فصل دوم: بررسی تطبیقی آیات ولایت
إِنَّما وَلِیُّکُمُ‏ اللَّهُ‏ وَ رَسُولُهُ‏ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ: مائده/55

 

گفتار سوم: بررسی و نقد مناقشه‌ها و تردیدها پیرامون دیدگاه شیعه

•اشکالهای بی‌اساس ابن تیمیه:
.1اگر اعطای زکات در نماز مشروع بود، به حال رکوع اختصاص نداشت، بلکه اعطای زکات در قیام و قعود برتر بود.
.2اوصاف معروف علی بسیار است، چطور خداوند علی را به آن اوصاف معرفی نکرد و به جای آن به چیزی معرفی کرد که کسی آن را نمی‌شناسد.
.3آیه 55 مائده به منزله‌ی این آیه است: «وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ ارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعینَ» بقره/43 که امر به رکوع می‌کند.
.4واو در «وَ هُمْ راکِعُونَ» یا حالیه است یا عطف و چون موارد واو عطف بیشتر است در این موارد شناخته شده‌تر است ، واو عطف خواهد بود.

 

.5اگر شأن نزول آیه درست باشد، باید ولایت مشروط به اعطای زکات در حال رکوع شود و تنها در این حال ولایت تحقق داشته باشد.
 دسته اول مناقشه‌ها: نادیده گرفتن احادیث شأن نزول درباره امام علی

تواتر اجمالی این روایت (9صحابی و 4 تابعین) ثابت شد.

 بیشتر اهل سنت در صدد انکار نیستند، بلکه بیشتر درصدد تعمیم آن به همه مؤمنان و تعبیر ولایت به دوستی و یاری هستند.

•اگر اهل سنت برای این روایات اعتبار قائلند، نباید مناقشه‌هایی مطرح کنند که با این احادیث ناسازگار باشد.
•مناقشه‌های این گروه درباره اعتبار این احادیث که کاملا با این احادیث متعارض است:
.1زکات در این آیه به معنای اصطلاح رایج فقهی است، نه صدقه مستحبی
.2رکوع در این آیه به معنای هیئت خاص خم شدن در نماز نیست.
.3توجه به سائل در نماز و اعطای زکات با مقام امام علی سازگاری ندارد.
.4واژگان این آیه به صورت جمع آمده است و تطبیق آن بر یک فرد مجازگویی است و نیازمند قرینه است.

این گروه: 1. یا باید از این روایات چشم‌پوشی کنند2.  یا با توجه به قرائن آیات ولایت را طوری معنا کنند که با این احادیث منافات نداشته باشد. (مانند دانشمندان شیعی یا جمعی از اهل سنت: مثل جصاص و الکیا الطبری)

دسته دوم مناقشه‌ها: نقد دیدگاه شیعه در تفسیر آیات ولایت

•پیش فرض این گروه چشم‌پوشی از قراین خود آیات و روایات رسول‌خداs است.
.1عدم استناد خود امام علیg به این آیات بر امامت خویش
.2عدم حصر در کلمه «انما» در آیه 55
.3ناسازگاری حصر حقیقی (به دلیل کلمه «انما») با امامت سایر ائمه
.4پیوستگی و وحدت سیاق آیات 51 تا 58 و تأثیر آن در معنای واژه «ولیّ»
.5تحلیل واژه ولیّ و عدم تطبیق آن بر معنای مدبر و اولی به تصرف در آیات ولایت
•پاسخ علمای شیعه در طول تاریخ:

قدما: الشافی فی الامامة: علم الهدی سید مرتضی(436ق)، تلخیص الشافی: شیخ الطائفة طوسی (460ق)،

 

متأخران: المیزان: علامه طباطبایی، المراجعات: علامه سید شرف الدین عاملی و ..

نقد مناقشه‌ی اول: (زکات = اصطلاح رایج فقهی، نه صدقه مستحبی)

•اشکال: امام علیs به دلیل فقر مشمول زکات واجب نبوده است یا زکات واجب را تا وقت نماز به تأخیر نمی‌انداخته؛  بنابر این اگر اعطای امام صدقه مستحبی بوده، حمل زکات بر صدقه مستحبی دلیل ندارد.
-قرطبی: حمل زکات بر صدقه بعید است و زکات تنها برای اصطلاح واجب به کار رفته.
-فخر رازی: ظاهر عبارت آیه زکات از نوع واجب است.
•پاسخ1: زکات: نمو و طهارت = مایه برکت و نمو مال + پالایش نفس
üزکات در لغت در عصر نزول در کنار نماز = مطلق انفاق مال برای خداست. اصطلاح فقهی بعد از عصر نزول رایج شده.

 

üزکات در عصر انبیای پیشین به معنای اصطلاح رایج اسلام نبوده، در مورد ابراهیم، اسحق و یعقوب: «وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إیتاءَ الزَّکاةِ ...» حضرت عیسی : «وَ أَوْصانی‏ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ‏ حَیًّا»
ü قرآن زکات را صدقه نامیده، زیرا هر دو پاک کننده‌اند. صدقه مانند زکات به تدریج در معنای اصطلاحی خود به کار رفت.
üبنابراین هر نوع صدقه و انفاق در راه خدا زکات است = معنای لغوی ( خلاف ظاهر نیست).
•پاسخ2:
•اگر به فرض نتوان دلیل بر حمل زکات بر صدقه‌ی مستحبی یافت، خود آیات قوی‌ترین دلیل می‌باشد. زیرا نمی‌توان از شأن نزول آیات چشم پوشید.
•اشکال 2.

1. رکوع: خشوع و تذلل

•نظر: زمخشری، بیضاوی: رکوع = خشوع و تذلل + هیئت خم شدن در  نماز
•آلوسی: رکوع= فقط خشوع و تذلل، مثل: «وَ ارْکَعی‏ مَعَ الرَّاکِعین‏»
•شوکانی: رکوع= فقط خشوع «اگر رکوع هم شدن در نماز باشد، باید پرداخت زکات در حال رکوع برتر از حالتهای دیگر باشد؛ حال آنکه این امر در بین اهل فتوی شناخته شده نیست».

2. رکوع: نماز

•بغوی: رکوع= نماز خواندن مستحبی در شب و روز
•قرطبی، ابن عطیه اندلسی، فخر رازی
•جواب 2: رکوع = خشوع و تذلل
ü1. مفسران اهل سنت: زکات = معنای اصطلاحی، رکوع = غیر معنای اصطلاحی ( تردید در معنای اصطلاحی)
üدر حالیکه زکات در معنای اصطلاحی: به تدریج پس از نزول در عرف رایج شد.
üبرخلاف رکوع: به دلیل تساوی معنای لغوی و اصطلاحی، در عصر نزول به معنای اصطلاحی خم شدن بدون قرینه به کار می‌رفت.
ü2. رکوع: لغت= انحنا و خم شدن، استعمال در تواضع خلاف اصل است مگر با قرینه؛ در آیه ولایت قرینه‌ای نیست  حتی شأن نزول معنای لغوی را تأیید می‌کند.
ü3. رکوع = خشوع و تذلل، نیازمند دو امر:
üالف) تنها مؤمنانی که با حال خشوع زکات می‌دهند یاور مؤمنان دیگرند.
üب) وصف خضوع در حال اعطای زکات پیامی نداشته و لغو است.    هیچیک از اهل سنت به این ملتزم نمی‌شود.

4. رکوع: نماز خواندن نمی‌باشد. زیرا:

üجصاص : لازمه‌ی نماز خواندن تکرار بدون فایده در کلام خداست. «الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ و یصلون».
üشوکانی: رکوع نمی‌تواند باشد، زیرا زکات در حال رکوع جایز نیست.   وی دلیلی بر این سخن ندارد.
üابن کثیر: اگر زکات در حال رکوع بود، باید زکات در حال رکوع برتر از سایر حالات باشد.   فقط استبعاد کرده، حال آنکه امضای این عمل توسط خدا دلیل بر عدم بطلان نماز است. بیان آن در آیه برای مشخص کردن ولیّ است

 یا1. زکات در حال رکوع برتر است یا2. سکوت در مورد زکات در حال رکوع   عدم مفهوم‌گیری

اشکال 3. اعطای زکات با نماز منافات داشته و یا موجب بطلان آن است.

الف) توجه ویژه امام علی در نماز با توجه به سائل منافات دارد.

جواب: عطای صدقه عبادت است که در ضمن عبادتی دیگر (نماز) صورت گرفته و توجه به غیر خدا با روح نماز منافات دارد و دستگیری از نیازمند در راستای عبادت اوست. «أَ لَمْ‏ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیم‏» صدقه برای خداست و تنها خدا صدقات را می‌گیرد، چون گیرنده‌ی صدقه خداست با نماز منافاتی ندارد.

ب) دستگیری از نیازمند با عطای انگشتر مصداق فعل کثیر است و موجب بطلان نماز می‌شود.

جواب: این اشکال نزد خود اهل سنت نیز بی‌مورد است، زیرا اکثر ایشان قائلند که این کار مصداق فعل کثیر نیست.

به دلیل: الف) احادیث شأن نزول ب) مواردی که در حال نماز پیامبر رخ داده «اشاره حضرت با دست، برداشتن امام دختر ابی‌العاص در حال نماز» ج) فتوا در فقه به اموری (کشتن حشراتی مانند مار و عقرب و ... در نماز) نشان از عدم فعل کثیر بودن این افعال در حال نماز است.

 

اشکال 4. واژگان آیه جمع است و تطبیق آن بر یک نفر خلاف ظاهر است.

•فخر رازی: خدا مؤمنان را در این آیات در هفت مورد با صیغه جمع آورد، هر چند حمل لفظ جمع بر واحد برای تعظیم رواست؛ ولی مجاز است و نیاز به دلیل دارد.
•آلوسی: لفظ جمع برای عموم است. فریقین اتفاق دارند که باید از عموم لفظ پیروی کرد و حمل عام بر خاص خلاف است، مگر در ضرورت. اگر کسی بگوید: اینجا ضرورت است و مربوط به تصدق امیر بوده است، می‌گوییم: رکوع در اینجا نص در خم شدن نماز نیست، بلکه به معنای تخشع و تذلل است.

جواب برخی اهل سنت: لفظ جمع برای تشویق و ترغیب دیگران است به کاری که امام علی انجام داد.

•علامه طباطبایی: 1. جایی که لفظ جمع در معنای مفرد بیاید، استعمال جمع مجازی است ولی 2. جایی که جمع در معنای خودش به کار رود ولی بر یک مصداق تطبیق شود، استعمال مجازی نیست. تفاوت بین مصداق خارجی و معنای آن است.
•حقیقت و مجاز: محور استعمال لفظ در مفهوم و معناست، نه تطبیق با مصداق خارج  اینجا نوع دوم است.
•نمونه‌هایی که در قرآن جمع‌ آمده ولی مصداق آن مفرد بوده است:

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ ...‏ تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ » الفاظ جمع، مصداق: حاطب بن ابی بلتعه که به قریش نامه نوشته بود.

«یَقُولُونَ لَئِنْ‏ رَجَعْنا إِلَى‏ الْمَدینَةِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ ...» و «فَتَرَى الَّذینَ فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسارِعُونَ فیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشى‏ أَنْ‏ تُصیبَنا دائِرَةٌ» : عبدالله بن ابیّ بن سلول

جواب 2. چشم پوشی از خصوص سبب و پیروی از عموم لفظ مبنای خود اهل سنت را ویران می‌کند.

•الف) سبب نزول چیست که باید از آن چشم پوشید و از عموم لفظ باید پیروی کرد؟
•ب) اگر سخن ابن کثیر شأن نزول را در مورد عبادة بن صامت بدانیم، ادعای بی دلیل است.
•+ آلوسی: در پیروی از عموم لفظ؛ تنها مؤمنانی که با خشوع زکات می‌دهند، یاور یکدیگرند  خود اهل سنت به این امر ملتزم نمی‌شوند.
•+ رکوع به معنای خضوع نیازمند قرینه است و اینجا قرینه‌ای نیست.

بنابر نص سبب نزول : رکوع = خم شدن در نماز

نقد مناقشه‌های دسته دوم:

•شبهات بیشتر درباره ولایت به معنای سرپرستی و پیشوایی است.

1. عدم استناد امام علیg به آیات ولایت

فخر رازی: امام علیg که خود آشناتر از دیگران به تفسیر قرآن است به آیات ولایت بر امامت خود استدلال نکرده است.

پاسخ: ظاهرا تنها فخر رازی این شبهه را مطرح کرده، غافل از اینکه امام علیg در منابع شیعه و اهل سنت با این آیه بر حقانیت خود احتجاج کرده است.

ابن بابویه: کمال الدین (ج1، ص276) علی بن طاووس : التحصین(ص682)، ابراهیم بن محمدجوینی: فرائد السبطین (ج1، ص 312)

•شخص رسول خداs و ائمه اهل بیتD به این آیات بر ولایت امام علی استناد کرده‌اند.

•خطیب خوارزمی احتجاج عمرو بن العاص را در نامه‌اش به معاویه بر حقانیت امام علیg آورده است.

2. عدم حصر در کلمه «إنما»

«انما»: ادات حصر، پس باید مراد از ولایت در آیه خاص باشد نه عام؛

ـ این ولایت منحصر در خدا و رسول و برخی مؤمنان است و تنها با معنای رهبری و تصرف سازگار است.

اشکال فخر رازی:

کلمه «إنما» برای حصر نیست، زیرا «إِنَّما مَثَلُ الْحَیاةِ الدُّنْیا کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ ... » ولی مثلهای دیگری غیر از این حیات دنیا وجود دارد، مثل: «إِنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْو...» پس لهو و لعب در غیر از زندگی دنیا نیز وجود دارد.

پاسخ:

.1فخر رازی بین مَثَل حیات دنیا و خود حیات دنیا خلط کرده است.
•قرآن تنها یک مَثَل با دو بیان درباره حیات دنیا زده
•حیات دنیا وجه انحصار در زندگی دنیاست نه در لهو و لعب

ظاهر قرآن: «ظاهر حیات دنیا چیزی جز لهو و لعب نیست». نه آنکه لهو و لعب در غیر حیات دنیا وجود ندارد.

•انحصار بر حیات دنیاست نه بر لهو و لعب.

 

•فخر رازی در چند جای دیگر قرآن «إنما» را دال بر حصر دانسته است. مثل: «وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِباد» 20/آل عمران

پاسخ 2. «إنما» جایی برای حصر اضافی و قیاسی به کار می‌رود که با قرینه همراه باشد.

•در آیه ولایت قرینه‌ای بر حصر اضافی وجود ندارد.
•اوصاف آیه، انحصار را تأکید کرده و ولایت را تنها برای کسی معرفی می‌کند که در حال رکوع زکات داده است.

پاسخ3. اگر از حصر چشم‌پوشی کنیم باید ولایت غیر خدا و پیامبر و مؤمنان را بپذیریم.

نه آنکه تنها مؤمنانی دیگر که آن اوصاف را ندارند داخل در این ولایت باشند.

زیرا حصر بر ولایت خدا و پیامبر و مؤمنان (با آن اوصاف) بر هر سه است.

3. مناقشه سوم و نقد آن: ناسازگاری حصر حقیقی (به دلیل «إنما») با امامت سایر ائمه

آلوسی: اگر استدلال شیعه به آیه تمام باشد، همچنانکه حاکمیت سه خلیفه اول نفی می‌شود، امامت یازده امام دیگر هم نفی می‌شود؛ زیرا لازمه حصر حقیقی، انحصار حاکمیت در خدا و رسول و امام علی و نفی دیگران است. نتیجه: این استدلال بیش از آن که به زیان اهل سنت باشد، به زیان شیعه است.

پاسخ:

1. استدلال شیعه به حاکمیت به امامت یازده امام همسان با حاکمیت سه خلیفه نیست، زیرا آیه در مقام نصب امامت است و از نظر اهل سنت خلافت سه خلیفه اول و سایر خلفا به نصب نیست تا در رد یا اثبات آن به آیه تمسک شود.

 

2. آیه ولایت تنها ولایت امام علی را اثبات می‌کند و ولایت سایر ائمه از طریق دلایل قرآنی و روایی اثبات می‌شود، بنابراین آیه ناظر به زمانهای بعد نیست که با امامت سایر ائمه منافات داشته باشد. (مفاد قضیه به نحو قضیه خارجیه است).

پاسخ 3. ولایت سایر ائمه در طول ولایت امام علی است و همگی یک حقیقتند.

•ولایت سایر ائمه به ولایت امام علی باز می‌گردد و با ولایت امام علی ولایت سایر ائمه نیز اثبات می‌شود.
•علامه طباطبایی:

«نسبت دادن آنچه درباره امام علی نازل شده به سایر ائمه به خاطر آن است که جملگی آنان اهل بیت واحدند و شأن آنان نیز یکی است».

 

 

 



موضوع :