تعریف تفسیر موضوعی

•تفسیر موضوعى آن است که:

1. مفسّر آیات مربوط به یک موضوع را گرد آورى می‌کند.

2. با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن، آنها را قرینه‏ى تفسیر هم دیگر قرار دهد.

3. نظر نهایى‏ قرآن را در مورد آن موضوع روشن سازد.

  •  نام‌های مختلف تفسیر موضوعی:

1. «تفسیر موضوعى»:زیرا  از یک موضوع شروع شده و نظر قرآن در آن جستجو می شود.

2. «تفسیر توحیدى»: زیرا بین تجربه‏ى بشر و قرآن جمع مى‏کند و یک نظریه‏ى واحد را در موضوع ارایه مى‏کند.

3. «تفسیر تقطیعى»: زیرا آیات قرآن را تقطیع کرده و جداى از آیات قبل و بعد سوره مورد بررسى قرار مى‏دهد.

 

•سه معنای تفسیر موضوعی در نظر شهید محمد باقر حکیم صدر

1. «موضوعى بودن» در مقابل «شخصى بودن» و «گرایشى بودن» تحقیق.

«موضوعى بودن» عبارت است از امانت و استقامت در بحث و تحقیق، و تمسّک به شیوه‏هاى علمى مبتنى بر حقایق واقعى در نفس الامر و واقع، بدون آن که محقّق تحت تأثیر احساسات و وابستگی‌هاى شخصى خویش باشد، یا در حکمهایى که در روز تحقیق صادر مى‏کند، یا نتایجى که در پایان تحقیق به آنها مى‏رسد، گرایش به سمت و سوى مخصوصى داشته باشد.

2. «موضوعى بودن»:

محقّق از «موضوع» = «واقعیّت خارجى» شروع کرده و دیدگاه قرآن را در برابر آن واقعیت خارجى شناسایی می‌کند.
تمرکز مفسر بر یک موضوع و استفاده از تجربه‌های بشری پیرامون آن:
.I بشر تا کنون چه مشکلاتى را در ارتباط با موضوع مطرح کرده و چه راه حلهایى براى آن پیش‏بینى کرده است؟
.IIدر طول تاریخ چه سؤالاتى در زمینه‏ این موضوع مطرح شده و چه جاهاى خالى همچنان در آن وجود دارد؟
•مفسّر در پی یافتن موضع قرآن کریم در برابر موضوع است.
•این روش را «به اعتبار این که تجارب بشرى را با قرآن کریم «یکى» مى‏گرداند، «توحیدى: وحدت‏بخش» نیز نامیده‏اند؛ البتّه نه به آن معنا که تجربیّات بشر را بر قرآن تحمیل کند ...

3. «موضوعى بودن»، صرف انتساب به «موضوع» است.

.Iانتخاب یک موضوع توسط مفسر
.IIگردآوری آیات مشترک پیرامون آن موضوع و تفسیر آن
.IIIاستخراج یک نظریه قرآن در ارتباط با آن موضوع

•این روش را نیز مى‏توان «توحیدى: وحدت‏بخش» نامید؛ زیرا «میان آیات به صورت یک مرکّب واحد نظرى وحدت ایجاد مى‏کند».

ویژگی تفسیر موضوعی

 1. تنها به موضوعات مطرح شده در قرآن توجه نموده و به تبیین و دسته‏بندى آن پرداخته است.

2.  تنها به مسائل دینی (معارف و احکام) و مسائل اجتماعی ، سیاسى و اخلاقى (نظری و عملی) پرداخته است و به ابعاد دیگر از جمله جنبه لفظی نپرداخته است. 

3. تنها در رساندن پیامهاى قرآن کوشیده و به جنبه‏هاى فنى آن چندان کارى نداشته است؛ مگر تا اندازه‏اى که به موضوع بحث مربوط بوده است.

تاریخچه تفسیر موضوعی

•تفسیر موضوعى نو پاست.
•حدود 13 قرن روش تفسیر، روش تجزیه‏اى [ترتیبى‏] بود و هر مفسرى خود را ملزم‏ مى‏دید قرآن را آیه به آیه تفسیر کند.
•واژه تفسیر موضوعى اصطلاح مستحدثى است که بر برخى تفاسیر معاصر اطلاق شده است.
•نوع برخورد با این اصطلاح بر تفاسیر پیشین
.1جستجو در تفاسیر سلف و شناسایی موارد مشابه تفاسیر موضوعى و اطلاق «تفسیر موضوعى» بر آنها.
.2مستحدث و نوظهور دانستن تفسیر موضوعى   عبث دانستن ریشه‏یابى تاریخى آن.
•طبق برخورد اول   پیگیری مصادیق احتمالی.

 «تفسیر موضوعى» به معناى فراهم آوردن آیات هم مضمون و سپس دسته بندى مجموع آن آیات و بحث و بررسى پیرامون آن، پیشینه تاریخى کهنى دارد.

 

مصداق روش تفسیر موضوعى:آثارى است که با عنوان «آیات احکام» یا «احکام القرآن» نگاشته شده است. سابقه تاریخى این آثار به قرن دوّم‏ هجرى مى‏رسد. در این آثار، مجموع آیات فقهى یکجا گرد آمده و پس از دسته‏بندى بر اساس کتب فقهى، مورد بحث و گفتگو قرار مى‏گیرد.

•برخی مجموعه آثارى را که پیرامون شأن نزول آیات، ناسخ و منسوخ، قرائت‏ها و ... فراهم آمده را از جمله مصادیق تفسیر موضوعى دانسته‏اند که پندارى نادرست است.
•بجز آثار فقهى یاد شده در قرنهاى پیشین، می‌توان به کتابهایی پیرامون «آیات الولایة» اشاره نمود.
•آی? الله سبحانی: «شاید بتوان گفت مرحوم علامه مجلسى، نخستین کسى‏ است که به این شیوه از تفسیر به طور اجمال توجه داشته است وى در کتاب «بحار الانوار» در آغاز هر بابى و موضوعى، آیات مربوطه به موضوع را گرد آورده و به تفسیر اجمالى آنها پرداخته است و همین گام کوتاه، گامى بزرگ در پیشرفت فن تفسیر بود ولى متأسفانه این موضوع پس از او تعقیب نگردید». (سبحانى، جعفر، منشور جاوید قرآن، ص 24).


موضوع :