اصل سیاق و بررسی نقش آن در تفسیر
- معنای سیاق و اهمیت آن
•«سیاق» در لغت: راندن، اسلوب، روش، طریقه، فن تحریر محاسبات به روش قدیم، مهر و کابین و در پى هم آمدن
•«سیاق کلام» در پى هم آمدن سخن و اسلوب و طرز جملهبندى آن معنا.
•تعریف سیاق (آیت الله سید محمد باقر صدر):
•«مقصود از سیاق هرگونه دلیل دیگرى است که به الفاظ و عباراتى که مىخواهیم آنها را بفهمیم، پیوند خورده است؛ خواه از مقوله الفاظ باشد، مانند کلمههاى دیگرى که با عبارت مورد نظر یک سخن به هم پیوسته را تشکیل مىدهند، خواه قرینه حالى باشد، مانند اوضاع و احوال و شرایطى که سخن در آن اوضاع و احوال مطرح شده است و در فهم موضوع و مفاد لفظ مورد بحث، نوعى روشنگرى دارد».
این تعریف به قدرى گسترده است که شامل تمام قرائن پیوسته مىشود، در صورتى که موارد استعمال این واژه در آثار دانشمندان، با این تعریف گسترده سازگار نیست.
•سیاق: ساختارى کلى که بر مجموعهاى از کلمات، جملات و یا آیات سایه افکنده و بر معناى آنها اثر مىگذارد.
•عدم اختصاص سیاق به قرآن (در عبارات و سخنان دیگر نیز وجود دارد).
oمثال: «اذهب الى البحر» همراه جمله «و استمع حدیثه باهتمام» یعنی «به نزد مرد دانشمند برو»،
oوقتى تنها باشد، معناى ظاهر آن این است که «به سوى دریا برو».
•سیاق = قرائن لفظى متصل به کلام : به کلمهها و جملههایى که پیرامون واژگان یا عبارت مورد تفسیر قرار گرفته است، به لحاظ آنکه خصوصیت یادشده را پدید مىآورند، سیاق گفته مىشود.
- الف) اهمیت نقش سیاق از دیدگاه دانشمندان
•قرینه بودن سیاق از اصول عقلائى محاوره است.
•استفاده از سیاق در فهم ظواهر متون دینى.
•گاه سیاق به تنهایى معناى واژه، جمله یا آیه را متعین نمىسازد، بلکه یک مطلب قطعى از جای دیگر در این باره مؤثر واقع مىشود؛ (به عنوان قرینه )
•مثال: « إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ» ( بقره، 6).
سیاق کلمات یا تناسب حکم (سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ) ( بقره، 6).
موضوع ( الَّذِینَ کَفَرُوا) به ضمیمه اصل مسلّم « امکان هدایت و ایمان آوردن کافران».
دلالت:«الَّذِینَ کَفَرُوا» مطلق کافران نیست، بلکه مراد دستهاى خاص از آنهاست که در اثر لجاجت و عناد، امکان هدایت در مورد آنان منتفى است.
وگرنه سیاق کلمات و تناسب حکم و موضوع، منافاتى با مطلق بودن « الَّذِینَ کَفَرُوا» ندارد.
- ب) ملاک قرینه بودن سیاق
•توجه به ارادهی گویندهی
•گویندهی عاقل و آشنا با قواعد محاوره از کلماتی استفاده میکند که با یکدیگر متناسب باشند.
•سیاق قرینهای برای فهم واژگان است که نادیده گرفتن آن موجب خدشهدار شدن تناسب کلام میگردد.
•مثال: «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ(رحمان، 60)؛ آیا پاداش نیکى، جز نیکى است»
•نمىتوان گفت به قرینه آیات قبل (وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ ...: رحمان، 48- 58)؛
•مراد از احسان اوّل (هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ): ترس از مقام پروردگار
• مراد از احسان دوّم (إِلَّا الْإِحْسانُ) : دو بهشت با نعمتهاى گوناگون آن است؛
•زیرا مطلق بودن دو احسان نیز با سیاق تناسب دارد، وجهى براى تخصیص آن به احسانهاى خاص نیست
•گاه یکى از دو معناى کلمه با سیاق تناسب بیشترى دارد.
•هر چه تناسب بیشتر باشد، دلالت آیه بر آن روشنتر خواهد بود.
•اگر شدت تناسب به حدى باشد که آیه در آن معنا ظاهر و در معناى دیگر غیر ظاهر شود، در صورتى که دلیل دیگرى بر تعیین معناى غیر ظاهر نباشد، معنای ظاهر بر اساس سیاق مقدم است.
•دلیل معتبرى عقلى یا نقلى به دلیل مخالفت با سیاق نادیده گرفته نمی شود، بلکه معنایی متعین می شود که در عین تناسب با سیاق ظهور کمتری دارد.
(رجبی، محمود؛ روش تفسیر قرآن، ص 91ـ 95).
2. انواع سیاق
•در پی هم آمدن کلمات، جملات در جمله و آیات و سورهها در قرآن موجب پدید آمدن انواع سیاق میگردد.
الف) سیاق کلمات
•در پى هم آمدن کلمهها در یک جمله، پدید آورنده سیاق کلمات است. شامل مبتدا و خبر، فعل و فاعل، فعل و نایب فاعل، فعل و مفعول و معطوف و معطوف علیه است.
•«مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ»: «دین» در اثر سیاق اضافه شدن «مالک» به «یوم» و «یوم» به «دین» به وجود آمده، در معناى «جزا» ظهور پیدا کرده است.
ب) سیاق جمله ها
•یک جمله از قرآن کریم، براى جملهاى دیگر در همان آیه قرینه شده، در تعیین مقصود از جمله دیگر تأثیر گذارد.
•قیل: مراد خداوند از آیه کریمه «تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ» آل عمران/24ملک و دارایى بهشت است.
•ردّ سید رضى : این قول نزد من ناپسند است، چون سیاق این آیه و آیهی پس از آن [سیاق جملهها] دلالت مىکند این ملکى که خدا [به هرکس بخواهد] مىدهد و [از هرکس بخواهد] مىستاند، تنها در دنیاست، نه در آخرت؛ آیا به سخن خداى متعال «وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ ...» به دنبال این جمله [تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ] نمىنگرى؟ اینها همه از حالات دنیاست و هیچ ارتباطى به امر آخرت ندارند.
ج) سیاق آیات و سورهها
•پى هم آمدن آیات سبب پیدایش سیاق مىشود که «سیاق آیات» نامیده مىشود
•به دنبال هم آمدن سورهها سیاق مىسازد که به آن «سیاق سورهها» گفته مىشود.
•آیات قرآن، از نظر بلندى و کوتاهى بسیار مختلف است.
•«آیه دین: بقره، 282» بیش از 20 جمله و آیه «مُدْهامَّتانِ؛ «رحمان/64» دو باغ سرسبز سیاهگون» تنها یک کلمه و جزئى از یک جمله است.
•سیاق آیاتى که از یک جمله کمترند و همراه با کلمات پیشین یا پسین، یک جمله را تشکیل مىدهند، در حکم سیاق کلمههاست و قرینه بودن سیاق اینگونه آیات معتبر است؛
• آیاتی که یک جمله یا بیش از یک جملهاند سیاق آنها در حکم سیاق جملههاست.
3. شرائط تحقق سیاق
•دو شرط تحقق سیاق آیات و جملات:
الف) ارتباط صدورى یا پیوستگى در نزول؛ ب) ارتباط موضوعى.
الف) ارتباط صدورى یا پیوستگى در نزول
•سیاق در صورتى واقعیت دارد که جملهها با همان پیوستگى از گوینده صادر شده باشند.
•زیرا ملاک قرینه بودن سیاق، صادر نشدن الفاظ با معانى نامتناسب از گویندهاى دانا و حکیم است.
•در صدور از متکلم دارای اقتران و «ارتباط صدورى» باشند.
•در صورت نامعلوم بودن ارتباط صدوری، سیاق در جملات وجود ندارد تا به عنوان قرینه متصل به آناستناد کنیم.
ب) ارتباط موضوعى
•جمله ها با هم ارتباط موضوعى و مفهومى داشته پیرامون یک موضوع یا مطلب صادر شده باشند.
•اگر جملات درباره چند موضوع صادر شده باشند، بىارتباط بودن و تناسب محتوایى نداشتن آن جملهها با هم امر نامعقولى نیست.
•ملاک قرینه بودن سیاق، معقول نبودن صدور جملههاى بىارتباط و نامتناسب از گوینده دانا در مجلس واحد است.
•این ملاک در جملههایى است که همه درباره موضوع یا مطلبى واحد باشند؛ مثلا اگر چند جمله معترضه بین جملههاى دیگر قرار گیرد، نمىتوان به لحاظ سیاق، در معناى ظاهر جملههاى معترضه تصرّف کرده و آنها را بر معنایى متناسب با جملههاى قبل و بعد حمل نمود؛ زیرا بین جملههاى معترضه و دیگر جملهها ارتباط موضوعى وجود ندارد.
•مثال: «لا تُحَرِّکْ بِهِ لِسانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ* إِنَّ عَلَیْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ* فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ* ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا بَیانَهُ» قیامت/ 16ـ 19
درباره قرآن کریم و دستور ویژهاى به پیامبر n هنگام نزول آن
این جملات معترضه است و با در پى هم آمدن این جملهها با جملههاى قبل و بعد، نمىتوان از ظاهر این آیات دست برداشت و آنگونه که برخى معتقد شدهاند، این آیات را بر معناى متناسب با آیات قبل و بعد حمل گردد.
موضوع :