فصل دوم: بررسی تطبیقی آیات ولایت (گفتار دوم: بررسی دیدگاه های اهل سنت)
إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ: مائده/55
گفتار دوم: بررسی دیدگاه های اهل سنت
•سه نوع تلقی: 1. پذیرش روایات شأن نزول 2. عدم پذیرش آن 3. چگونگی الغای خصوصیت از مورد شأن نزول
vگروه اول: پذیرش شأن نزول بدون الغای خصوصیت
•پذیرش احادیث تصدق انگشتر از سوی امام علی، بدون الغای خصوصیت: حمل آیات ولایت تنها بر مورد نزول
•ریشه: عصر صحابه؛ کسی منکر آن نبوده و با الغای خصوصیت به دیگران آن را تعمیم نداده بودند.
•عصر تابعین؛ مورد پذیرش برخی
•ابوبکر احمد رازی: 370ق؛ ضمن تطبیق آیه بر شأن نزول، به اشکالات تطبیقی پاسخ میدهد. «از مجاهد،سدی، ابی جعفر، عتبةبن ابی حکیم، روایت شده که این آیه در مورد علی بن ابیطالبg در حین تصدق انگشتر در حال رکوع، نازل شده است...»
•الکیا الطبری، م504ق
•مبنای ایشان جواز اعطای صدقه در حال نماز است.
•مبانی دیدگاه اول:
الف) «وَ هُمْ راکِعُونَ» حال برای فاعل «وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ»
ب) صدقه مستحبی زکات نامیده میشود، زیرا امام علیg انگشتر خود را به عنوان صدقه مستحب اعطا نمود.
ج) عمل قلیل در نماز موجب بطلان آن نیست.
د) تطبیق صیغههای جمع در آیه بر یک فرد، از باب ترغیب و تشویق دیگران و بیانگر ویژگی مؤمنان در سرعت گرفتن در نیکی است.
بررسی و نقد دیدگاه اول:
•با اختصاص آیه به مورد نزول خود، چگونه میتوان ولایت را به معنای نصرت یا محبت گرفت؟ حال آنکه نصرت یا محبت با اختصاص داشتن شأن نزول منافات دارد.
•جوابی از این گروه مطرح نشده است.
vگروه دوم: پذیرش شأن نزول با الغای خصوصیت
•این گروه صراحتی در ردّ و انکار روایات شأن نزول درباره تصدق امام علیg به نیازمند نکردهاند و گاه این روایات را پذیرفتهاند، اما با الغای خصوصیت شأن نزول از آن استفاده عمومیت کردهاند.
•بیشتر مفسران اهل سنت از این گروهاند: ابن جریر طبری، م310ق. واحدی نیشابوری م468ق. بغوی، م516ق. زمخشری، 528ق. ابن عطیه اندلسی، م541. فخر رازی، م606ق. قرطبی، م671ق. نسفی، 710ق، ثعالبی،875ق، عمادی، 982ق، آلوسی، م1327ق،...
•برخی از ایشان تصریح دارند که این دیدگاه جمهور مفسران اهل سنت است.
•مبانی دیدگاه گروه دوم
الف) ولایت به معنای نصرت یا محبت است.
ب) «الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ ...» بر هر مؤمنی صدق میکند، همانند آیه «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْض» توبه/71
ج) خصوصیات آیه برای تمییز مؤمنان از منافقان است، زیرا منافقان بر نماز مداومت ندارند. «إِنَّ الْمُنافِقینَ یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا کُسالى یُراؤُنَ النَّاسَ وَ لا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَلیلا» نساء/142
در زکات بخیلند. «أَشِحَّةً عَلَیْکُمْ»: احزاب/19
د) در «... وَ هُمْ راکِعُونَ» چند احتمال وجود دارد:
.1خضوع: «و هم خاضعون»: در برابر اوامر و نواهی الهی یا در حال عطای زکات خاضعند و بر نیازمندان تکبر نمیورزند.
.2رکوع اصطلاحی: مؤمنان نمازی که مشتمل بر رکوع است بجا میآورند و این بیان شرافت رکوع میباشد.
.3صحابه در هنگام نزول در حالات مختلفی (رکوع، زکات، ...) بودند، این حالات باعث شد به تمامی ایشان اشاره نماید.
بررسی و نقد دیدگاه دوم:
•این دیدگاه ریشه نبوی ندارد و صحابه نیز چنین تعمیمی نداشتهاند.
•برخی مانند ابنتیمیه به ابن عباس چنین نسبتی دادهاند که صحیح نیست.
•نقطه آغاز دوره تابعین است، بدون اینکه اختصاص نزول به امام علیg را انکار نمایند.
(سدی م 127ق): «مراد از مؤمنان در آیه «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ...» همه مؤمناناند، ولی علی بن ابی طالبg در مسجد در حال رکوع، انگشتر خود را به نیازمند بخشید».
عبدالملک بن ابی سلیمان (اهل سنت) از ابو جعفر (امام محمد باقرg) میگوید: درباره «الَّذینَ آمَنُوا» پرسیدم، حضرت فرمود: مؤمنان مرادند. گفتم: مردم میگویند این آیه درباره علی نازل شده است. حضرت فرمود: علی از مؤمنان است».
بغوی در تفسیرش این قول را به جویبر به ضحاک نسبت می دهد. (تمام مؤمنان بر یکدیگر ولایت دارند).
پاسخ:
•در منابع فریقین فرد دیگری از تابعین قائل به چنین تعمیمی در آیه نشده است.
•اشکال وارده بر حدیث منقول از امام باقرg :
.1خبر واحد است.
.2منافات داشتن با احادیث متعددی از اهل بیت ( و امام باقرg) این آیه را مختص امام علیg دانستهاند.
.3عبدالملک بن ابی سلیمان، تنها راوی این حدیث، از راویان امام باقر محسوب نمیشود.
.4روایت ابهام دارد. آیا مراد از مؤمنان، همه مؤمنانند یا (طبق روایات شیعه) خصوص ائمه اهل بیتD (طبق روایات شیعه سایر ائمه نیز در حال رکوع انگشتر خویش را صدقه دادهاند).
ظاهر کلام «سدی» و «ضحاک» بیانگر است که آنان تفسیر خود را بیان میکنند، بدون اینکه مستند به حدیث پیامبر یا قول صحابه باشد.
نکته:
•نمیتوان از شأن نزول آیه الغای خصوصیت کرد و ولایت را به همه مؤمنان عمومیت داد، زیرا:
.1یا باید از روایات شأن نزول بطور کلی چشم پوشید.
.2یا با التزام به شأن نزول نمیتوان الغای خصوصیت کرد، زیرا:
•با التزام به روایات، مؤمنان در افرادی خاص منحصر میشوند.
•رکوع در معنای هیئت خاص نماز و زکات به صدقه معنا شوند.
•
§این معنا با تعمیم آیه ناسازگار خواهد بود. زیرا در تعمیم آیه: ولایت = برای همه مؤمنان و رکوع = خضوع
§اراده هر دو معنا از ولایت و رکوع، استعمال لفظ در اکثر از یک معنا و غیرقابل پذیرش است.
•امکان برخورد این گروه با روایات
الف) تفسیر آیه با توجه به روایات بدون الغای خصوصیت= شبیه دیدگاه شیعه
نتیجه: با اختصاصی بودن این آیات، ولایت = محبت یا نصرت نمیتواند باشد.
ب) پذیرش روایت و الغای خصوصیت: در این صورت فقط مؤمنانی یاور یکدیگرند که در حال رکوع زکات میدهند، نتیجه1: تعداد مؤمنان یاور هم بسیار اندک میشود.
نتیجه2: غیر همسانی این معنا با آیه 71/ توبه: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ» + وقوع نادر این امر:
نمیتوان گفت این آیات بدون شأن نزولی قبل از تصدق امیرالمؤمنین نازل شده، زیرا با روایات شأن نزول مخالف است.
کسی هم این معنا را برای آیات و روایات مربوطه نگفته است.
جمعبندی: روایات متواتر شأن نزول با الغای خصوصیت از آیه شریفه سازگار نیست.
گروه سوم: انکار شأن نزول
•عام دانستن آیات 55 و 56: انکار شأن نزول
•پیدایش این نظریه: قرن هشتم، از طریق ابن تیمیه «احمد بن عبدالحلیم» در نقد آراء علامه حلی «حسن بن یوسف مطهر»
.1ابن تیمیه: «حادثه تصدق انگشتر به وسیله امام علیg افسانهای ساختگی است و در هیچ کتابی از کتابهای مورد اعتماد از صحاح، سنن، جوامع، معجمها و کتابهای مرجع چنین خبری وجود ندارد». «منهاج السنة النبویة»، ج4، ص5
.2ابن کثیر (م774ق): «برخی از مردم چنین میپندارند که جمله «... و هم راکعون» در موضع حال برای دفع زکات است ولی اگر چنین بود، دفع زکات در حال رکوع مورد مدح و برتر از حالتهای دیگر خواهد بود، در حالی که چنین نیست و کسی از دانشمندان اهل فتوا ـ تا آنجا که ما میشناسیم ـ به آن فتوا نداده است».
.3شوکانی: «زکات دادن در حال نماز روا نیست».
4. ذهبی: پس از بیانات مجمع البیان و تقدیر از آن، بدون ایراد بر آن میگوید: «بدون تردید این تلاش بیثمر است. حدیث تصدق انگشتر از سوی (امام) علی در نماز که محور استدلال طبرسی است، ساختگی و بدون ریشه است و این تیمیه عهدهدار رد و ابطال آن میباشد».
5. محمد شاکر: تأیید دیدگاه ابن کثیر در ضعف اسانید روایات + آنها را از بافتههای شیعه میداند.
مبانی دیدگاه سوم:
الف) روایات تصدق انگشتر ضعیف و مجعولند.
ب) آیات 51 تا 58 وحدت سیاق دارند.
ج) ولایت در این سیاق به معنای نصرت یا محبت است.
د) فراز «وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ ...» مانند «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْض» بر هر مؤمنی صدق میکند.
ه) «وَ هُمْ راکِعُونَ» به معنای «و هم خاضعون» خاضع در برابر تمام اوامر و نواهی الهی است یا خاضع در اعطای زکات است.
•بررسی و نقد دیدگاه سوم:
•تفاوت دیدگاه شیعه و سنی وابسته به موضعگیری در برابر روایات سبب نزول است.
.1شیعه: آیات 55 و 56 بیتردید درباره امام علیg است که انگشتر خود را در حال رکوع صدقه داد.
.2اهل سنت: صحابه و تابعین با چند طریق این روایت را نقل کردهاند که حدود 26 طریق میشود.
§صحابه: امام علیg، عبدالله بن عباس، ابورافع مدنی، عمار بن یاسر، ابوذر غفاری، انس بن مالک، جابر بن عبدالله، مقداد بن اسود، عبدالله بن سلام.
§تابعین: سلمة بن کهیل، عتبة بن ابی حکیم، سدی، مجاهد، ...
§سایر علمای اهل سنت که آیه را درباره امام علیg میدانند: اسکافی (م240ق)، نیشابوری در تفسیر غرائب القرآن، ایجی در مواقف، آلوسی، ابن حجر عسقلانی، ابن کثیر
•بیانات علمای اهل سنت:
Øآلوسی: «غالب اخباریین بر این باورند که این آیه درباره علی نازل شده است و حاکم نیشابوری و ابن مردویه و دیگران با سند متصل، از ابن عباس (و دیگران) این حادثه را نقل کردهاند.» + آوردن اشعار حسان بن ثابت
Øسیوطی: بیان برخی طرق این حدیث در «لباب النقول»: «اینها طرق این حدیثند که یکدیگر را تقویت میکنند (و اصل این ماجرا را به اثبات میرسانند».
Øابن حجر عسقلانی «الکافی الشاف فی تخریح احادیث الکشاف»: اشاره به برخی طرق احادیث و مناقشه در طریق ابن مردویه به عمار یاسر و ثعلبی به ابوذر
Øابن کثیر بررسی اسانید و مناقشه در سند حافظ ابوبکر (ابن مردویه 410ق) و حافظ عبدالرزاق بن همام (211ق)؛ بعد بدون خردهگیری بر سایر اسانید میگوید: «ان هذه الایات کلها نزلت فی عبادة بن الصامت حین تبرء من حلف الیهود و رضی بولایة الله و رسوله و المؤمنین»
بررسی ماجرای عبادة بن صامت:
•شرح ماجرا: «چون رسول خدا با یهودیان بنیقنیقاع جنگیدند... عبادة بن صامت که یکی از بنی عوف بن خزرج و هم پیمان آنان بود ... به نزد رسول خداs شتافت و گفت: ای رسول خداs، به خدا و رسولش (پناه برده) از پیمان با آنان بیزار میجویم و ولایت خدا و رسول و مؤمنان را میپذیرم و از هم پیمانی با کفار و ولایت آنان بیزارم، در این هنگام آیات «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ...» نازل شد».
•نظریه ابن کثیر و ... مبتنی بر نزول آیات 51 تا 56 درباره عبادة بن صامت و اشکالات آن:
.1این داستان منافاتی با نزول آیه 55 در شأن امام علی و حدیث انگشتر ندارد.
.2ابن کثیر بر مدعای خود در وحدت سیاق آیات 51تا 56 تنها دو روایت آورده:
•از محمد بن جریر طبری: «آیات 51 تا 67 درباره عبادة بن صامت در تبریّ از یهود و عبدالله بن ابیّ در باقی ماندنش بر ولایت یهود نازل شده است».
•با سند طبری به نقل از عبادة ـ حفید عبادة بن صامتـ میگوید: آیات 51 تا 56 درباره عبادة بن صامت و عبدالله بن ابیّ نازل شده است.
•اعتراضات وارده بر ابن کثیر:
.1طبری حدیث دوم را عینا با همین سند به گونهای دیگر نقل کرده و تنها آیه 51 را در مورد عبادة بن صامت دانسته.
.2طبری روایت سوم را با سند «عطیة بن سعد» نقل کرده و تصریح میکند که تنها آیات 51 و 52 درمورد عبادة بن صامت و عبدالله بن ابیّ میباشد.
.3طبری با همان سند از عطیة بن سعد حدیث دیگر نقل میکند که در آن آیات 55 و 56 را در داستان عبادة بن صامت داخل میداند.
.4طبری درباره آیات 51 و 52 شأن نزولهای دیگری را نسبت به «ابیلبابه» یا دو نفر دیگر بیان کرده است، وی میگوید: «این آیه(51) ممکن است درباره عبادة بن صامت و عبدالله بن ابی و همپیمانانشان با یهود نازل شده باشد و ممکن است درباره ابی لبابه باشد و نیز ممکن است درباره دو مردی باشد که یکی میخواست به یهودیان و دیگری نسبت به نصاری بپیوندد، لیکن درباره هیچکدام از این اقوال سه گانه خبری صحیح در دست نیست تا حجت آورد و به آن اعتماد شود.»
•ادامه بررسی ماجرای عبادة بن صامت:
3. هیچکدام از اسباب نزول نویسان آیات ولایت (55 و 56) را درباره عبادة بن صامت نقل نکردهاند، بلکه تنها آیات 51 و 52 را دربارهی او میدانند.
•+ آیات ارتداد «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرین...»: 54. در بین آیات 51و52 و آیات 55و 56(ولایت) قرار گرفته گواه بر این مطلب است. زیرا داستان عبادة بن صامت ربطی به ارتداد ندارد.
خلاصه:
•روایات شأن نزول درباره عبادة بن صامت متعارض و ضعیفند.
+ زهری، سدی، عبادة بن ولید (راویان حدیث عبادة) از تابعین هستند: 1. شاهد ماجرا نبودهاند 2. شاهدی از قرآن ندارند.
نتیجه: تمسک ابن کثیر و مقلدان ابن تیمیه از قبیل «العسّال» به این دو روایت متعارض وجهی ندارد.
نمیتوان از روایات متواتر و نقل شده از صحابه که خود شاهد ماجرا بودهاند چشم پوشید.
•استدلال فخر رازی در تعیین مصداق «وَ الَّذینَ آمَنُوا» آیه 55 مائده:
1. قول اول: تمام مؤمنان: زیرا عبادة بن صامت از یهود بیزاری جست و ولایت خدا و رسول را برگزید.
+ روایت: عبدالله بن سلام به رسول خدا گفت: «ای رسول خدا قوممان ما را ترک کرده و سوگند یاد کردهاند که با ما مجالست نکنند و ما نمیتوانیم با یاران شما همنشین باشیم؛ زیرا منزلهای ما دور است. پس این آیه نازل شد و عبدالله بن سلام گفت: به ولایت خدا و رسولش و مؤمنان خشنودیم». در نتیجه: آیه شامل تمام مؤمنان میشود.
توجیه «وَ هُمْ راکِعُونَ»: رکوع= خضوع، «یُقیمُونَ الصَّلاةَ»: 1. بیان شأنیت و ذکر رکوع جهت شرافت یا 2. صحابه در حالات گوناگون (نماز، رکوع، ...) بودهاند و خدا به تمامی این حالات اشاره دارد.
2. قول دوم: مراد شخص معینی است.
الف) عکرمه: ابوبکر
ب) عطا از ابن عباس: علیg در حال رکوع انگشتر خود را بخشید. روایت: این آیه نازل شد، عبدالله بن سلام به رسولخدا گفت: «من علی را در حال رکوع دیدم که انگشترش را به نیازمند صدقه داد؛ پس ما ولایت وی را میپذیریم».
•ابوذر: «با رسول خدا نماز ظهر گزاردیم و نیازمندی در مسجد چیزی خواست و کسی به او کمک نکرد و علیg در حال رکوع به انگشت کوچک که در آن انگشتری بود، اشاره کرد و سائل آن را درآورد... و رسول خداs مشغول دعا شدند و به خدا سوگند! هنوز دعای ایشان پایان نیافته بود که جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمدs، بخوان «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ ...»»
•فخر رازی با خلط مباحث دو قول را ساخته، در حالیکه هر دو یک روایت است، بخش اول آن را برای قول اول (ماجرای عبادة بن صامت) نقل کرده + توجیهات «وَ هُمْ راکِعُونَ»، و بخش دیگر همین روایت را در قول دوم آورد.
•حدیث عکرمه نیز حدیث مقطوع (به تابعین ختم میشود)، شاذ(تنها یک ثقه آن را نقل کرده)، متروک(غیر ثقه نقل کرده) است.
نتیجه: هیچکس از مفسران شیعه و اهل سنت نزول ولایت را درباره امام علیg دروغ نشمردهاند، هر چند در نوع تفاسیر تفاوتهای چشمگیری وجود دارد. تنها منکر این قضیه ابن تیمیه است که الگو برای وهابیان شده است.
انتقاد ابن تیمیه به علامه حلی:
1. ادعای رافضی (علامه حلی) بر اجماع آیه در مورد علی از بزرگترین ادعاهای دورغین است. بلکه اجماع اهل علم از ناقلان بر این است که آیه در خصوص امام علی نازل نشده و او انگشتر را در حال نماز صدقه نداده است.
•اجماع اهل علم از محدثان بر این است که این داستان دروغین و ساختگی است.
2. آنچه رافضی (علامه حلی) از ثعلبی نقل کرده (نزول آیه در تصدق انگشتر امام علی در حال رکوع)، محدثان بر این قولند که ثعلبی احادیث ساختگی را در تفسیرش میآورد و از اینرو وی را (حاطب لیل) هیزم کش در شب میدانند.
•بغوی که حدیث شناس و آگاهتر از ثعلبی و واحدی نیشابوری است، هرگز در تفسیرش که مختصر ثعلبی است این احادیث دروغین را نیاورده است.
•ثعلبی با اینکه دیندار است، به صحیح و سقیم احادیث آگاه نیست و بین سنت و بدعت تفاوتی نمیگذارد.
•انتقاد ابن تیمیه به علامه حلی:
•دانشمندان بزرگ مانند طبری، بقی بن مخلد و ابن ابی حاتم و ابن حمید و عبدالرزاق ... این نوع احادیث ساختگی را نیارودهاند. با آنکه عبدالرزاق به تشیع گرایش دارد و از فضائل علی زیاد نقل کرده، ولی شأن او برتر از این دروغهای آشکار است.
3. مفسرانی که رافضی (علامه حلی) از کتابهایشان نقل کرده، روایاتی نقل کردهاند که این اجماع را نقض میکند.
•ثعلبی از ابن عباس آورده که این آیه درباره ابوبکر است و باز او و ابن ابی حاتم از عبدالملک بن ابی سلیمان روایت میکندکه ابوجعفر درباره «الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ» در آیه پرسیدم، حضرت فرمود: «مؤمنان مرادند، گفتم: این آیه درباره علی نازل شده، حضرت فرمود: علی از مؤمنان است. و همین معنا را ثعلبی از ضحاک و ابن ابی حاتم از سدی درباره این آیه نقل کردهاند.
•همچنین ابن ابی حاتم از عبدالله بن عباس میآورد: کل من آمن فقد تولی الله و رسله و الذین آمنوا ...: هر کس ایمان دارد، ولایت خدا و رسول و مؤمنان را میپذیرد».
•نقد ادعاهای ابن تیمیه:
.1ادعای اجماع علامه حلی بی مبنا نیست، زیرا نیشابوری و ایجی نیز در اینجا ادعای اجماع کردهاند و روایات فراوان صحابه و تابعین میرساند که حداقل ادعای اجماع معنوی میشود.
.2ادعای اجماع اهل علم و محدثان بر عدم نزول آیه در خصوص امام علی بیاساس است. مفسران، محققان و محدثان فریقین چنین ادعایی ندارند.
.3تصدق انگشتر را تنها ثعلبی ذکر نکرده، بلکه دیگران مثل حاکم حسکانی (ق5)، ابراهیم جوینی (ق8)، با سند خودشان و فخر رازی این جریان را نقل کردهاند.
.4کدامیک از اهل علم از محدثان گفته: ثعلبی احادیث ساختگی را در تفسیرش آورده و او حاطب لیل (هیزمکش در شب) است، این ادعای ابن تیمیه است؛ حال آنکه همهی دانشمندان وی را ستودهاند. از جمله ابن خلکان، تاج الدین سبک، ابن جزری.
5. برخلاف ادعای ابن تیمیه که بغوی را از ثعلبی آگاهتر و تفسیرش را مختصر او دانسته و گفته: وی این حادیث دروغین را نیاورده، بغوی ضمن بیان سایر تفاسیر بیان میکند: «ابن عباس و سدی میگویند: خداوند از این آیه «وَ الَّذینَ آمَنُوا ... » علی بن ابیطالب را اراده کرده است؛ نیازمندی به امام علی رسید و امام در حال رکوع در مسجد انگشترش را به او داد.
6. تفسیر جامع البیان فی تأویل آی القرآن از محمد بن جریر طبری که نزد ابن تیمیه از بزرگترین تفاسیر است، با پنج طریق شأن نزول این آیه را نقل میکند، مبتنی بر اینکه همهی این احادیث درباره امام علی است که سهتای آنها نص است.
•چگونه ابن تیمیه میگوید دانشمندان بزرگ از اهل تفسیر مانند ابن جریر و ابن ابی حاتم، این احادیث ساختگی را ذکر نکردهاند، حال آنکه ابن ابی حاتم آن را با دو سند نقل کرده است. علاوه بر اینکه سند ابن ابی حاتم به سلمة بن کهیل میرسد که سند آن در علم رجال اهل سنت مورد وثاقت است.
•افراد این سند: ابوسعید بن الاشج، موسی بن قیس الحضرمی، سلمة بن کهیل همگی مورد وثاقت رجال اهل سنت میباشند.
7. سیوطی در الدرالمنثور به نقل از عبد بن حمید و عبدالرزاق از ابن عباس این حدیث را آورده. پس کلام ابن تیمیه که گفته: این حدیث را مانند ابن حمید و عبدالرزاق نیاوردهاند، بیاساس است.
8. مفسری که ابن تیمیه میگوید از ثعلبی آگاهتر است، کیست؟ ابن تیمیه تنها به ابن ابی حاتم اشاره میکند، غافل از اینکه ابن ابی حاتم روایت صحیح السند در مورد نزول این آیه در شأن امام علی ذکر میکند.
•علاوه بر اینکه روایتی که ابن ابی حاتم از امام باقر نقل میکند، نزول آیه را درباره امام علی انکار نکردهاند.
•+ این حدیث خبر واحد است و عبدالملک از روایان امام باقر و امام باقر نیز از مشایخ او محسوب نمیشود.
9. هیچیک از بزرگان تفسیر مانند طبری، ابن ابی حاتم و ... به نقل از ابن عباس نگفتهاند: رخداد تصدق انگشتر مربوط به ابوبکر است، ابن ادعای ابن تیمیه است که آن را به ثعلبی نسبت میدهد و خبری واحد مقطوع غریب بدون شاهد است.
•تنها عکرمه آن را نقل کرده که نزد برخی از بزرگان اهل سنت مورد اعتماد نیست، از این رو مسلم بن حجاج در صحیح خود جز یک روایت از او نقل نکرده است.
10. ابن تیمیه در آخرین نقد بر روایات شأن نزول روایت ابن ابی حاتم از ابن عباس را مطرح میکند که: «کل من آمن فقد تولی الله و رسوله و الذین آمنوا: هر کس ایمان دارد، خدا و رسول و مؤمنان را به ولایت میپذیرد».
•این حدیث ربطی به ادعای ابن تیمیمه ندارد.
•به فرض صدور این روایت از ابن عباس، وی تنها در صدد بیان این است که باید ولایت خدا و رسول و مؤمنان را پذیرفت، ولی اینکه مصداق مؤمنان را در احادیث دیگر بیان کرده است.
Øابن تیمیه در نقل احادیث دچار اشتباه فراوان است.
Øبه قول ابن حجر عسقلانی، وی در ارزیابی روایات به بیراه رفته و بسیاری از احادیث معتبر را بدون دلیل رد میکند.
Øاشتباهات ابن تیمیه به حدی است که مروّجان افکار وی دچار شگفتی میشوند.
Øمنشأ اشتباهات ابن تیمیه تعصب وی و اتهام به دانشمندان است.
Øعلامه طباطبایی: اگر بنا باشد از این همه روایت چشم پوشید، نمیتوان به هیچیک از روایات سبب نزول استناد کرد.
موضوع :