36 - (2408) وَعُمَرُ بْنُ مُسْلِمٍ، إِلَى زَیْدِ بْنِ أَرْقَمَ،... قَامَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَوْمًا فِینَا خَطِیبًا، بِمَاءٍ یُدْعَى خُمًّا بَیْنَ مَکَّةَ وَالْمَدِینَةِ فَحَمِدَ اللهَ وَأَثْنَى عَلَیْهِ، وَوَعَظَ وَذَکَّرَ، ثُمَّ قَالَ: " أَمَّا بَعْدُ، أَلَا أَیُّهَا النَّاسُ فَإِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ یُوشِکُ أَنْ یَأْتِیَ رَسُولُ رَبِّی فَأُجِیبَ، وَأَنَا تَارِکٌ فِیکُمْ ثَقَلَیْنِ: أَوَّلُهُمَا کِتَابُ اللهِ فِیهِ الْهُدَى وَالنُّورُ فَخُذُوا بِکِتَابِ اللهِ، وَاسْتَمْسِکُوا بِهِ " فَحَثَّ عَلَى کِتَابِ اللهِ وَرَغَّبَ فِیهِ، ثُمَّ قَالَ: «وَأَهْلُ بَیْتِی أُذَکِّرُکُمُ اللهَ فِی أَهْلِ بَیْتِی، أُذَکِّرُکُمُ اللهَ فِی أَهْلِ بَیْتِی، أُذَکِّرُکُمُ اللهَ فِی أَهْلِ بَیْتِی» صحیح مسلم، ج4، ص 1873.
مسلم به سند خود از زید بن ارقم نقل مىکند: «... روزى رسول خدا صلى الله علیه و آله کنار برکه آبى بهنام خمّ، بین مکه و مدینه، ایستاد و براى جمعیّت خطبهاى ایراد فرمود: در آن خطبه بعد از حمد و ثناى الهى و موعظه و تذکّر فرمود: اى مردم! همانا من بشرى هستم که نزدیک است پیک الهى جان مرا گرفته و اجابت دعوت حقّ نمایم. من در میان شما دو چیز گرانبها مىگذارم: اوّل آنها کتاب خدا که در آن هدایت و نور است، کتاب خدا را گرفته و به آن تمسّک کنید. پیامبر صلى الله علیه و آله سفارش زیادى براى کتاب خدا فرمود و مردم را بر عمل به آن تشویق نمود. سپس فرمود: اهلبیتم، شما را سفارش مىکنم در حقّ اهلبیتم و این جمله را سهبار تکرار نمود ....»«صحیح مسلم، ج 7، ص 122».
2- احمد بن حنبل به سند خود از زید بن ثابت نقل مىکند که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
4157 - حَدَّثَنَا عَلِىُّ بْنُ الْمُنْذِرِ - کُوفِىٌّ - حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ فُضَیْلٍ قَالَ حَدَّثَنَا الأَعْمَشُ عَنْ عَطِیَّةَ عَنْ أَبِى سَعِیدٍ وَالأَعْمَشُ عَنْ حَبِیبِ بْنِ أَبِى ثَابِتٍ عَنْ زَیْدِ بْنِ أَرْقَمَ رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالاَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله علیه وسلم- « إِنِّى تَارِکٌ فِیکُمْ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِى أَحَدُهُمَا أَعْظَمُ مِنَ الآخَرِ کِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الأَرْضِ وَعِتْرَتِى أَهْلُ بَیْتِى وَلَنْ یَتَفَرَّقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَىَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونِى فِیهِمَا ». قَالَ هَذَا حَدِیثٌ حَسَنٌ غَرِیبٌ.«صحیح ترمذی، ج13، ص 409»
3-ترمذى به سند خود از جابر بن عبداللَّه نقل مىکند: در حجة الوداع، روز عرفه رسول خدا صلى الله علیه و آله را دیدم که بر شترى سوار بود و خطبه مىخواند. شنیدم که حضرت مىفرمود: اى مردم! در میان شما چیزى مىگذارم که اگر به آن تمسک کنید، هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم.«صحیح ترمذى، ج 5، ص 621»
4555 - عن أبی الطفیل ، عن ابن واثلة ، أنه سمع زید بن أرقم رضی الله عنه یقول : نزل رسول الله صلى الله علیه وسلم بین مکة والمدینة عند شجرات خمس دوحات عظام ، فکنس الناس ما تحت الشجرات ، ثم راح رسول الله صلى الله علیه وسلم عشیة فصلى ، ثم قام خطیبا ، فحمد الله وأثنى علیه ، وذکر ووعظ ، فقال : ما شاء الله أن یقول : ثم قال : « أیها الناس ، إنی تارک فیکم أمرین لن تضلوا إن اتبعتموهما ، وهما : کتاب الله ، وأهل بیتی عترتی»«مستدرک علی الصحیحین، ج10، ص 379»
4- حاکم نیشابورى به سند خود از ابى الطفیل از زید بن ارقم نقل مىکند: رسول خدا صلى الله علیه و آله بین مکه و مدینه کنار پنج درخت فرود آمد. مردم زیر درختان را جاروب نمودند، پیامبر صلى الله علیه و آله ایستاده به ایراد خطبه پرداخت، بعد از حمد و ثناى الهى و تذکّر و وعظ و بیان خواسته الهى، فرمود: «اى مردم! همانا من در میان شما دو چیز مىگذارم که اگر از آندو پیروى کنید هرگز گمراه نمىشوید: کتاب خدا و عترتم. سپس فرمود: آیا مىدانید که من به مؤمنین از خود آنان سزاوارترم؟ این جمله را تکرار کرد. همگى گفتند: آرى. آنگاه رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: هر که من مولاى اویم این على مولاى اوست.»«مستدرک حاکم، ج 3، ص 110»
تکرار حدیث
1- وجود حدیث در صحاح
الف) صحیح مسلم که اهلسنت به صحّت تمام احادیث آن قائلند؛ «تذکرة الحفاظ، ج 3، ص 902؛ طبقات سبکى، ج 3، ص 276»
ب) صحیح ترمذى؛
ج) صحیح ابن خزیمه؛
د) صحیح ابىعوانه.
2- وجود حدیث در کتاب هایى که درباره صحاح سته نوشته شده است.
الف) حاکم، المستدرک على الصحیحین؛
ب) حمیدى، الجمع بین الصحیحین؛
ج) رزین عبدرى، تجرید الصحاح.
3- وجود حدیث در کتبى که مؤلفان آن التزام به نقل احادیث صحیح دادهاند.
الف) علامه سراج الدین فرغانى، نصاب الأخبار.
ب) حافظ ضیاء الدین مقدسى، المختارة؛ سیوطى از حافظ عراقى نقل مىکند: مقدسى کتابى را به نام المختارة تألیف کرد و در آن التزام داد که تنها احادیث صحیح السند را نقل کند.«التقیید و الایضاح، ص 24، تدریب الراوى، ج 1، ص 144»
4- تصریح به صحّت حدیث ثقلین
تعداد زیادى از علماى اهل سنت به صحّت حدیث ثقلین تصریح نمودهاند.
حدیث ثقلین وصیت پیامبر صلى الله علیه و آله
1. ثَقَل: متاعو توشه سفر و هرچیز نفیسى که احتیاج به محافظت داشته باشد.
2. ثِقل: سنگینى. «قاموس المحیط، ماده ثقل»
ثَقْل، عیارى براى تثبیت ترازو است.
تشبیه قرآن و عترت به عیار: کتاب و عترت مایه حیات است؛ با کنار گذاشتن آندو آرامش از حیات برچیده خواهد شد.
«ثَقَلَ الشئُ الشئَ فى الوزن یَثْقُلُهُ ثَقْلًا» «صحاح، ج4، ص 1647»
عَنْ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع:أَ تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَیْرِ إِمَامٍ قَالَ لَوْ بَقِیَتِ الْأَرْضُ بِغَیْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ. «اگر حجت روى زمین نباشد، زمین مضطرب خواهد شد».
2- جامعیت کتاب و عترت
«ما إن تمسّکتم بهما» مطلق + بدون تقیید: دلالت بر جامعیت و کمال على الاطلاق بر کتاب و عترت
3- هدایت مطلق در کتاب و عترت
«لن تضلّوا أبداً»: اطلاق«لن تضلوا» با «ابداً» تأکید شده و دلالت بر نفى ضلالت به طور مطلق دارد؛ هیچ نوع ضلالت بر شما عارض نخواهد شد.
ضلالت در مقابل هدایت: اگر به قرآن و عترت اقتدا کنید، هدایت میشوید. (ارائه راه، ایصال الی المطلوب )
4- مصاحبت ابدى
«حتّى یردا علىّ الحوض» دلالت بر مصاحبت و معیّت ابدى بین قرآن و عترت
شامل تمام نشئهها و عالمها، اعمّ از عالم دنیا، برزخ و قیامت.
5- لزوم تمسک به هردو
«ما إن تمسّکتم بهما لن تضلّوا أبداً» + «فانظروا کیف تخلّفونى فیهما» = دلالت بر لزوم تمسک به کتاب و عترت
6- بقاى عترت تا روز قیامت
«لن یفترقا حتّى یردا علىّ الحوض»
دلالت بر بقاى عترت تا روز قیامت.
اگر زمانی عترت نباشد، یعنی بین قرآن و عترت جدایی حاصل شده: منافات با صریح حدیث در عدم جدایی بین قرآن و عترت
ابن حجر: «در این حدیث اشاره جدانشدن کسانى از اهل بیت با قرآن است که اهلیّت براى تمسّک به او تا روز قیامت داشته باشد؛ همانگونه که کتاب عزیز این چنین است. در روایات آمده است که اهلبیت امان براى اهل زمیناند ....»«الصواعق المحرقه، ص 149»
همین معنا از سمهودى شافعى نیز رسیده است. «جواهر العقدین، ص 244»
7- أعلمیّت اهلبیت علیهم السلام
8- عصمت اهلبیت علیهم السلام
الف) اقتران اهلبیت به کتاب خدا؛ به نص آیات، هرگز در قرآن باطل راه نخواهد یافت. صدور هر مخالفتی با قرآن موجب جدایی از آن خواهد شد. (اعم از عمد یا سهو یا غفلت)
ب) در روایت مسلم بن حجاج و دیگران آمده است که پیامبر قبل از سفارش به کتاب و عترت فرمود: «إنّما أنا بشر یوشک أن یأتى رسول ربّى فأجیب».
ج) پیامبر صلى الله علیه و آله طبق حدیث مسلم، قرآن را اینگونه توصیف مىکند: در آن هدایت و نور است و آن به مثابه ریسمانى است که هر کس به آن چنگ زند بر هدایت واقعى است و هر کس که آن را رها سازد بر ضلالت است. همین حکم براى عترتى است که مقرون به کتاب خدا و عِدل آن شده است.
د) طبق روایت احمد بن حنبل، حضرت فرمود: «لن یفترقا حتّى یردا علىّ الحوض»
تعبیر «لن» تصریح به جدا نشدن قرآن و عترت از یکدیگر تا روز قیامت است.
عدم افتراق کنایه از عدم مخالفت (ولو سهوی با تعلیمات قرآن است) = عصمت اهل بیت
اگر در مواردى اهل بیت خطاکار باشند، از قرآن جدا شدهاند، زیرا در قرآن هیچگونه خطا و سهوى وجود ندارد.
ه) در برخى از روایات ثقلین درباره قرآن آمده: «حبل ممدود من السماء الى الارض؛ قرآن ریسمانى کشیده شده از آسمان به سوى زمین است.»
و) در روایت ترمذى از پیامبر صلى الله علیه و آله نقل شده: «فانظروا بم تخلّفونى فیهما؛ نظر و تأمل کنید که چگونه حقّ مرا در مورد این دو جانشین مراعات خواهید کرد.»
این تعبیر دلالت بر لزومِ اطاعت آن دو به طور مطلق دارد و لذا با عصمت سازگار است.
ز) در غالب روایات: «ما إن أخذتم بهما لن تضلّوا» که با «لن» به کار رفته است؛
موضوع :