خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِیَةَ أَزْواجٍ یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ (6)
بیان قدرت کامل الهی با آفرینش آدم و فرزندانش:
خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ : آدم، زیرا همه افراد بشر از نسل او مىباشند.
ثُمَّ جَعَلَ مِنْهازَوْجَها: «حواء» باشد یعنى از زیادى گل آدم او را آفرید یا از دنده ای از دنده های آدم، حوا را آفرید.
ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها: شامل سه قول است:
آیا (ثم) براى فاصله و مهلت است و آیا خلق پدر و مادر باید پیش از خلق فرزند باشد؟ که بترتیب اشاره مىکنیم:
1- عطف به ثم در این آیه به معنى گفتن سخنى پس از سخن دیگر باشد چنان که گفته مىشود (از تو امروز چیزى را دیدم، سپس آنچه را از تو دیروز دیدم) اگر چه سخن دیروز جلوتر از امروز مىباشد. خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها
2- جمله (ثُمَّ جَعَلَ مِنْها) عطف به معنى (نَفْسٍ واحِدَةٍ) مىباشد، گویا که خداوند مىخواهد بگوید: (آفرید شما را از یک تن که آن را تنها ایجاد کرده سپس قرار داد از آن جفتش را) خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها
3- خداوند ذریه آدم را در پشت آدم خلق کرده و سپس ذریه را از پشت آدم خارج کرده و سپس حواء را از دندهای از دندههای آدم خلق کرده است. (قول ضعیف). خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها
وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِیَةَ أَزْواجٍ: در مقصود از آیه فوق نظرهاى مختلفى گفته شده که اکنون توجه میکنید:
1- انزال: ایجاد و پدید آوردن، مثل: (قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباساً: اعراف- 26)
منظور نزول خود لباس نیست، بلکه منظور سبب نزول آن است، زیرا باران از آسمان نازل شده و در اثر آن پنبه و پشم بوجود آمده و بصورت لباس در آمده است.
و چهار پایان از گیاه تغذیه کرده و گیاه از آب بوجود آمده است.
2- خداوند پس از خلقت چهار پایان در بهشت، آنها را به زمین فرو فرستاده است. (جبائى)
قیل: شتر و گوسفند از چهار پایان بهشت مىباشند.
3- مقصود از (نزول) در این آیه (نُزُل) و ارزاق مىباشد. و مراد از جفتهاى هشتگانه عبارت است از شتر و گاو و گوسفند و بز و جفتهاى آنها. و تفسیر این آیه در سوره (انعام) بیان گردید.
•یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ:
1. اوّل نطفه، سپس علقه، سپس مضغه، سپس استخوانى که با گوشت پوشیده شده است و سپس خلق دیگرى را ایجاد کرد. از «قتاده و مجاهد و سدى».
2. آفرید شما را در شکمهاى مادرانتان پس از آنکه در پشت آدم آفرید شده بودید. «ابن زید»
فِی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ:
1. تاریکى شکم و تاریکى رحم و تاریکى مشیمه نظر «ابن عباس، مجاهد، قتاده، سدى، ابن زید» مىباشد. و روایت امام باقر (ع)
2. تاریکى شب یا تاریکى صلب مرد و تاریکى رحم و تاریکى شکم.
ذلِکُمُ اللَّهُ: که این چیزها را آفریده است.
رَبُّکُمْ: که مالک تصرف شما مىباشد.
لَهُ الْمُلْکُ: براى اوست پادشاهىبر همه مخلوقات.
لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ (نیست الهى مگر او پس کجا برگردانده میشوید) از راه حق پس از این بیاناتى که گفته شد.
إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنْکُمْ وَ لا یَرْضى لِعِبادِهِ الْکُفْرَ وَ إِنْ تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى ثُمَّ إِلى رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ (7)
إِنْ تَکْفُرُوا: نعمتهاى خداوند را منکر گردید و سپاس او را نگذارید.
فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنْکُمْ: و از شکر- گزارى شما و زیان نرساند به خدا ناسپاسى شما.
وَ لا یَرْضى لِعِبادِهِ الْکُفْرَ:
- نکته: از آیه به روشنى استفاده مىشود که خداوند نسبت به کسى اراده کفر نمىکند،
زیرا اگر درباره کسى کفر را اراده کند، مسلما راضى هم مىشود زیرا که رضایت خداوند جدا از اراده او نیست، چنان که گاهى که ما درباره شخصى چیزى را اراده مىکنیم محال است که راضى بر آن چیز نباشیم یا چیزى را راضى شده ولى اراده نکنیم.
وَ إِنْ تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ: (و اگر شکر کنید راضى مىشود بر شما) یعنى اگر خداوند را بر نعمتهایش سپاس کنید و به آنها اعتراف کنید از شما راضى شده و بر شما برگردانده و براى آن به شما ثواب مىدهد.
- نکته: (ها) در کلمه (یرضه) کنایه از مصدرى است که در تقدیر بوده و بر آن دلالت میکند این جمله: (وَ إِنْ تَشْکُرُوا) که تقدیر چنین است (یرضى الشکر لکم: راضى مىشود شکر کردن را از شما).
وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى: یعنى گناه هیچ کسى را دیگرى به عهده نمىگیرد و مجازات گناه با آن خواهد بود که مرتکب شده است.
ثُمَّ إِلى رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ: و مصیر شما.
فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (پس خبر مىدهد شما را به آنچه که عمل مىکردید) یعنى از اعمال شما خبر داده و به حسب آن مجازات مىکند.
إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ: پس سرّ و علنى بر او پوشیده نمىماند.
وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنِیباً إِلَیْهِ ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِیَ ما کانَ یَدْعُوا إِلَیْهِ مِنْ قَبْلُ وَ جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلاً إِنَّکَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ (8)
مفردات: خول- تخویل: عطیه و بخشش بزرگ، مُنِیباً : راجعاً
وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ : از سختى و مرض و قحطى و غیر از اینها.
دَعا رَبَّهُ مُنِیباً إِلَیْهِ : که بازگشت او تنها بسوى خدا مىباشد و به دیگرى امیدوار نمىشود.
ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ: أعطاه: ببخشد براى او.
نِعْمَةً مِنْهُ نَسِیَ ما کانَ یَدْعُوا إِلَیْهِ مِنْ قَبْلُ :
1. فراموش مىکند ضررى را که براى برطرف کردن آن خدا را مىخواند پیش از اینکه به این نعمت برسد.
2. فراموش کند دعائى را که به آن دعا خدا را خوانده و تضرع مىکرد از قبل. «زجاج»
3. جایز است که مقصود چنین باشد: فراموش کند خدایى را که بسوى او از پیش تضرع مىکرد: مانند (وَ لا أَنا عابِدٌ ما عَبَدْتُّمْ وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ: کافرون- 4 و 5» در اینجا نیز لفظ (ما) دلالت بر خداوند مىکند. پس (من) بر هر تمیز دهنده و (ما) بر هر چیزى گویند. «نَسِیَ ما کانَ یَدْعُوا إِلَیْهِ مِنْ قَبْلُ »
وَ جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً: یعنى براى او همتایانى را قرار داد در توجه دادن عبادت به سوى آنها از اصنام و بتها.
لِیُضِلَ: تا گمراه کند مردم را.
عَنْ سَبِیلِهِ: 1. یعنى از دین او.
یا: 2. تا گمراه شد خودش از راه خدا. که در اینصورت لفظ لام به معنى (لام عاقبت) خواهد بود.
یعنى ایشان نمىخواستند که چنین شود ولى عاقبت کارشان جبراً چنین مىبایست بگردد.
قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلًا: این کلام در ظاهر بصورت امر بوده ولى داراى معنى خبرى مىباشد.
مانند اینکه گفته مىشود: (اگر حیا نمىکنى پس هر چه مىخواهى بکن)، و مقصود این است که مدت بهرمندى او با کفر خود در دنیا اندک و نابود شدنى خواهد بود.
إِنَّکَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ: که همواره در آن عذاب خواهى شد.
أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ (9)
مفردات:
قانت: دعا کننده یا نماز خواننده. آناء: لحظهها، که مفرد آن (انِىْ) وَ (انى) مىباشد.
تفسیر:
أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ : آیا آن که یاد کردیم بهتر است یا 1. آنکه همواره در فرمانبرى خداوند است. «ابن عباس و سدى»
2. آنکه بر قرائت قرآن و نماز شب قیام میکند بهتر است؟ «ابن عمر»
امام باقر علیه السلام : منظور کسى است که نماز شب مىخواند.
آناءَ اللَّیْلِ: یعنى ساعات شب.
ساجِداً وَ قائِماً: که گاهى در نماز سجده کرده و گاهى قیام مىکند.
یَحْذَرُ الْآخِرَةَ: یعنى از عذاب آخرت.
وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ: یعنى مردد میان خوف و رجاء، و ترس و امید است و بر یک حال نیست و دو فرد که عبادت کننده و کافر باشد مساوى نیستند.
قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ : یعنى یکسان نیستند آنان که مىدانند آن چه را از وعده که خدا داده و با آنان که این را نمىدانند.
إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ:
روی عن أبی عبد الله (ع): أنه قال نحن الذین یعلمون و عدونا الذین لا یعلمون و شیعتنا أولو الألباب.
«امام صادق» (ع) فرمود: آنان که مىدانند ما هستیم و آنان که نمیدانند دشمنان ما هستند و صاحبان خرد شیعیان ما هستند.
قُلْ یا عِبادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هذِهِ الدُّنْیا حَسَنَةٌ وَ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةٌ إِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ (10)
قُلْ: اى محمّد (ص) بر ایشان.
یا عِبادِ الَّذِینَ آمَنُوا: و توحید خداوند را تصدیق کردید.
اتَّقُوا رَبَّکُمْ: یعنى از شکنجه پروردگارتان به اینکه از نافرمانى او اجتناب کنید، در اینجا خداوند سخن را تمام کرده و میگوید:
قلِلَّذِینَ أَحْسَنُوا: یعنى اعمال نیکو را انجام داده و به دیگران نیکى کردند.
فِی هذِهِ الدُّنْیا حَسَنَةٌ: یعنى بر ایشان در این دنیا ستایش نیکو و ذکر جمیل و صحت و سلامت مىباشد. «سدى» و یا مقصود این چنین است: براى آنان که در این دنیا عمل خود را نیکو گردانیدند در آخرت حسنه خواهد بود که آن، جاوید ماندن در بهشت باشد.
وَ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةٌ
1. این سخن تشویق و تحریک به هجرت کردن از مکه مىباشد. یعنى بر ایشان هیچ بهانهاى در ترک طاعت خداوند نیست که اگر در یک زمینى نتوانستند میتوانند به سرزمین دیگرى بروند تا در آن جا خداوند را اطاعت کنند، چنان که خداوند مىگوید: (أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِیها: نساء- 97». «ابن عباس»
2. زمین بهشت وسیع است پس آن را با کردار شایسته خود طلب کنید. «مقاتل» و «ابو مسلم»
إِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ: یعنى ثواب داده شود به اطاعت کردنشان و شکیبایى که بر سختى- هاى دنیا نمودند.
بِغَیْرِ حِسابٍ: چه اینکه زیاد بوده و شمارش آن مشکل است.
روى العیاشی بالإسناد عن عبد الله بن سنان عن أبی عبد الله (ع) قال قال رسول الله ص:
«إذا نشرت الدواوین و نصبت الموازین لم ینصب لأهل البلاء میزان و لم ینشر لهم دیوان ثم تلا هذه الآیة «إِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ».
چون در روز قیامت دفترها گشوده شود و ترازوها گذارده گردد براى اهل بلاء و گرفتارى ترازویى نصب نمىگردد و دفترى بر ایشان گشوده نمىشود، سپس این آیه را خواند: (إِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ ...)
موضوع :