منزلی در آتش، پس اگر بمیرد و داخل آتش شود، اهل بهشت منزل (بهشتی) او را به ارث میبرند.
و «فردوس» گفته شده: اسمی از اسماء بهشت است، و گفته شده: اسمی برای باقهای بهشت است، و گفته شده: آن بهشت مخصوصی است.
سپس اختلاف شده در اصل آن، گفته شده: «فردوس» رومی است که معرب شده، گفته شده: عربی است که بر وزن «فعلول» است که بستانی است که در آن انگور (داربستدار) است.
4. در من لا یحضره الفقیه، در خبر بلال از نبی صلی الله علیه و آله که در آن صفت بهشت ذکر شده، راوی گفته: به بلال گفتم: آیا در بهشت غیر از (اوصاف یا نعیم) بهشت هست؟ گفت: بله! بهشت فردوس. گفتم: دیوار آن چگونه است؟ گفت: نور است. گفتم: اتاقهایی که در بهشت است (چگونه است)؟ گفت: آن از نور پروردگار جهانیان است.
5. در شرح آیات باهره محمد بن عباس گفت: ... از امام موسی بن جعفر از پدرش (امام باقر) علیهما السلام ما را حدیث کرد در مورد قول خداوند عزوجل: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ... هُمْ فِیها خالِدُونَ» فرمود: دربارهی رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیر المؤمنین و فاطمه و حسن و حسین صلوات الله علیهم نازل شده است.
موضوع :