تعریف تفسیر موضوعی
1. مفسّر آیات مربوط به یک موضوع را گرد آورى میکند.
2. با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن، آنها را قرینهى تفسیر هم دیگر قرار دهد.
3. نظر نهایى قرآن را در مورد آن موضوع روشن سازد.
- نامهای مختلف تفسیر موضوعی:
1. «تفسیر موضوعى»:زیرا از یک موضوع شروع شده و نظر قرآن در آن جستجو می شود.
2. «تفسیر توحیدى»: زیرا بین تجربهى بشر و قرآن جمع مىکند و یک نظریهى واحد را در موضوع ارایه مىکند.
3. «تفسیر تقطیعى»: زیرا آیات قرآن را تقطیع کرده و جداى از آیات قبل و بعد سوره مورد بررسى قرار مىدهد.
1. «موضوعى بودن» در مقابل «شخصى بودن» و «گرایشى بودن» تحقیق.
«موضوعى بودن» عبارت است از امانت و استقامت در بحث و تحقیق، و تمسّک به شیوههاى علمى مبتنى بر حقایق واقعى در نفس الامر و واقع، بدون آن که محقّق تحت تأثیر احساسات و وابستگیهاى شخصى خویش باشد، یا در حکمهایى که در روز تحقیق صادر مىکند، یا نتایجى که در پایان تحقیق به آنها مىرسد، گرایش به سمت و سوى مخصوصى داشته باشد.
2. «موضوعى بودن»:
3. «موضوعى بودن»، صرف انتساب به «موضوع» است.
•این روش را نیز مىتوان «توحیدى: وحدتبخش» نامید؛ زیرا «میان آیات به صورت یک مرکّب واحد نظرى وحدت ایجاد مىکند».
ویژگی تفسیر موضوعی
1. تنها به موضوعات مطرح شده در قرآن توجه نموده و به تبیین و دستهبندى آن پرداخته است.
2. تنها به مسائل دینی (معارف و احکام) و مسائل اجتماعی ، سیاسى و اخلاقى (نظری و عملی) پرداخته است و به ابعاد دیگر از جمله جنبه لفظی نپرداخته است.
3. تنها در رساندن پیامهاى قرآن کوشیده و به جنبههاى فنى آن چندان کارى نداشته است؛ مگر تا اندازهاى که به موضوع بحث مربوط بوده است.
تاریخچه تفسیر موضوعی
«تفسیر موضوعى» به معناى فراهم آوردن آیات هم مضمون و سپس دسته بندى مجموع آن آیات و بحث و بررسى پیرامون آن، پیشینه تاریخى کهنى دارد.
مصداق روش تفسیر موضوعى:آثارى است که با عنوان «آیات احکام» یا «احکام القرآن» نگاشته شده است. سابقه تاریخى این آثار به قرن دوّم هجرى مىرسد. در این آثار، مجموع آیات فقهى یکجا گرد آمده و پس از دستهبندى بر اساس کتب فقهى، مورد بحث و گفتگو قرار مىگیرد.
موضوع :