قیامت کبرى‏:‌

عالم برزخ: مربوط به فرد است و هر فردى بلافاصله وارد عالم برزخ مى‏گردد.
قیامت کبرى: مربوط به جمع (همه افراد و همه عالم)است، حادثه‏اى که همه اشیاء و همه انسانها را در بر مى‏گیرد و براى کلّ جهان رخ مى‏دهد، کلّ جهان وارد مرحله جدید و حیات جدید و نظام جدید مى‏گردد.

حوادث قیامت در قرآن کریم:

ظهور قیامت مقارن با خاموش شدن ستارگان، بى‏فروغ شدن خورشید، خشک شدن دریاها، هموار شدن ناهمواریها، متلاشى شدن کوهها و پیدایش لرزشها و غرّشهاى عالمگیر و دگرگونیهای عظیم و بى‏مانند بیان کرده است.
تمامى عالم به سوى خرابى مى‏رود و همه چیز نابود مى‏شود و بار دیگر جهان نوسازى مى‏شود و تولّدى دیگر مى‏یابد و با قوانین دیگر ادامه مى‏یابد  که با قوانین فعلى جهان تفاوتهاى اساسى دارد و براى همیشه باقى مى‏ماند.

مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج2، ص 519_ 521.

 

نام‌های قیامت در قرآن:

هر یک از نامهای قیامت نشان دهنده نظام مخصوص حاکم بر آن است.
.1«روز حشر» یا «روز جمع» یا «روز تلاقى»: همه اوّلین و آخرین در یک سطح قرار مى‏گیرند و ترتیب زمانى آنها از بین مى‏رود.
.2«یَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ»(طارق/ 9) یا «روز نشور»: باطنها آشکار و حقایق بسته و پیچیده،باز مى‏شوند.
.3«یوم الخلود»: فناناپذیر و جاوید است.
.4«یوم الحسرة» یا «یوم التّغابُن»: انسانهایى سخت در حسرت و ندامت فرو مى‏روند و احساس ضرر مى‏کنند که چرا خود را براى چنین مرحله‏اى آماده نکرده‏اند.
.5«نبأ عظیم»: بزرگترین خبرها و عظیم‏ترین حادثه‏هاست.

رابطه و پیوستگى زندگى این جهان و زندگى آن جهان‏

این دو حیات از یکدیگر جدا نیست، بذر آن حیات در این حیات به دست خود انسان کاشته مى‏شود و سرنوشت آن حیات در این حیات به وسیله خود انسان تعیین مى‏گردد.
ایمان و اعتقاد صحیح با اعمال صالح سازنده حیات سعادتمندانه آخرت است و بی‌ایمانی و بی‌اعتقادی موجب حیات شقاوت بار در جهان آخرت است.
رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله): «الدّنیا مزرعة الآخرة» دنیا کشتگاه آخرت است. « کنوز الحقایق‏، باب دال».
روز قیامت، حشر و مواقف آن «سید محمد حسین حسینى تهرانى‏، معاد شناسی »
نفخ صور: فریادى آسمانى هنگام قیامت‏ «فرهنگ شیعه، ص 447ـ 448»
«نفخ»: دمیدن
«صور»: شیپور
نفخ صور نداى آسمانى عظیمى است که هنگامه قیامت همه آسمان‏ها و زمین را پر مى‏کند و موجودات عالم را مى‏میراند. جهان پایان یافته و رستاخیزبه پا مى‏شود و موجودات دوباره زنده مى‏شوند (پیام قرآن‏، 6/ 67).
بنابر آیات و روایات، دو بار در صور دمیده مى‏شود:
یکى در پایان جهان: که همه خلایق مى‏میرند و این، نفخه مرگ است.
دوم در آستانه رستاخیز:  که همه مردگان زنده مى‏شوند و این، نفخه حیات است (المیزان‏، 14/ 293).
تعابیر قرآن در مورد این دو حادثه:

نفخ صور، صیحه، صاخّه، قارعه و زجره(یاسین/ 51؛ مدّثّر/ 8 و 9؛ قارعه/ 4- 1؛ صافّات/ 191).

برخى روایات: سه بار در صور دمیده مى‏شود؛ یعنى پیش از دو نفخه مرگ و حیات، نفخه‏اى دیگر است به نام «نفخه فزع». این نفخه هنگامه زلزله عظیم زمین روى مى‏دهد.

روایاتى دیگر: خبر از نفخه‏ چهارم که «نفخه جمع» است؛ لیکن این دو نفخه نیز در حقیقت به همان دو نفخه اصلى بازمى‏گردند(بحارالانوار، 6/ 318؛ حقّ الیقین‏، 2/ 95؛ پیام قرآن‏، 6/ 71- 70).

کارِ دمیدن در صور برعهده اسرافیل- از فرشتگان والامرتبه و مقرّب الهى- است و چون نفخه را به پایان مى‏بَرَد، خود نیز مى‏میرد و نفخه حیات را خداى متعال انجام مى‏دهد (بحارالانوار، 6/ 324؛ حقّ الیقین‏، 2/ 94؛ تفسیر قمى‏، 2/ 252).
برخى آیات قرآن: میان نفخه مرگ و نفخه حیات فاصله‏اى وجود دارد (زمر/ 68)؛ که در قرآن بیان نشده.
برخى روایات: فاصله چهل سال است؛ ولی مشخص نیست طول سال‏هاى دنیوى است یا اخروى؟
در این چهل سال هیچ موجود زنده‏اى جز خداى متعال باقى نمى‏ماند و دگرگونى‏هایی در عالم روى مى‏دهد و جهانى نو براى زندگىِ دوباره انسان‏ها پدید مى‏آید.
قرآن کریم، گروهى از موجودات (مانند برخى فرشتگان مقرّب) را از مرگ در نفخه نخست استثناء کرده است، البتّه نه به این معنا که آنها نمى‏میرند، بلکه به این معنا که در مرگشان تأخیر مى‏افتد و به زمانى پس از نفخه موکول مى‏شود (پیام قرآن‏، 6/ 72 و 73؛ المیزان‏، 14/ 293؛ حقّ الیقین‏، 2/ 97).
متکلّمین شیعه معتقدند که پس از نفخه اوّل، ارواح و اجسام به کلّى از میان نمى‏روند، بلکه اجزاى جسمانى از هم مى‏گسلند و با نفخه دوم دوباره پیوند مى‏خورند و زنده مى‏شوند (بحارالانوار، 6/ 336؛ حقّ الیقین‏، 2/ 97؛ کشف المراد، 402).
براى حشر مردگان چهل روز باران حیات مى‏بارد. «معاد شناسى، ج‏6، ص: 40ـ 44»
در کتاب «أمالى» صدوق از أحمد بن زیاد هَمْدانى (ره) حدیث میکند که او گفت: براى ما روایت کرد علىّ بن إبراهیم بن هاشم از پدرش از محمّد بن أبى عُمَیر از جمیل بن دَرّاج از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام که فرمودند:
إذَا أَرَادَ اللَهُ أَنْ یَبْعَثَ الْخَلْقَ أَمْطَرَ السَّمَآءُ عَلَى الارْضِ أَرْبَعِینَ صَبَاحًا، فَاجْتَمَعَتِ الاوْصَالُ وَ نَبَتَتِ اللُحُومُ‏. «چون خداوند اراده فرماید که مردم را براى قیامت محشور کند، چهل شبانه روز آسمان بر زمین باران ببارد؛ و در اینصورت، اجزاء و اعضاءِ بدنها به هم مى‏پیوندد و گوشت بر روى آنها میروید.» ««أمالى» صدوق، طبع سنگى، ص 107»
«بحار الانوار» این روایت را از «تفسیر علىّ بن إبراهیم» نقل میکند و در تتمّه‏اش حضرت صادق علیه السّلام میفرماید:
جبرائیل به نزد رسول الله صلّى الله علیه و آله آمد و آن حضرت را با خود به قبرستان بقیع آورد تا به قبرى رسیدند.
جبرائیلصاحب آن قبر را صدا زد و گفت: برخیز به اذن خدا!
مردى از میان قبر برخاست که تمام موهاى سر و صورتش سپید بود، و با دست خود خاک را از صورتش پاک میکرد و مى‏گفت: الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ اللَهُ أَکْبَرُ. جبرائیلبه او گفت: برگرد در میان قبر به اذن خدا!
سپس با رسول الله رفتند تا به قبر دیگرى رسیدند،
جبرائیلبه‏ صاحبش گفت: برخیز به اذن خدا! در این حال مردى از میان قبر برخاست که چهره و سیمایش سیاه بود و مى‏گفت: یَا حَسْرَتَاهُ! یَا ثُبُورَاهُ! «اى واى بر من حسرت زده! اى واى بر من هلاک شده!»
جبرائیل به او گفت: برگرد به حال اوّلیّه خود به اذن خدا! و پس از آن به رسول الله گفت: اى محمّد! اینطور مردگان در روز بازپسین مبعوث میگردند! مؤمنان با آن گفتار و این جماعت با چنین گفتار و وضعیّتى!«. بحار الانوار» طبع حروفى، ج 7، ص 39
بعضى از آیات: وقتی خداوند بخواهد مردگان را زنده کند، باران از آسمان آمده و  مردگان حیات میگیرند.
وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ* ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّهُ یُحْیِ الْمَوْتى‏ وَ أَنَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ* وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لا رَیْبَ فِیها وَ أَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ.
« (اى رسول ما!) مى‏بینى زمین را که فروکش کرده و خاموش و بى اثر شده است! پس چون ما از آسمان آب باران بر آن میفرستیم به حرکت و اهتزاز در مى‏آید و نموّ و رشد میکند، و از هر جفتِ با بهجت و سرشار در روى آن میروید و این دلیل بر آنست که فقط خداوند حقّ است و او مردگان را زنده میکند و او بر هر چیز قدرت دارد و تواناست؛ و دلیل بر آنست که ساعت قیامت فرا میرسد و شکّى در آن نیست و خداوند آنانرا که در قبرها خوابیده‏اند بر مى‏انگیزاند.»
معناى این آیه و دو حدیث گذشته این نیست که بارانى که از آسمان مى‏بارد و به سبب آن مردگان حیات میگیرند مانند همین بارانى است که ما مشاهده مى‏کنیم و بواسطه آن زمین سر سبز و خرّم میگردد.«حج/5ـ7»

 



موضوع :